مهریه، قیمتگذارى بر زن یا روزنهاى براى نفس کشیدن؟
۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۱, سهشنبهدر مورد مهریه نظریات متفاوتى وجود دارد.
مدافعان حقوق زنان با وجود اینکه این رسم را نوعى توهین به زن تلقى مىکنند امابا این وجود در شرایط کنونى، آن را روزنهاى براى بهبود نسبى وضعیت زن بعد از جدایى مىدانند.
کسانى که معتقد به برابرى حقوقى زن و مرد هستند اغلب مهریه را نوعى قیمتگذارى بر زن دانسته و آن را تقبیح مىکنند. این افراد معتقدند که ریشه این سنت به نگاه جنسیتى موجود به زن باز مىگردد و اینکه زن کالایى است که براى تملک آن باید مثل هر کالاى دیگرى بهایى پرداخت کرد. این تفکر زمانى بیشتر قوت مىگیرد که مىبینیم در قانون اسلام هرچند مهریه عندالمطالبه است، یعنى هرزمانى که زن بخواهد مرد باید آن را پرداخت کند، اما اگر زن قبل از همبستر شدن با شوهرش از او جدا شده و درخواست مهر نماید تنها نصف مبلغ مهریه به او تعلق مىگیرد. این قانون میتواند منجر به این باور شود که مهر پولى است که مرد بابت تصاحب جنسى زن به او مىپردازد.
علیرغم تمامى این نکات منفى، مهریه اما در وضعیت کنونى قانون مدنى ایران شاید بتواند کورسوى امیدى براى زنان باشد.
نسرین ستوده، وکیل و حقوقدان معتقد است در کشورى که قانون تمام اختیارات و امتیازات را به مرد داده، مهریه مىتواند در مواقع خطر به کمک زن بیاید:
« ما وقتى بخواهیم بیطرفانه در مورد مهریه قضاوت بکنیم، در یک مجموعه قابل بررسى هست، مجموعهاى که از یک طرف ولایت مطلق بچه را به پدر میسپارد، شریانهاى قضایى و اجرایى جامعه را به دست مردان میسپرد، سیستم قضایى که صریحا ذکر میکند که ریاست خانواده از خصایص شوهر هست، حق طلاق را یک جانبه در اختیار شوهر قرار میدهد، حق مسکن، حق انتخاب شغل، خروج از کشور و غیره. اینها همه محدودیتهایى است که در زندگى خانوادگى، زن با آنها مواجه است. در مقابل، زنى که خود را در معرض این خطر میبیند که بعد از ۳۰ سال زندگى مشترک و از دست دادن تمام امتیازات زنانه و جوانى خودش در معرض طرد از زندگى خانوادگى قرار میگیرد و ممکن است با چند بچه راهى کوچه و خیابان بشود، طبیعى است که براى حفظ امنیت آتى خودش مهریه را پیش میکشد».
در مقابل اما دیدگاه دیگرى وجود دارد که مىگوید علیرغم همه این قوانین تبعیضآمیز، دختران نباید به امید مهریه بمانند بلکه باید توانایىهاى خود را براى اداره یک زندگى مستقل بالا ببرند و یا از دیگر راهکارهاى قانونى استفاده کنند.
شهلا اعزازى، جامعهشناس، از طرفداران این دیدگاه است:
« در شرایط امروزه واقعیت این است که دختر و پسر باید آنقدر استقلال مالی، استقلال اجتماعی، استقلال فکری داشته باشند که، بخصوص دخترها، چشم به مهریه ندوزند که زندگی خودشان را از طریق مهریهای که همسر بهشان میدهد بخواهند تامین کنند. ما میبینیم که مهریه تا به امروز نه تضمین زندگی بوده، نه وقتی که میزان مهریه بالا رفته و زنها توانستند آن را اجرا بگذارند صمیمیت را در زندگی بوجود آورده، و از طرفی باعث شده یکسری از زنها بدون پول بعد از طلاق بیرون انداخته بشوند و هیچ سهمی از اموال خانه نداشته باشند. با افزایش آن هم مردان را به زندان انداختند».
اعزازى به شروط ضمن عقد اشاره مىکند و اینکه علیرغم تمامى قوانین تبعیضآمیز باز هم زنان مىتوانند در هنگام وقوع عقد امتیازاتى براى خود قائل شوند:
«درست است که قانون ما هنوز این امکان را به زنان نمیدهد، اما موقع ازدواج دخترهای ما میتوانند بسیاری از چیزها را درخواست کنند. متاسفانه آنقدر که تمرکز روی مهریه و بیشتر یک پرستیژ اجتماعی هست که رویش تاکید میکنند، تقریبا هیچکدام از دخترها روی هیچیک از حقوقی که میتوانند داشته باشند تاکید نمیکنند. دخترها در موقع ازدواج شروطی را که میتوانند اضافه کنند، اضافه کنند. حتا میتوانند در اموال هم شریک بشوند، اگر بخواهند این شروط را اضافه کنند. این منطقیتر به چشم من میآید تا بخواهند مهریه را زیاد کنند.»
اما سؤال مهم این است که تا به حال چند درصد از زنانى که مهریه خود را طلب کردهاند موفق به دریافت آن شدهاند؟
نسرین ستوده که بسیارى از موکلانش براى همین مسئله به او مراجعه کردهاند، معتقد است که پیچ و خمهاى قانونى، گرفتن مهریه را که حق مسلم زن است بسیار سخت و حتا در بعضى موارد ناممکن ساخته است:
«اجازه بدهید که بگویم دیدگاه اجتماعى نسبت به مهریه زن به گونه ایست که زن را اساسا مستحق دریافت چنین مهریه اى نمى دانند. در زندگى مشترکى که به هر حال دو نفر با همکارى هم اموالى را جمعآورى کردهاند، قانون ما چنین میگوید که تمام اموال و داراییهایى که ضرورى مرد است باید محفوظ بماند و مهریه زن در وضعیت کاملا نامتعادلى قرار میگیرد. به این مفهوم که به موجب قانون تا یک خانه و یک ماشین و اثاث البیت ضرورى مرد از توقیف براى مهریه در امان مىماند . اینها طبق قانون قابل توقیف نیست و جزو مستثنیات دین هست و زن در واقع براى مهریهاش دستش به جایى بند نیست جز اینکه رضایت بدهد به تقسیط مهریه خودش. بنابراین شما میبینید که دسترسى زن به مهریهاش بسیار دشوار است».
ستوده دو کارکرد براى مهریه قائل است: زمانى که مرد بعد از سالها زندگى مشترک بخواهد زن را طلاق دهد و زن با دریافت مهریه مىتواند سرمایهاى براى خود دست و پا کند، البته اگر باز هم مرد بخواهد و بتواند مهریه را بپردازد.
کارکرد دوم مهریه زمانى است که زن مىخواهد به زندگى مشترک پایان دهد و مرد راضى به طلاق نیست که در این حالت زن با بخشش مهریه شاید بتواند مرد را راضى به طلاق سازد.
اما در مواردى هم که با درخواست مهریه زن موافقت مىشود، مرد مىتواند تقاضاى تقسیط مهریه را مطرح کند که البته همیشه با این تقاضاى مرد موافقت مىشود.
با وجود تمامى این موانع و مشکلات بر سر راه زنان براى گرفتن مهریه، باز هم هرچند وقت یکبار ندایى از گوشهاى به گوش مىرسد که نشان از سختتر شدن قوانین مربوط به مهریه دارد. مثلا چند ماه پیش بود که رئیس سازمان ثبت اسناد کشور طبق بخشنامهاى به سردفترها و محضرها اجازه داد تا در صورت توافق زوجین، شرط پرداخت مهریه را استطاعت مالى مرد قرار دهند.
یک محضردار در این مورد مىگوید:
«از آنجایى که مهر ماهیتا عندالمطالبه است قبلا حتا اگر زوجین هم درخواست مىکردند، ما اجازه نداشتیم آن را عندالاستطاعه کنیم ولى با بخشنامه جدید مهریه از ماهیت عندالمطالبه خارج شده و اگر زن و مرد بخواهند با امضاى شرطى در عقدنامه مىتوانند پرداخت مهریه را مشروط به استطاعت مالى مرد بکنند.»
دلیل صدور چنین بخشنامهاى از طرف برخى از مسئولان راحتتر کردن شرایط ازدواج خوانده شده. اما چرا هرگاه صحبت از شرایط سخت ازدواج مىشود همه یاد مهریه مىافتند؟ چرا رسومى مثل جهیزیه یا سیسمونى دادن کمتر مورد نقد قرار مىگیرد؟
نسرین ستوده به زمانى اشاره مىکند که مهریههاى بسیار کم رایج بود و طلاقهایى که به همین دلیل به سهولت انجام مىگرفت:
«در یک دوره هایى، سراسر دهه ۶۰ و اوخر دهه ۵۰ در ایران مهریه هاى بسیار کمى براى زنان قرار داده میشد. یک جو اجتماعى ایجاد شده بود و میدانید که آن ماجراها به آسیبهاى بسیار متعددى علیه زنان و نهاد خانواده و کودکان منجر شد به این دلیل که بسیارى از مردان با تمسک به مهریه پایین خانم، بعد از ۲۰ سال قید زندگى را مىزدند و با زن جدیدى ازدواج مىکردند و آن خانم با سه یا چهار بچه راهى کوچه و خیابان میشد.
واقعیت آن است که این آسیبهاى اجتماعى را مهریه هاى پایین به زنان و کودکان تحمیل کردند اما هیچ اعتراضى برنخاست. الان که یکى دو دهه است که مهریه ها کمى قابل توجه شده، و بله بعضى مهریه ها هم غیر معقول هست، از زمین و آسمان صدا بلند شده، در حالى که من نمى دانم ضررش به چه کسى وارد شده؟ کدام مرد بابت مهریه سالها در زندان مانده؟ خیلى اگر بمانند مدت کوتاهى است که تقاضاى اقساط و تقسیط میدهند و همیشه هم با تقاضاى تقسیطشان موافقت میشود.
هیچ مردى به دلیل مهریه مدت طولانى در زندان نگه داشته نمیشود».
میترا شجاعى