عراق میان فدرالیسم و فروپاشی
۱۳۸۶ مرداد ۲۵, پنجشنبهیک روز پس از رشته انفجارهای دهشتناک شمال عراق، شمار قربانیان و مجروحان این اقدام تروریستی همچنان رو به افزایش است. خبرگزاریها از قول پزشکان و کارکنان بیمارستانهای منطقه گفتهاند که شمار کشتهشدگان انفجارهای دو روستای نزدیک به موصل به ۵۰۰ نفر رسیده است.
شامگاه سهشنبه، 14 اوت، تروریستها ۴ اتوموبیل حاوی بمب را در دو روستای یزیدینشین نزدیک به مرز سوریه منفجر کردند. خبرهای رسمی اولیه از مرگ ۲۵۰ نفر و مجروحشدن ۳۵۰ نفر دیگر در این حادثه حکایت داشتند.
اقدام تروریستی روز سهشنبه در مناطق یزیدینشین عراق پرتلفاتترین انفجار از زمان شروع جنگ آمریکا علیه این کشور در مارس ۲۰۰۳ به شمار میآید.
وابستگان به اقلیت یزیدی که آماج اصلی اقدامات انتحاری اخیر عراق بودند در ایران و روسیه و ترکیه نیز همکیشانی دارند. ولی بیشتر تعداد وابستگان به این فرقه در مناطق کردنشین عراق ساکنند که شمارشان بین ۳۰۰ تا ۷۵۰ هزار نفر برآورد میشود. اصل و نسب یزیدیها به دوره پیش از اسلام بازمیگردد و باور به تناسخ روح و آمیزهای از اصول مهرپرستی و عناصری از آیین زردشت، مسیحیت و اسلام از مولفههای اصلی هویت اعتقادی آنهاست. مسلمانان، این فرقه را شیطانپرست مینامند، عنوانی که چندان خوشایند خود یزیدیها نیست.
واکنشهای داخلی و خارجی
کشتار شمال عراق در سطح بینالمللی انزجار شدید برانگیخته است. دبیرکل سازمان ملل با انتشار بیانیهای این جنایت را به شدت محکوم کرد و آن را به هیچوجه قابل توجیه و توضیح ندانست. سخنگوی کاخ سفید نیز کشتار یزیدیهای عراق را وحشیانه و ناشی از سنگدلی عاملان آن دانست. به گفته این مقام، مسببان این جنایت دشمن برقراری ثبات و امنیت در عراق هستند.
کشتار یزیدیهای عراق در خود این کشور نیز بازتاب گستردهای داشته است. جلال طالبانی، رئیسجمهورعراق این اقدام را ترور سیاهی کسانی دانسته است که گروههای غیرخودی را کافر میدانند. شورای علمای سنی عراق نیز با محکومکردن شدید ترور وسیع یزیدیها، کسانی را در پشت این حادثه دیده است که " میخواهند نقشه عراق را از نو ترسیم کنند و تناسب قومی و جمعیتی مناطق مختلف این کشور را تغییر دهند."
عراق، دولت- ملتی شکستخورده
ورای واکنش علمای سنی ، موضوع تغییر در در نقشه جغرافیایی عراق این روزها محور بحث و مطالعات شماری از محافل کارشناسی و سیاسی در گوشه و کنار دنیا نیز هست. نزاع قومی و مناقشات مذهبی بافت موزاییکگونه جامعه عراق را بیش از پیش دچار واگرایی کرده است، به گونهای که تقسیم این کشور دیگر به عنوان یک گزینه بعید و نامحتمل شمرده نمیشود. گزارش تحقیقاتی که بنیاد معتبر علم و سیاست( Stiftung für Wissenschaft und Politik ) آلمان اخیراَ در برلین منتشر کرده است نیز پروژه دولت – ملت در عراق را پروژهای تقریباَ شکستخورده تلقی میکند. این گزارش تحقیقی ۳۰ صفحه دارد و عنوانش هست: " عراق، میان فدرالیسم و فروپاشی".
گیدو اشتاینبرگ نویسنده گزارش در مقدمهی آن تاکید میکند که مسئله اینک تنها به چگونگی ممانعت از فروپاشی مجموعهای به نام عراق برمیگردد. یک راهحل فدرالیستی به باور اشتاینبرگ شاید تنها راه باقی مانده برای تحقق چنین هدفی باشد. اگر این راهحل هم به نتیجه نرسد، دخالت نظامی همسایگان عراق یا درگیری مسلحانه و تام و تمام گروههای قومی این کشور سناریویهای دهشتناکی هستند که به نوشته گزارش یادشده آینده تیره عراق را رقم خواهند زد.
گزارش بنیاد علم و سیاست آلمان عامل فروپاشی عراق را نه ترروهای جاری، بلکه منافع متضاد سه گروه اصلی ساکن این کشور، شیعیان، سنیها و کردها، و نیز برخی چالشهای درون این گروهها ذکر میکند.
سه گروه با منافع متضاد
در گزارش " عراق، میان فدرالیسم و فروپاشی" از جمله میخوانیم: " سیاست داخلی عراق تنها یک موضوع را میشناسد: تلاش و تقلای سه گروه اصلی کشور برای کسب قدرت، امنیت و حوزه نفوذ بیشتر، بی آن که منافع کشور مشترکی به نام عراق از سوی آنها در نظرگرفته شود. کردها در این راستا بیش از دو گروه دیگر پیش رفتهاند. تمنای آنها برای ایجاد منطقه بزرگ نسبتاَ مستقل دیگر توقفپذیر نیست." به باور اشتاینبرگ سنیها و شیعیان به تدریج یادگرفته اند که با این خواست کردها کناربیایند. او میافزاید، همهپرسی ماه نوامبر در شهر کرکوک که تعلق قومی این شهر را مشخص خواهد کرد نقطه عطفی در تلاشهای یادشده کردها خواهد بود. اگر این منطقه رسماَ به کردها واگذار شود آنها بیش از پیش پایههای خودمختاری و ناوابستگی خود به دولت مرکزی عراق را تحکیم خواهند کرد، روندی که از نظر دولت ترکیه میتواند آغاز ایجاد یک کشور مستقل کرد در منطقه باشد. همین نگرانی از نظر اشتاین برگ، شاید نهایتاَ آنکارا را به دخالت نظامی در شمال عراق و تخریب پایههای حکومت کردهای سوق دهد.
اشتاینبرگ سپس به انگیزه شیعیان در تبدیل عراق به سیستم فدرال میپردازد. جنوب عراق با توجه به ذخایر نفتش، در صورتی که در چهارچوب فدرالیسم به پایگاه نسبتاَ مستقل شیعیان بدل شود، پایگاه و سکوی امنی برای آنها در تشدید مناقشه احتمالیاشان با سنیها خواهد بود. البته اشتاین برگ، اختلاف منافع میان گروهها مختلف شیعیان در نقاط مختلف عراق را ناگفته نمیگذارد و به گرایشهای متضاد میان آنها نسبت به فدرالیزهشدن عراق نیز اشاره میکند.
در مورد سنیها، گزارش بر دو گرایش متناقض در میان آنها انگشت میگذارد. سنیها از یک سو با دولت مرکزی کنونی که شیعیان دستبالا را در آن دارند مخالفند و از سوی دیگر با فدرالیزهشدن عراق نیز سر سازگاری ندارند. به عبارت دیگر، سنیهای عراق نه حاضرند از نقش فائق گذشتهاشان در ساختار سیاسی عراق چشم بپوشند و نه در فدرالیزهشدن عراق سود و منفعتی مییابند، چرا که نفت این کشور را صرفاَ در اختیار کردها و شیعیان قرار میدهد.
چشمانداز بیثباتی
بخش بعدی گزارش اشتاینبرگ، بر نقش غیرسازنده همسایگان عراق در مناقشات درونی این کشور متمرکز است. به باور محقق بنیاد عمل و سیاست آلمان، کشورهای عرب منطقه هم با یک عراق فدرال که شیعیان و کردها قدرتی بیشتر از سنیها داشته باشند مخالفند. سوریه غیرسنی نیز از نظر اشتاینبرگ به بیثباتی در عراق بیعلاقه نیست، زیرا چنین وضعیتی مانع از آن خواهد شد که آمریکا به فکر حمله به سوریه بیفتد.ایران نیز با انگیزهای مشابه یک "بیثباتی کنترلشده" در عراق را به برقراری کامل ثبات در این کشور ترجیح میدهد.
اشتاینبرگ در انتهای گزارش تحقیقیاش ، بحران عراق را پیچیدهتر و حادتر از آن میداند که بازیگران قدرتمند بینالمللی هم در حل آن کاری از دستشان برآید. کلام نهایی او این است که عراق تا سالها بیثبات باقی خواهد ماند و کمتر دلیل هم وجود دارد که در باره این پیشبینی تلخ بتوان شک و تردید کرد.