جوانان و حاشیههای آشکار و پنهان "شام غریبان"
"شام غریبان" آخرین پرده یادآوری یک تراژدی تاریخی شیعی است که در سالهای اخیر در بین بخشی از جوانان آشکار و پنهان با نوعی "بدعت رمانتیک" همراه شده که به مذاق محافظهکاران خوش نمیآید.
"شام غریبان" آخرین پرده بزرگداشت تراژدی تاریخ شیعه در کربلا است. خیابانهای شهرهای ایران در این شب "تاریکتر و محزونتر" از دیگرشبها میشوند.
در شب "شام غریبان" دیگر خبری از دستههای عزاداری نیست. آلونکها و سقاخانههای کوچک و موقتی از جنس گل و آجر بنا شدهاند و مردم در گوشهوکنار شمع روشن میکنند.
در بسیاری از شهرهای ایران در شب "شام غریبان" تفکیک جنسیتی مورد نظر محافل حاکم قابل اجرا نیست.
در سالهای اخیر شب "شامغریبان" در بین بخشی از جوانان با نوعی "رمانتیسم" همراه شده است.
حضور "مختلط" جوانان در شب "شام غریبان" خشم محافظهکاران را برانگیخته است. پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی در این زمینه مینویسد: «سوءاستفاده بعضی افراد و حتی جریانات مسألهدار و معاند، موضوعی است که بهعینه میتوان در شب شام غریبان در نقاط مختلف تهران مشاهده کرد و یقیناً نمیتوان این موضوع را مشمول بیتوجهی کرده و آثار زیانبارش را نادیده گرفت.»
پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی مینویسد:« گاهی دیده میشود که برخی افراد با رفتارهایی که هیچ رنگ و بویی از حزن و عزاداری ندارد، شمعی روشن میکنند و شاد و خندان سوار خودروها میشوند و بنای تفرج در شهر را میگذارند؛ تفرجی که گاه با گروهی از خودروها انجام میشود.»
برگزاری این نوع "شام غریبان" در سال ۱۳۸۳ در خیابان میرداماد و میدان محسنی تهران نیز رسانهای شد. روزنامه جمهوری اسلامی در آن زمان نوشت:« در اين مراسم مبتذل كه شبيه يک پارتی بزرگ خيابانی بود، دختران و زنان بدحجاب و بی حجاب با لباسهای مستهجن و چسبان و روسریهای توری و پسران لاابالی با تيپهای غربی در شام غريبان حسينی به وقيحترين وضع، اعتقادات و مقدسات مسلمانان را مورد تمسخر و توهين قرار دادند.»
هر سال در ایام محرم بحث درباره "اشکال تازه عزاداری" و "بدعتگذاری" بالا میگیرد.
بعد از حوادث خیابان میرداماد و میدان محسنی در سال ۱۳۸۳ این سئوال نیز مطرح شد که :« آيا اين شكل تازه در سالهای بعد رواج بيشتری خواهد يافت و بدل به شيوه غالب میشود يا به زودی از ميان خواهد رفت؟»
نگرانی از "انحراف" در مراسم عزاداری بهغیر از "قمهزنی" کمتر متوجه نوع سنتی آن شده است که در سالهای گذشته با "تورم رسوم" روبرو بوده است.
بهنظر میرسد که عزاداری سنتی و "نوین" در بین نسل جوان به نقطه "افتراقی" رسیدهاند که به مرور زمان شاخصههای هویتی دیگری نیز به نوع "نوین" عزاداری افزوده خواهد شد.
تصویر بخشی از جوانان عزادار نسبت به سالها و دهههای گذشته بسیار تفاوت کرده و با معیارهای حکومتی همخوانی ندارد.
در سالهای گذشته "آرایش متناسب با عزاداری" و استفاده از لاک سیاه ناخن در بین دختران جوان دیده شده و همچنین استفاده از شبکههای اجتماعی برای قرار گذاشتن در محلهای بخصوصی جهت برگزاری مراسم عزاداری نیز مرسوم شده است. چند سالی است که حتی "نذرییاب آنلاین" هم به خدمت نسل جوان درآمده است.
بهنظر میرسد در میان بخشی از جوانان این اندیشه گسترش یافته است که اعتقادات مذهبی امری شخصی است و حاکمان در آن حق دخالت ندارند.
آیتالله خامنهای سالها پیش گفته بود: «خانمهایى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند "خانم بدحجاب"؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه،... او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند». هرچند این سخنان در ارتباط مستقیم با مراسم محرم نبود، اما حکایت از روندی دارد که بازگشتناپذیر است.
روشن کردن شمع در مراسم مذهبی تنها مختص شیعان در ایران نیست. در ادیان دیگر نیز مومنین در مناسبتهای گوناگون شمع روشن میکنند.