یوسف عزیز بنیطرف: مسائل اقوام نیز باید در رسانهها بازتاب یابند
۱۳۸۶ آذر ۲۱, چهارشنبهدویچه وله: آقای بنی طرف هرکدام از گروه های مختلف اجتماعی ایران توقع ویژه ای از رسانه های فارسی زبان خارج از کشور دارد، شما به عنوان پژوهشگر مسایل قومی در ایران فکر میکنید اقوام چه انتظاری از رسانه های فارسی زبان خارج از کشور دارند؟
یوسف عزیزی بنیطرف: جامعه ایران دارای جنبشهای مختلف اجتماعی است، مانند دانشجویی، زنان، جنبش قومیتها، جنبش کارگری و امثالهم. هرکدام از این جنبشها و این قشرها انتظارات خاصی دارند که کمی با هم متفاوت است. بهر تقدیر قومیتها را که بیش از نیمی از جمعیت ایران هستند، اینها انتظارات خاصی دارند. مثلا این دیدگاه در میان قومیتهای غیرفارس و از جمله در میان عربها هست که رسانههای فارسیزبان خارج از کشور کمتر به مسایل آنها میپردازند، حالا میخواهد مسایل سیاسی باشد، یا فرهنگی و یا اجتماعی. همهی این لایهها و تبعات اجتماعی و قومیتها را رسانهها باید بتوانند پوشش بدهند. مثلا من بارها شنیدهام که روشنفکران قومیتها و روشنفکران عرب و خوزستان گفتهاند که گرایشهای شوونیستی فارسی بر برخی از رسانهها سایه انداخته است و باعث میشود گردانندگان این رسانهها به مسایل فرهنگی، اجتماعی، فکری و سیاسی این قومیتها بیتوجه یا کم توجه باشند.
دویچهوله: آقای بنیطرف، غیر از آنچه اشاره کردید، یعنی توجه ویژه به مسایل مختلف گروههای اجتماعی مختلف، ویژگیهایی دیگری که باید یک رسانهی فارسیزبان خارج از کشور داشته باشد تا مورد توجه و اعتماد قرار گیرد کدامند، یا شاید بهتر باشد بپرسم، چه ویژگیهایی میتواند موجب کاهش استقبال مخاطب ایرانی باشد؟
یوسف عزیزی بنیطرف: خب یکسری معیارهای دیگر هم هست، مثل حرفهای بودن، بیطرف بودن. میشود از عدم بیطرفی، دقیق نبودن در پخش اخبار و تحلیلها، طرفداریهای قومی نام برد.
دویچهوله: به نظر شما آیا رسانههای فارسیزبان خارج از کشور توانستهاند این انتظارات را تا حدودی برآورده بکنند؟
یوسف عزیزی بنیطرف: من وقتی مقایسه میکنم با رسانههای جهان عرب، میبینم که متاسفانه نه! یعنی خیلی صریح باید بگویم، کار بیشتری باید انجام بشود. در ضمن نیاز به تحول است، مثلا برخی رسانههای رادیویی اصولا الان وقتاش هست که به رسانهی تلویزیونی تبدیل بشوند. چون بهرحال این تحول در دنیا انجام گرفته و رادیو دیگر کمتر مخاطب دارد. البته سایتها خوانندگان خودشان را دارند، ولی به نظر من اکنون عصر عصر تصویر است و هر رسانهای اگر بخواهد از دنیای معاصر خودش عقب نماند، باید خودش را همگام بکند با این عصر که در واقع همان عصر تصویر است.
دویچهوله: آیا علیرغم تفاوت در موضوعات مورد توجه گروه های مختلف، یک مخرج مشترک وجود دارد که بگوییم مخاطب ایرانی به این مسایل علاقمندی بیشتری نشان میدهد؟ اگر چنین چیزی باشد، به نظر شما این مسایل کدامها هستند؟
یوسف عزیزی بنیطرف: بیگمان مسایل سیاسی مهمترین مسایلی هستند که مخاطب ایرانی از هر قشر، قوم، طبقه و لایه اجتماعی دنبال میکند. یعنی تحولات سیاسی، تحولات جامعه مربوط به هر لایهای، مربوط به هر حاکمیتی، مربوط به رابطهی حکومت با دنیای خارج، بخصوص اکنون که مسئلهی اتمی مسئلهی روز جهان است، مردم ایران همه اشتراک سلیقه دارند در این زمینه، در دنبال کردن این گونه مسایل. و البته مسایل فرهنگی، پژوهشهای فرهنگی، گفتوگوهایی راجع به فرهنگ و مسایل اجتماعی. اینها تا آنجایی که من بعنوان یک پژوهشگر و نویسنده دنبال میکنم، هم در تهران و هم دررابطه با روشنفکرانی که در شهرستانها هستند از قومیتهای مختلف، برای مردم و مخاطب ایرانی مهم است.
دویچهوله: به نظر شما مخاطب ایرانی به مسایلی که خارج از مرزهای ایران میگذرد هم علاقهمندی نشان میدهد؟ اگر آری به کدامها؟
یوسف عزیزی بنیطرف: دیرینترین و قدیمیترین مسئلهای که برای مخاطب ایرانی مهم بوده، مسئلهی فلسطین است، یعنی از ۱۹۴۸، و چند سالی که مسایل عراق را دنبال میکند، یا در دههی ۵۰ مسایل مصر را دنبال میکرد. همیشه جامعه ایرانی نسبت به تحولات انقلابی و ملی و سیاسی در دوروبر خودش توجه داشته است. اکنون البته رابطهی آمریکا و غرب و بویژه در مورد مسئلهی هستهای، همانطور که گفتم، ذهن بیشتر مخاطبان رسانههای ایرانی را مشغول کرده است. همه اینها را مردم دررسانههای مختلف، چه داخلی و چه خارجی، پیگیری میکنند.
دویچهوله: نظر شما راجع به دویچهوله چیست؟ چه چیزی باعث میشود به سراغ سایت دویچهوله بروید یا برنامههای دویچهوله را گوش بدهید؟
یوسف عزیزی بنیطرف: من کمتر رادیوی شما را گوش میدهم، چون وقت نمیکنم. ولی سایت شما را میبینم و سایت شما به نظر من در عرض این چندسال، حالا شاید قبلا چون اینترنت نبوده ما خبر نداشتیم، اما لااقل در عرض این سه چهارسال میبینم که پابهپای رسانههای قدیمیتر مانند مثل بی.بی.سی دارد قرار میگیرد. در واقع گفتوگوهایی که با اهل سیاست انجام میدهد برای من جالب است. حالا از گروههای مختلف، اپوزیسیون یا پوزیسیون برای من جالب است و بعضی گزارشهای سیاسی خبری هم به نظر من در سایت شما پرمایه است. ولی به سایت عربی دویچهوله نمیرسد و من این را صریح میگویم. یعنی سایت قنطره که گاهی شما نیز در سایتتان تبلیغاش را میکنید، آن سایت عربی دویچهوله، خیلی وسیعتر است و به مسایل فکری ژرف با متفکران و اندیشمندان عرب و ترک گفتوگو میکند و مسایل را باز میکند. حتا من در سایت دویچهوله عربی راجع به سینمای ایران هم مطالب خواندم یا بحثهای فکری و فرهنگی عمیق. دویچهوله فارسی بیشتر سیاسیست، یعنی مطالب سیاسیاش بیشتر میچربد. حالا من نمیدانم دلیلش چه هست. بهر تقدیر، حالا شاید دویچهوله عربی مخاطب خیلی بیشتری دارد و جهان عرب بهرحال پرجمعیتتر است. نمیدانم، شاید دلایل دیگری داشته باشد. من قضاوت نمیکنم. ولی دویچهوله فارسی به نظر من چندسالی هست که خوب دارد خودش را نشان میدهد.