عبدالکریم لاهیجی: «از این نوع خودکشیها کم نبوده است»
۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه
دویچه وله: آقای دکتر لاهیجی، این خبر در همه جا پیچیده که دکتر رامین پوراندرجانی که محل خدمتش به عنوان پزشک وظیفه در زندان کهریزک بوده خودکشی کرده است. در چنین مواردی آیا خودکشی امری فردی تلقی میشود یا موضوعی است که بر پروندهی مسئولان امر میافزاید؟
عبدالکریم لاهیجی: باید بگویم که دربارهی خود خودکشی باید تحقیق شود. در گذشته ما از این خودکشیها کم ندیدهایم. یک شخصی که مبتلا به بیماری روانی بود، متهم شد به کشتن دکتر کاظم سامی و چند روز بعد هم گفتند که در هتلی، فکر میکنم در خوزستان، خودکشی کرده که بعد معلوم شد نه، خودکشی کردندش. از این نوع خودکشیها کم نبوده است. مورد سعید امامی در ارتباط با پروندهی معروف به "قتلهای زنجیرهای" یادتان هست.
بنابراین نخستین سؤالی که ما میکنیم این است که آیا پزشک جوان خودکشی کرده یا اینکه نه، به قتل رسیده است و اسمش را حالا خودکشی گذاشتهاند.
موضوع دوم این است که اصولاً راجع به کهریزک با وجود قولهایی که داده شد، گفتند که با دستور خامنهای کهریزک را بستند. بعد گفتند که دستور تحقیق داده شده، عدهای دستگیر شدهاند و ازجمله گفتند چند قاضی یا بازجو و بازپرس هم جزو دستگیرشدهها بودند. و میدانید که دو کمیتهی تحقیق تشکیل شد، هم در مجلس و هم در قوه قضاییه و تا امروز هیچ کسی به اتهام شرکت در آن فجایع مورد تعقیب قرار نگرفته است. حتی دیدید که چند روز پیش فرماندهی نیروی انتظامی گفت که اگر مأموری هم شیشهی ماشینی را شکسته، یا اینکه یکمقدار خشونت از او سرزده، او را نمیشود تعقیب کرد.
بنابراین در مقابل این همه سؤالهایی که وجود دارد و الان گفته میشود که یک پزشک جوان که او هم افسر وظیفه بوده و مأمور خدمت در بازداشتگاه کهریزک، او متهم میشود به سهلانگاری، بیاحتیاطی و بعد هم تهدید میشود به اینکه از کار اخراجش کنند و حتی ممکن است مورد تعقیب جزایی قرارش بدهند و در شرایط و اوضاع و احوالی قرارش میدهند که ممکن است بگوییم خودکشی هم کرده است. بنابراین تمام این مسائل باید واقعاً در تحقیقی، منتهی از طرف یک مرجع هم صلاحیتدار و هم مستقل و غیرجانبدار، مورد رسیدگی قرار گیرد و معلوم شود که آیا خودکشی کرده یا نکرده و بعد چه عوامل و چه انگیزههایی او را به خودکشی کشانده و بالاخره بعد از گذشته نزدیک به پنج ماه از این فجایع باید مشخص شود که چه کسانی دستور شکنجه و بدرفتاری دادهاند؟ چه کسانی عامل شکنجه و تجاوز و بدرفتاری در این بازداشتگاه بودند تا بالاخره به کیفر اعمالشان برسند.
شما انتظاری را بیان کردید که از یک دستگاه قضایی بیطرف و کارآمد میرود. الان شما امکان برداشتن چه قدمی را در این زمینه در ایران میبینید؟
ما دیدیم که آقای شاهرودی رأس قوه قضاییه بود، کاری نکرد. امروز که از سمت خودش دیگر کنار آمده یا کنارش گذاشتهاند، شروع به انتقاد راجع به آن دوران کرده است. بنابراین معلوم میشود رئیس قوه قضاییه هم کارهای نیست. به خاطر همین هم من در مجموعهی حکومت میگویم که ما همچنان یک ارادهی سیاسی مبنی براین که این جنایت را مورد تعقیب قرار دهند و عاملان ودستوردهندگانش را مجازات کنند، نمیبینیم. یعنی ما میبینیم هر روز حلقههای محاصره و فشار بر مردم، جامعهی مدنی، سازمانهای دفاع از حقوق، حالا چه حقوق بشر، و چه حقوق زن و حقوق سندیکایی و آزادی مطبوعات و... روز به روز تنگتر و تنگتر میشود. بنابراین، وظیفهی شما به عنوان یک روزنامهنگار مستقل، و وظیفهی ما به عنوان عضو جامعه مدنی و مدافع حقوق بشر این است که این مسائل را بگوییم و مردم در جریان قرار گیرند تا آن روزی که بالاخره نهاد مستقلی به تحقیق در این وقایع و این جنایات و اتفاقات بپردازد و البته بازتاب این مصاحبهها و صحبتها و اعتراضها به عقیدهی من هم در داخل ایران و هم در خارج از ایران مسلماً تأثیرات و نتایجی را خواهد داشت.
گفته شده که ممکن است دستگاه قضایی هشت نفر را در رابطه با پروندهی کهریزک محاکمه کند و همان طور که شما اشاره کردید، مشخص است که پای هیچیک از مسئولان نظامی و قضایی به میان کشیده نشود. انتظار شما از چنین محاکمهای چیست؟
نخستین عاملی که باعث میشود انسان متقاعد شود به اینکه محاکمهای عادلانه بوده و از حداقل شرایط یک محاکمهی عادلانه برخوردار بوده، این است که یک محاکمهی علنی برگزار شود تا مردم بدانند و ببینند که چه کسانی محاکمه شدهاند و در چه شرایطی محاکمه میشوند. میدانید که در ارتباط با همین وقایع دو سه جلسه نمایش تلویزیونی نشان دادند که واقعاً باعث مضحکهی حتی تعدادی از عوامل داخل حکومت هم شد. عدهای هم به صورت علنی گفتند که با انجام این محاکمهها موافق نبودند و شاید یکی از علل برکنارکردن محسن اژهای هم همین بوده است. بعد آمدند این محاکمهها را تعطیل کردند و محاکمه را پشت درهای بسته بردند.
هر روز ما میشنویم که مثلاً عبدالله مؤمنی محکوم به هشت سال حبس شده است، محاکمهی بهزاد نبوی جریان دارد. اگر میخواهند یک چنین محاکمهای کنند، خب به عقیدهی من بود و نبودش تأثیری ندارد و فرقی نمیکند. ولی اگر یک محاکمهی علنی بکنند و معلوم شود این کسانی که متهم به این جنایات هستند در چه وضعیت و در چه شرایطیاند، اولاً اتهامات را قبول دارند یا ندارند؟ خود آنها مسئول بودند، یا آنها فقط مأمور اجرا بودند؟ اگر محاکمه در چنین وضعیتی برگزار شود، لااقل میشود یک حداقل نظر و عقیدهی مستقلی را راجع به آن محاکمه داشت. در غیر این صورت اگر مثل محاکمههایی که هر روز جریان دارد یک چند نفری را پشت درهای بسته به بازجویی بکشند و بعد هم بگویند بله اینها به چند روز یا چند ماه یا چند سال محکوم شدهاند، باز برای لوث کردن پرونده است. برای اینکه آمران و عاملان اصلی متأسفانه از مجازات فرار کنند و هرگز مورد تعقیب قرار نگیرند.
خبر تازهای دارید که به ما در زمینهی فعالیتهای حقوق بشری در خارج از کشور برای رسیدگی به این وضعیت بدهید؟
مهمترین خبری که میتوانم در مورد خارج از کشور به شما بدهم، این است که کمیتهی سوم مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای را در دستور کار دارد و هیئتی از طرف فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر برای ملاقات با دبیرکل سازمان ملل، کمیسار حقوق بشر سازمان ملل هفتهی گذشته به نیویورک رفت. در این هیئت هم رئیس فدراسیون و هم شیرین عبادی، عضو فدراسیون، عضویت داشتند. قرار است که هفتهی آینده، یعنی هفتهای که از فردا آغاز میشود، روزهای چهارشنبه (۱۸ نوامبر) یا پنجشنبهی آینده طرح قطعنامه به رأی گذاشته شود. امیدواریم که این قطعنامه با اکثریت بزرگی در کمیتهی سوم مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شود و به مجمع عمومی برود. یکی از نتایج این قطعنامه به صورتی که قولش داده شده این است که بان کی مون عازم ایران شود و شاید سفر او باعث شود یکمقدار جمهوری اسلامی ناگزیر شود از سیاست فشار و اختناق روز افزون دست بکشد و مدافعان حقوق بشر یکمقدار امکان فعالیت بیشتر و علنیتر داشته باشند.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: رضا نیکجو