1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پیش به سوی آرمان‌شهر منفی، پیش‌بینی جرم پیش از وقوع

یلدا کیانی۱۳۹۰ مهر ۲۰, چهارشنبه

آمریکا می‌خواهد با تکنیک «ماینوریتی ریپورت» وقوع جرم را در آینده پیش‌بینی کند و شهروندان عادی را که در آینده قرار است مجرم باشند، همین امروز دستگیر کند. این همان آرمان‌شهر منفی‌ای که آولدس هاکسلی تشریحش کرده بود نیست؟

https://p.dw.com/p/12qnd
عکس: YouTube.com

واشنگتن دی‌‌سی در سال ۲۰۵۴. محل جنایت نامشخص. پرونده‌ی شماره‌ی ۱۱۰۸. جان اندرتون، افسر پلیس در حال آموزش. اندرتون باید جنایتی را کشف کند که هنوز کسی مرتکب آن نشده است، در شهری که نرخ جنایت در آن بالاست. اندرتون(با بازی تام کروز) سعی می‌کند برای کشف جنایت اتفاق نیفتاده، از راه دور تنها با حرکت دادن دست‌هایش در فضا به کامپیوتر حاوی اطلاعات سری نفوذ کند.

صحنه‌هایی از فیلم «ماینوریتی ریپورت». یک فیلم علمی- تخیلی، محصول سال ۲۰۰۲ آمریکا به کارگردانی استیون اسپیلبرگ. در این فیلم تکلیف تام کروز این است که جانیان و خلافکاران آینده را پیش از ارتکاب جرم، دستگیر و زندانی کند. پیش‌گویی جنایتی از جنس آینده. شاید بگویید تصوری که تنها می‌توان آن را در کتاب‌ها یافت یا در فیلم‌ها دید.

وقتی که اسپيلبرگ در سال ۲۰۰۲ از قوه تخيل کم نظيرش برای به تصوير کشیدن امکاناتی که تکنولوژی در سال ۲۰۵۴ در اختیار بشر می‌گذارد، استفاده می‌کرد، شاید نمی‌دانست که برنامه‌ی "پری کرایم" خیالی‌اش الهام بخش وزارت کشور ایالات متحده برای پیشگیری از جنایت در سال ۲۰۱۱ خواهد شد.

رویایی واقعی

وزارت امنیت داخلی آمریکا (Department of Homeland Security) سال‌هاست که مخفیانه برای کشف جنایات پیش از وقوع آنها بر روی یک برنامه‌ی "پری‌کرایم" (pre-crime) کار می‌کند. مرکز اطلاعات شخصی الکترونیکی آمریکا (Epic) گزارشی منتشر کرده است که نشان می‌دهد، داده‌های مورد نیاز از طریق تکنولوژی موسوم به «اسکن نشانه‌های آینده» که به اختصار «فاست» (FAST) نام دارد، به دست می‌آید.

بر این اساس، «فاست» باید افراد مظنون را از راه بررسی نشانه‌هایی مثل وابستگی‌های قومی و نژادی، جنسیت، سن، فرکانس تنفسی و آهنگ ضربان آن‌ها شناسایی کند و بر پایه‌ی این داده‌ها به "نیت و قصد پلید" مظنون پیش از ارتکاب به جنایت پی ببرد. داده‌های ویدیویی و صوتی هم از جمله موادی هستند که قرار است این سیستم به عنوان منبع اطلاعاتی از آن‌ها تغذیه کند. برای «فاست» این که آیا مظنون دارای «سوءسابقه» هست یا «پاک»، اهمیتی ندارد.

صحنه‌ی دیگری از فیلم «ماینوریتی ریپرت»:
« تنها یک ماه پس از اجرای برنامه‌ی "پری کرایم" نرخ جنایت در واشنگتن دی سی تا ۹۰ درصد کاهش یافت. »

هنوز مشخص نیست که این سیستم چگونه و در کجا آزمایش شده است. اما مکان‌هایی مانند فرودگاه‌ها یا مکان‌های برگزاری همایش‌های بزرگ، استادیوم های ورزشی یا کنسرت‌ها به عنوان محل تست این سیستم قابل تصورند. گفته می‌شود که ضریب موفقیت تست آزمایشگاهی این سیستم در سال گذشته تا ۷۸ درصد بوده است.

پیش به سوی آرمان‌شهر منفی

آیا می‌توان این سیستم را یک گام امریکایی در راه رسیدن به دنیایی پر از صلح و آرامش دانست؟ بهشت برین؟ اگر این برنامه واقعا قابلیت اجرا داشته باشد و نرخ جنایت با بهره‌گیری از آن پایین بیاید، تکلیف حریم خصوصی افراد چه می‌شود و آیا می‌توان شهروندان را قصاص پیش از جنایت کرد؟

بهشت اما واقعی نیست بلکه تنها در فیلم میسر است. مثالی از آنچه «اتوپیای نگاتیو» خوانده می‌شود.

Screenshot YouTube Minority Report Flash-Galerie
صحنه‌ای از فیلم ماینوریتی ریپورتعکس: YouTube.com

سال ۱۹۳۲ آولدس هاکسلی کتاب "دنیای قشنگ نو" را نوشت. نویسنده در کتاب‌ آرمان‌شهری منفی را به نمایش گذاشته‌. آرمان شهری که در آن آینده‌ی بشر چیزی جز آن است که در ابتدای قرن به بشر وعده داده شده بود. در این آرمان‌شهر منفی جنین‌ها دست‌کاری می‌شوند، عقایدی مخصوص به آدم‌ها تلقین می‌شود، در کتاب هاکسلی یک نوع ماده‌ی مخدر به عنوان بخشی از دستمزد شهروندان از سوی دولت بین آن‌ها تقسیم می‌شود.

در آرمان‌شهر منفی، انسان ظاهرا در جهانی ایده‌آل به سر می‌برد و همه‌ی این‌ها ممکن می‌شود چون ماشین‌ها، کامپیوترها و قدرتمدارانی از جنس خود انسان آزادی را از او سلب کرده و اختیار او را به دست گرفته‌اند.

آنچنان که در فیلم «ماتریکس» می‌شنویم، در آرما‌نشهر منفی، «انسان‌ها دیگر متولد نمی‌شوند، آن‌ها را پرورش می‌دهند».

در صحنه‌ای از این فیلم "نیو" که یک هکر است، می‌گوید: «این حس را می‌شناسی که نمی‌توانی بفهمی که بیداری یا درحال خواب دیدن؟» نیو فهمیده است آنچه را که او به عنوان واقعیت دریافت می‌کند و این‌که همه چیز بر وفق مراد است، تنها یک رویاست که کامپیوتر به او القا می‌کند.

مارگرت اتوود نویسنده‌ی کتاب اوریکس و کریک می‌نویسد: «به زودی اگر مگسی روی دیوار می‌بینید، آن مگس می‌تواند به شما نگاه کند و همه‌ی حرکات شما را ضبط کند و شما نمی‌توانید آن را از مگس واقعی تشخیص دهید. » گویا بشر اکنون در حال ساخت چنین «مگس‌هایی» است. «مگس‌هایی» که با اسکن کردن شما می‌توانند تشخیص دهند که آیا شما در آینده، زمانی هوس جنایت به سرتان خواهد زد یا خیر.

شاید باید از این پس اسپیلبرگ و شرکا را با فیلم‌های تخیلی‌شان جدی‌تر بگیریم و فراموش نکنیم که بشر سال‌ها پس از ژول‌ورن توانست «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» را ببیند. «به بیابان واقعیت خوش آمدید.»

یلدا کیانی
تحریریه: جواد طالعی