سفرنامه نویسی زنان در دنیای مجازی؛ نه به یکجانشینی
۱۳۹۵ اسفند ۱۸, چهارشنبهردهبندیهای منتشر شده درباره وضعیت گذرنامههای مختلف جهان، اعتبار اندک گذرنامه ایرانی را نشان میدهند. فرمانهای اخیر دونالد ترامپ هم موضوع را پیچیدهتر کرده است. اما هر چه جهان بیرون سختگیرانهتر با ایرانیان برخورد میکند، شور شماری از جوانان ایرانی برای سفر مرز نمیشناسد، حتی اگر مجبور به سفر در یک محدوده مجاز جغرافیایی باشند: تا آنجا که گذرنامهشان اجازه دهد.
از توریستهای ایرانی استانبول و مراکز خرید دوبی حرف نمیزنم از آنهایی حرف میزنم که به واژه سفر معنای واقعیتری بخشیدهاند، اینترنت گواه این ادعا است. چرخی در اینترنت کافی است که به وبسایتها، وبلاگهای گروهی و فردی، کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی برسی که همه آنها را جوانانی در ایران در دست دارند که از تجربه سفر مینویسند، از کشف راه تا رسیدن و دیدن کوچه به کوچه مقصد و مکالمه با مردم.
اگر تا چند سال پیش محتوای مربوط به سفرهای ارزان بیشتر به زبانهای غیرفارسی و عموما به انگلیسی در دسترس بود حالا این مسافران جوان ایرانیاند که به مرور فعال شدهاند. آنها زیر عکسهای اینستاگرامیشان یا از طریق پستهای وبلاگیشان از راه و چاههای سفر مینویسند. «هیچهایکسواران ایران»، «ایران ترولر» و «کولهگردی» سه نمونه از حسابهای کاربری فعال در اینستاگرام است. در این میان چهره زنان جوان در هر عکس و گزارشی میدرخشد، آنها جاماندههای سفر نیستند، بلکه خود مسافرند و سکاندار بسیاری از این تلاشها و ابتکارهای اینترنتی برای جا انداختن مفهوم سفر.
"سبکتر" نام وبسایتی است که در آن چهار دختر جوان با اسم و فامیل کامل خود، با گذاشتن عکس و معرفی هویت واقعی خود از سفرهایشان مینویسند. در صفحه اول وبسایت، نخستین چیزی که میبینی عکس چهار نفرهشان است، عکسی رنگی، با چهرههایی جوان و خندان. این دخترها یک ایده را پیگیری میکنند: ایدهی سفر سبک. آنها میخواهند باور کنی که حتی «سبکتر» از اینی که هستی هم ممکن است. عنوان سایت هم از همین جا میآید.
آنها در معرفی خود مینویسند: «اگر جایی چند تا زن مسافر دیدید که کنار جاده با کولهپشتیهاشون راه میرن یا در طبیعت چادر زدند و مشغول درست کردن چای ذغالی هستند یا با کنجکاوی تو سوراخ سنبههای یه بازار محلی تو یه شهرستان یا کشور میچرخند و با مردم اون منطقه گپ میزنند بدونید یکی از سبکتریها رو دیدید.» البته آنها را میشود در سمینارهای آموزشی یا گردهمآییهای بینالمللی هم پیدا کرد. در وبلاگ گروهیشان هم بخشی به آموزش تعلق دارد، برای مثال اینکه «انتخاب لپتاپ مسافر برای سفر» یا «چطور در سفر درآمدزایی کنیم؟!» از موضوعات آموزشی این وبلاگ گروهی است. موضوعاتی از این دست نیز در این وبلاگ که زنان مسافر نویسندهاش هستند کم یافت نمیشود: «آمادگی سفر: تربیت دختری قوی و مستقل» که درباره اهمیت رشد استقلال و شجاعت در زنان است.
قدم اول، کار روی خود
اگرچه دختران جوان اهالی وبلاگ "سبکتر" به خوبی حال و هوای سفرها را منعکس میکنند اما آنها تنها مسافران حرفهای در میان زنان جوان نیستند. در شبکههای اجتماعی خصوصا در اینستاگرام که ورود به آن در ایران فیلتر نیستند، زنان نقش پررنگی در روایت سفر دارند.
نیلوفر کارگر (@niloufarkargar) در اینستاگرام یکی از این زنان جوان است. او که پس از پایان تحصیلاتش در مقطع کارشناسی ارشد زبان انگلیسی کار تدریس در موسسات آموزشی را رها کرده تا وقت سفرهای بیشتر داشته باشد از این موضوع رنج میبرد که "علاف" خوانده شود. نیلوفر به دویچه وله فارسی میگوید که پیش میآید که مردم وقتی متوجه میشوند او و دوستاناش در حال سفرند بگویند "بله دیگر، جوانی و کاری نداری و علافی و وقت سفر داری!" او که برای درآمدزایی سه روز در هفته به صورت آنلاین زبان انگلیسی درس میدهد سفر را راهی برای خودسازی میبیند: «سفر باعث میشود قضاوتهایت کم شود چون آدمهای زیادی میبینی، و بخاطر همین دیدن آدمها و جاهای مختلف اعتماد به نفسات هم بالا میرود!»
بیشتر بخوانید: زنانی که در اینستاگرام لاغر میشوند
او یک سال و نیم پیش سفر رفتن با کولهپشتی و هیچهایک کردن را شروع کرده است، اما پیش از آن برای چند سالی مدام اینترنت را جوریده است تا اطلاعاتش را بالا ببرد و همزمان هم سفرهای کوتاه رفته است. او اطلاعات خود و تجربیات سفرهایش را برای این به اشتراک میگذارد که میخواهد به دیگران خصوصا دیگر دخترهایی که مدام از او درباره سفرهایش میپرسند انگیزه دهد.
البته زن جوان بودن و سفرهای دور و دراز رفتن خیلی شدنی به نظر نمیرسد اما او اعتقاد دیگری دارد. او این موضوع را نیازمند اعتمادسازی میداند و به دخترهایی که با مقاومت خانواده مواجهاند توصیه میکند: «پروسه اعتمادسازی برای خانوادهها خیلی مهم است. وقتی تو ۲۵ سالهای و تا به حال هیچ سفری نرفتهای. یعنی حتی یک بار نشده که با یکی دو تا از دوستهایت بروی یک شهر دیگر. خب این خیلی حرکت انقلابی است که بگویی میخواهم بروم لب جاده دستم را ببرم بالا ماشین بگیرم (هیچهایک). اولش دلیل ندارد یک حرکت انقلابی بکنی. میتوانی با یک تور سفر کنی یا سفر یک روزه داشته باشی و وقتی اعتماد را به خودت و تواناییات جلب کردی کم کم سفرها و شیوه سفر را میتوانی تغییر دهی.»
نیلوفر کارگر قدم ابتدایی برای زنان را کار روی خود میداند: «باید اول حصارهای ذهنی که ساختی را خراب کنی. موانع ذهنی بزرگترین مانع است. مثلا به سفر فکر میکنی و میگویی بروم هیچهایک کنم و اولین چیزی که به ذهنت میآید این است که نکند یکی من را بدزدد و به من تجاوز کند. این مکانیسم دفاعی ذهن است که بدترین اتفاق را در ذهن تو تداعی میکند. باید یاد بگیریم هیجانات و ترسهایمان را کنترل کنیم.»
اما موضوع برای خود این دختر ۲۶ ساله به چه شکل بوده است. او میگوید: «من کاری که کردم این بود که سعی کردم با صحبت کردن و دوباره و دوباره صحبت کردن این رابطه اعتماد را بسازم.» او به مادرش که ۲۰ سال بزرگتر از اوست بارها گفته است که "میخواهم این فرصت را به من بدهی تا وقتی همسن تو شدم حسرت نخورم که چرا فلان کار را نکردم، حتی اگر چیزی باشد که در نهایت نخواهم ولی میخواهم لااقل اینطور نباشد که حسرت بخورم."
ایرانگردی با کولهپشتی
نیلوفر کارگر که بیش از ۱۱ هزار دنبالکننده (فالوئر) در اینستاگرام دارد از تاثیر سفرهایش بر چهره ایران در ذهن دیگران میگوید. او میگوید خارج از ایران خیلی تحت تاثیر قرار میگیرند که دخترها در ایران هم به سفرهای کولهای میروند. اما چقدر محدودیتهای ویزا بر زندگی سفر او تاثیر داشته است؟ نیلوفر با اینکه میگوید این محدودیتها غمانگیز است اما تاکید میکند که "اصرار ندارم دقیقا به آن کشوری بروم که نمیتوانم واردش شوم."
بیشتر بخوانید: معرفی سه عکاس زن غیر ایرانی در اینستاگرام
او میگوید: «اگر کسی واقعا بخواهد سفر کند خیلی جاها هست که میشود ویزایش را به هر حال گرفت، مثلا کشورهای آسیای شرقی، آفریقا، هند… هر کدام از همه اینها خیلی غنیاند و میتوانی مدتها سفر کنی و خسته نشوی.»
هر چند او در پی گزینههایی برای سفر به اروپاست، اما میگوید: «من اوایل اینطوری بودم که فکر میکردم اگر میخواهم سفر کنم باید حتما از ایران خارج شوم.» چیزی که حالا کاملا تغییر کرده است. این دختر جوان که هفته پیش اصفهان بوده، و این هفته تهران است و هفته بعد احتمالا سنندج خواهد بود، میگوید: "وقتی ایران را دیدم فهمیدم ایران خودش خیلی قشنگ است." او که به کشورهای دور و اطراف سر میزند، همچنان اعتقاد دارد که "میشود ایران را گشت و خسته نشد."