1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

چتر حمایت حقوق بشر بر سر دگرباشان جنسی

اسد سیف
۱۴۰۲ تیر ۱۸, یکشنبه

امروز راهپیمایی موسوم به "رژه افتخار" که هرساله توسط دگرباشان جنسی و حامیان حقوق آنان برگزار می‌شود، در شهر کلن آلمان در جریان است. جامعه LGBTQ از منظر حقوق بشر چه حقوقی دارند؟ اسد سیف، پژوهشگر، به این موضوع پرداخته است.

https://p.dw.com/p/4TdSj
صحنه‌ای از حضور دگرباشان ایرانی در رژه افتخار سال ۲۰۱۹ در شهر برلین
صحنه‌ای از حضور دگرباشان ایرانی در رژه افتخار سال ۲۰۱۹ در شهر برلینعکس: DW/Y. Khalfia

آزادی انسان با فردیت او در رابطه است و در همین آزادی‌ست که فردیت‌ها شکوفا می‌شوند. جهان سنت در نفی آزادی انسان و استقلال او، وجودش را در پیوند با آسمان‌ها و خدایان قرار می‌دهد؛ امری که بر ویرانه‌های آن جهان مدرن بنیان گرفته است.

دگرباشان جنسی و دین

انسان در فرهنگ سنتی فاقد هویتی فردی و به همراه آن هویت جنسی است. جهان اسلام نیز در کلیت خود در نفی دگرباشان جنسی، رواداری جنسی را برنمی‌تابد و آن را سرکوب می‌کند. آزادی‌های جنسی در کشورهای اسلامی "بی‌بندوباری" خوانده می‌شود و "ننگی" شمرده می‌شود که باید جامعه را از آلوده شدن به آن دور داشت.

تاریخ فرهنگ دین‌های سامی سراسر تلاش برای به کنترل درآوردن رفتارهای جنسی انسان است. احکام مذهبی در این راستا به قوانین حقوقی و جزایی راه می‌یابند تا لذت‌های جنسی را به داده‌های دین محدود کنند. در این فرهنگ هیجان‌های جنسی نشان از ارواح شیطانی دارند و زنان هم به عنوان همکار شیطان در آن نقش دارند. همجنس‌گرایی نیز در این روند گناه محسوب شده، همجنس‌گرایان چه بسا کشته و سوزانده شده‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اسلام، هم‌چون دیگر ادیان ابراهیمی، مخالف همجنس‌گرایی‌ست و آن را گناهی کبیره می‌داند. در این میان، با این‌که ارتدوکس‌های یهود مخالف همجنس‌گرایی هستند، شاخه‌هایی از یهودیت آن را به عنوان واقعیتی انکارناشدنی می‌پذیرند. در جهان مسیحیت نیز اگرچه واتیکان هنوز آن را گناه می‌خواند، ولی بخشی از مسیحیان نه تنها آن را پذیرفته‌اند، بلکه به ازدواج همجنس‌گرایان در کلیسا نیز رضایت داده‌اند.

دگرباشان جنسی و حقوق بشر

در کشمکش میان قوانین حقوقی و شهروندی با احکام آسمانی و الهی، دگرباشان جنسی در صد سال گذشته مبارزه‌ای سخت و خونین را پشت سر گذاشته‌اند. سنت‌گرایان آنان را متجاوزان به حریم مقدس خانواده دانسته، بیمارانی می‌پنداشتند که حرمت دین و قانون طبیعت را زیر پا گذاشته‌اند. در این نبرد بی‌پایان بود که سرانجام "سازمان بهداشت جهانی" در هفدهم ماه مه سال ۱۹۹۱ آن را از سیاهه بیماری‌های روحی و روانی حذف کرد.

تا سال ۱۹۹۰ در گفتمان‌های بین‌المللی حقوق بشر جایی برای سکسوآلیته وجود نداشت و سازمان ملل از پرداختن به این موضوع سر باز می‌زد. با فراگیر شدن جنبش دگرباشان جنسی، توجه به حقوق جنسی انسان مقوله‌ای جهانی شد. قوانین حقوق بشر هم که به "ارزش انسان" و "حقوق برابر" او نظر داشت، سرانجام انسانیت و حقوق انسانی را به دگرباشان جنسی نیز تعمیم داد و جهان پذیرفت که معیارهای گوناگونی می‌تواند برای انسان بودن و سکسوآلیته انسانی وجود داشته باشد. با جهانشمول شدن مبارزه برای حقوق جنسی افراد، بحث "شهروند جنسی" وارد گفتمان حقوق بشر می‌شود.

اکنون سازمان‌های حقوق بشری در جهان بزرگ‌ترین پشتیبان‌های مبارزات برابری‌طلبانه دگرباشان جنسی هستند. در پی تلاش آنان است که هر سال سازمان ملل گزارشی از تبهکاری‌های کشورهایی می‌گبرد که حقوق انسانی دگرباشان جنسی را رعایت نمی‌کنند. از طریق همین نهاد است که اخبار آزار دگرباشان جهانی می‌شود تا اعتراضی در سطح دنیا علیه آن صورت گیرد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

شاخه‌های "کمیسیون بین‌المللی حقوق بشر" که وابسته به سازمان ملل فعالیت می‌کند، در رابطه با حقوق دگرباشان جنسی و بالا بردن سطح آگاهی مردم نسبت به آن، هر از گاهی کتابچه‌هایی نیز به زبان‌های مختلف منتشر می‌کنند. برای نمونه می‌توان از داستان تصویری (گرافیکی) "یوسف و فرهاد" به زبان فارسی نام برد که از سوی سازمان "اقدام آشکار جهانی" (OutRight Action International) با هدف "آشکارسازی" برای آگاه نمودن خانواده‌هایی نوشته شده که فرزندانشان گرایش‌های همجنس‌گرایانه دارند. شیرین عبادی، فعال سرشناس حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح، در پیامی که برای پیش‌گفتار این اثر نوشته، می‌گوید: «... باید بیاموزیم که دیگران می‌توانند و حق دارند متفاوت باشند و نوعی دیگر زندگی کنند.»

در این راستا باید از فعالیت سازمان "دیده‌بان حقوق بشر" نیز یاد کرد که به عنوان سازمانی مستقل و غیردولتی در پشتیبانی از "حقوق بشر"، پیگیر خستگی‌ناپذیر حقوق دگرباشان جنسی‌ست.

دفاع از دگرباشان جنسی به مثابه دفاع از آزادی و دمکراسی

در پی کسب آزادی‌های فردی و اجتماعی بود که "انقلاب جنسی" در جهان غرب راه را برای نمود، گفت‌وگو و پیشرفت آزادی و دمکراسی و رهایی از تابوها و قیدوبندهای جنسی گشود. همجنس‌گرایی به مفهوم امروزین خویش به گرایش در بدنی بازمی‌گردد که جایگاه خویش را در تاریخ و جامعه بازیافته است. هر انسانی در این گرایش حاکم بر بدن خویش است و خود رفتار جنسی خود را در آزادی سامان می‌بخشد.

هیچ آماری از شمار همجنس‌گرایان ایران در دست نیست، ولی همجنس‌گرایان دنیا را پنج تا ده درصد جمعیت جهان تخمین می‌زنند. این عده به عنوان اقلیتی تحت فشار، زندگی نابه‌سامانی را پیش می‌برند و با انواع آزار، از تحقیر و تبعیض گرفته تا بازداشت و شکنجه و اعدام، روبه‌رو هستند. در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، هنوز این پدیده نوعی بیماری محسوب می‌شود.

انقلاب ۵۷ و رویکرد جنسی حاکمیت، مفهوم برابری جنسی را به گفتمان‌های فمینیستی کشاند. بحث‌ها نشان از تجربه‌ای نو داشت. در بازنگری‌های نقادانه‌ی نگاه‌های گذشته، به ویژه در فضای باز خارج از کشور، نگاه به جنسیت نیز شکلی نو به خود گرفت. مقوله‌هایی چون عشق، روابط عاشقانه، خانواده، حجاب، حق هر کس بر تن خویش، و در این میان همجنس‌گرایی و دگرباشی جنسی، وارد گفتمان‌های جنسی شد. تابوها یک به یک رنگ باختند و واقعیت‌های هستی آشکارتر شدند.

در روابط جنسی در ایران امروز نمی‌توان سایه حکومت، خانواده و فرهنگ را نادیده گرفت. در این میان حکومت آگاهانه "فرهنگ‌سازی" می‌کند و از تمامی تابوهای فرهنگ سنتی به عنوان ابزارهایی سیاسی بهره‌برداری می‌کند؛ از دبستان تا دانشگاه، از رادیو تا تلویزیون، آن فرهنگی را تبلیغ می‌کند که در امر سیاست محتاج بدان است.

در همین راستاست که دفاع از حق انسانی دگرباشان جنسی، به عنوان دفاع از آزادی و دمکراسی اهمیتی دوچندان می‌یابد.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

اسد سیف نویسنده و منتقد ادبی ساکن آلمان
پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر