1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«زيرزمين» مجله‌اى براى معرفى موسيقى زيرزمينى ايرانى

۱۳۸۴ اسفند ۵, جمعه

به تازگى مجله‌اى اينترنتى به نام «زيرزمين» فعاليت خود را آغاز كرده كه هدف آن معرفى و نقد موسيقى به اصطلاح غيرمتعارف ايرانى، به ويژه موسيقى راك، جاز، رپ، هيپ هاپ و ايجاد ارتباط بين كسانى است كه در اين عرصه فعاليت دارد. گرداننده اين مجله اينترنتى نصير است كه در سوئد اقامت دارد و در گفتگويى با «عصر شنبه» از انگيزه هاى خود درمورد راه‌اندازى اين سايت، كم و كيف آن و همچنين موسيقى زيرزمينى در ايران سخن می‌گويد.

https://p.dw.com/p/A6Ck
عکس: DW

مصاحبه‌گر: شهرام احدى

(براى شنيدن گفتگو با نصير و ترانه هايى از گروه «۱۲۷» ، «هيچكس» و «كيوسك» فايل صوتى پايان صفحه را كليك كنيد!)

****************

صداى آلمان: نصير جان، ممنون که دعوت ما را پذيرفتى و مهمان عصر شنبه هستي. سايت Interconnect-Iranian ‌از اولين پايگاههاى اينترنتى براى معروفى موسيقى غير متعارف ايرانى، بويژه موسيقى راک زيرزمينى بود كه در طى سالهاى گذشته شکل و قوت گرفت. تو خودت از گردانندگان اين سايت بودى و بعد از چندين ماه فعاليت، دو سال پيش، به کار اين سايت که تقريبا هر ماه به‌روز مى‌شد خاتمه دادي. چطور شد که دوباره به فکر راه‌اندازى سايت جديدى افتادى، آنهم به تنهايى؟

نصير: خوب، اين دو سال که گذشت، آرش، ديگر گرداننده Interconnect-Iranian شديدا مشغول کارش در گروه «نبض» بود و اصلا فرصت نداشت اينکار را بکند. منتها من شرايطى پيدا کردم و حساب که کردم ديدم مى‌توانم چنين کارى بکنم. واقعا هم خيلى اتفاقى شروع شد. تصميم گرفتم در اينجا يک فستيوال موزيک راه بياندازم که بعد فهميدم يک نفرى نمى‌شود. خلاصه فهميدم بجاى اينکار که هدفم بود بچه‌ها را دورهم جمع بکنيم و بقول معروف يک تصويرى بدهيم، مى‌توانم همين وقت را بگذارم روى يک مجله‌ى جديد توى اينترنت. وقتى شروع کردم تلفن زدن به بچه‌هاى تو ايران که توى کار موزيک‌اند با يک برخورد عجيبى روبرو شدم. يک اينکه با تمام کسانى که صحبت کردم، يعنى موزيسينها، افسردگى وحشتناکى داشتند. کاملا منفى برخورد مى‌کردند و مى‌گفتند: «نه ديگه هم چيز تمام شد. اصلا اينجا ديگر هيچ کارى نمى‌شود کرد. همه خسته‌اند و ما به اندازه‌ى يکى دوسال کارضبط شده داريم که هنوز بيرون نيامده.» ولى يواش يواش که صحبت کرديم، آنها احساس کردند که من دنبال يک کار جدى هستم و در تلفن‌هاى بعدي‌مان روحيه‌شان کاملا عوض شد و همين باعث شد منهم کمى جدي‌تر بشوم. البته در ظاهر من تنها هستم و بيشتر كارها را در رابطه با «زيرزمين» خودم يکنفره انجام مى‌دهم، اما مى‌توانم بگويم تعداد کسانى که در تحقق بخشيدن هر شماره با من همکارى مى کنند شايد ده برابر کسانى ست که در دوران Interconnect به ما کمک مى‌کردند.

صداى آلمان: برخلاف اينترکانت که اسم انگليسى و بعبارتى بين‌المللى داشت، ترجيح دادى که اينبار اسم فارسى روى سايت بگذارى و اسم «زيرزمين» را انتخاب کردى که اشاره‌اي‌ست طبيعتا به موسيقى زيرزميني. آيا اين اسم واقعا آن طيف از موسيقى را که در اين سايت معرفى مى‌شود دربرمى‌گيرد، يا با وجود اينکه گوياست تا اندازه‌اى هم دست آدم را مى‌بندد و محدود مى‌کند؟

نصير: انتخاب اسم فارسى بخاطر كمبودى بود كه شايد در Interconnect-Iranian احساس کردم. شروع Interconnect اصلا با اين هدف بود که ما يک شبكه اى به وجود بياوريم براى برقرارى ارتباط در داخل که در چارچوب آن نه تنها موسيقى كه حتا هنرهاى تجسمى هم معرفى ميشد. ولى اينبار من تصميم گرفتم كارم را روى موزيک زيرزمينى متمرکز کنم. موسيقى‌اى متفاوت و خارج از موسيقى اصيل و سنتى و همچنين موزيک پاپ بهرشکلى، چه خوب و چه بد، هيچ فرقى نمى‌کند. چون در هر نوع از موزيک سبک بد و خوب وجود دارد. براى همين مى‌توانم بگويم، «زيرزمين» نوددرصد بيانگر آنچيزي‌ست که ما مى‌خواهيم توى اين سايت معرفى کنيم. آن ده‌درصد ديگر که شايد هم حالا بيشتر است و بخاطر اينکه من بيشتر به آن قسمت زيرزمينى اهميت مى‌دهم؛ مى‌گويم نوددرصد که شايد اصلا نصف‌ـ نصف باشد و شايد هم بيشتر. به هر حال فكر ميكنم كه موسيقى زيرزمينى و موسيقى غيروابسته يا مستقل است دوتا چيز جداست، مخصوصا از زمانيکه «بم آهنگ» شروع بکار کرده يکسرى از اين گروهها که موقعيت‌اش را داشتند خارج بشوند يا موزيکشان را از ايران خارج بکنند، موفق شدند كه به اصطلاح از زيرزمين بيايند بيرون و در حقيقت ديگر آنها زيرزمينى نيستند، بلکه موسيقى غيروابسته‌اند و پيشرو. در تمام اينها هيچ شکى نيست، ولى به نظر من آنها ديگر underground‌ نيستند.

صداى آلمان: اگر چه اينبار اسم فارسى روى سايت گذاشته شد، ولى مطالب مثل گذشته به زبان انگليسي‌ست. فکر نمى‌کنى با راه‌اندازى سايتى به فارسى مخاطبان بيشترى جذب مى‌شدند؟

نصير: گفتم، برخلاف Interconnect سعى کرديم يکمقدار فکر کرده باشيم و اين دفعه با يک هدف رفتيم و خيلى هم مشورت کرديم. يکى اينکه هدف اين است که ما به دنياى اطرافمان نشان بدهيم ما فقط يک مشت آدم عقب‌افتاده و خشن نيستيم که بخاطر افکارمان حاضريم دنيا را بهم بريزيم، ما يکسرى انسان پويا هستيم که مى خواهيم با دنيا هم برابرى کنيم و حتا کارهايى هم به دنيا ارائه بدهيم که تا حالا شنيده نشده و حتا اگر برداشتهاي‌مان بخشى از برداشتهاى غربى باشد. هدف اين است، يعنى يک تصوير مثبتى از خودمان، از اين نسل جوانمان به دنيا بدهيم که شايد هيچکسى اين تصوير را نمى‌دهد، شايد کسى هم اهميت نمى‌دهد و اين احساس خيلى خوبى است. من چند روز پيش از يک ايرلندى ايميل داشتم که گفته بود، من اتفاقى آمدم توى اين سايت و ديدم توى ايران هم چنين موزيکى هست و اين خيلى برايم عجيب بود. مى‌توانى هردفعه که اين آپ‌ديت مى‌کنى براى منهم بفرستي. در واقع اين از تشکر هم بالاتر است. پس،‌ به يک جايى رسيده‌ايم. ولى يک چيز ديگرى هم بود، و آن مشكلات فنى بود كه من در اين رابطه کمکى ندارم. کسى که مطالب را از انگليسى به فارسى ترجمه بکند يا از فارسى به انگليسي. اين فکر را داشتيم، ولى متاسفانه اينکار اصلا از ما برنمى‌آيد. از ايران ايميل داشتيم که شما چرا به فارسى نمى‌نويسيد. البته به عقيده من کسانى که اينترنت دارند اغلب‌ مى‌توانند به انگليسى بخوانند و اغلب مى‌توانند انگليسى را بفهمند. حالا اگر تمام نقد را هم نخوانند حداقل مى‌توانند اين اصطلاحات را بگيرند و اگر کسى برايش جالب باشد تا آخرش هم مى‌رود.

صداى آلمان: تو خودت تفاوت سايت‌هاى Interconnect و «زيرزمين» را در چى مى‌بينى، چه چيزى در سايت «زيرزمين» عرضه مى‌شود که جايش توى سايت قبلى خالى بود؟

نصير: ما در Interconnect هدفمان اين بود که محفلى باشيم براى به وجود آمدن بحث و گفتگو. متاسفانه به دلايلى که من خودم هم نمى‌دانم اين کار نشد و فقط نوشته‌ها يا مصاحبه‌هاى من و آرش بود. ولى الان من مى‌بينم که واقعا از بچه ها برايم نقد مى‌آيد و نقد مى‌کنند و هر جا هم که مى‌روم مى بينم که فعاليت بيشتر شده و جدي‌تر هم شروع کرده‌اند به نوشتن. اين بخش که بخش بحث و گفتگو و نظرخواهى هست خيلى تفاوت دارد و يکى از بزرگترين تفاوتها اين است که ما تمرکزمان فقط روى موزيک است، فقط موزيک زيرزمينى و غيروابسته.

صداى آلمان: سايت «زيرزمين» از اول سال نو ميلادى به‌راه افتاده. کلا مطالب سايت در چه فاصله‌ى زمانى به روز مى‌شوند و آيا اين تغييرات شامل حال ساختار سايت هم مى‌شود؟

نصير: اول که شروع کرديم تصميم گرفتيم که دوماه يکبار اينکار را بکنيم، براى اينکه وقت زيادى مى‌گيرد و من هم اصلا فکر نمى‌کردم که اينطورى به من کمک کنند. يعنى با زحمتى که مى کشيدند در وسط‌هاى ماه تمام مطالب آماده بود و فقط يکسرى آپ‌ديت‌ها و خبرهاى کوتاه بود که اضافه کردم. براى همين تصميم گرفتيم ماه به ماه بشود. البته پيش مى‌آيد که يک دفعه يکماه و نيم طول تا دوماه طول بکشد، چون بالاخره تمام آپ‌ديت‌ها و کارهاى فني‌اش دست خودم هست. ولى از لحاظ ظاهرى، خوب، مسلما اگر فرصتى بشود ممکن است تغييراتى در رنگ و روى سايت داده بشود،‌ اما در کل من تصميم ندارم چيزى غيرعادى يا خارق‌العاده‌اى توى آن بوجود بياورم. بخاطر اينکه اين يک نشريه است و بايد راحت خوانده بشود و راحت مطالب‌اش پيدا بشود. پس، از لحاظ استخوان‌بندى فرق نخواهد کرد، ولى ممکن است از لحاظ رنگ و شکل ظاهرى فرق بکند.

صداى آلمان: کلا چه گروهها و چه سبکهايى مدنظر توست؟ گروههايى که توى سايت معرفى مى‌شوند را براساس چه معيارى انتخاب مى‌کني؟

نصير: مهمترين چيز براى من بچه‌هايى هستند که توى ايران کار مى‌کنند، بخاطر اينکه «ما»يى که خارج از کشور هستيم بهرشکل و در هر شرايط مادي‌اى که باشيم در زندگى بالاخره دستمان به جيب‌مان مى‌رسد و موقعيت داريم حتا وب‌سايت داشته باشيم، حتا وب‌سايت مجانى هم مى‌توانيم داشته باشيم. بالاخره مى‌توانيم بهرشکلى آهنگهايمان را ضبط کنيم و يکجورهايى كارمان را پيش ببريم، ولى بچه‌هايى که توى ايران هستند همين کارها را مى‌کنند با ده و شايد با صدبرابر زحمت بيشتر. براى من ارزش آن بيشتر است و احساس مى‌کنم به آنها بايد بيشتر توجه کرد. چون در قلب کشورهستند، در قلب آن فرهنگ. ما درهرحال خارج از کشوريم و تحت تاثير فرهنگ کشورهايى هستيم که در آنها زندگى مى‌کنيم، اما آنها در آنجا دارند تحت تاثير آن فرهنگ کار متفاوت مى‌کنند و خيلي‌هايشان، مى‌توانم بگويم، کارهايى مى‌کنند که حتا ما بفکرمان نرسيده و فوق‌العاده اورجينال است...

صداى آلمان: ولى با وجود اين آيا بين آنها هم يک معيارى داريم براى انتخاب يا هرکسى کارى را چون از ايران مى‌فرستد، پس الزاما معرفي‌اش مى‌کنيد؟

نصير: نه، اصلا چنين چيزى نيست. بهيچ عنوان. مسلما اول کيفيت ضبط است. البته اين هم نيست و آدم بايد در نظر بگيرد که اکثرا اين موقعيت را ندارند و توى خانه ضبط مى‌کنند و يا با کامپيوتر خودشان. بهرحال بايد سطحى از کيفيت باشد تا حدى که صدا باشد و مسلما اول کيفيت موسيقيايي‌اش هست، آن همبستگى و هارموني‌اى که در موزيکش وجود دارد و يکى از چيزهايى که من خودم شخصا بيشتر توجه مى کنم ترانه‌نويسي‌ست و بهيچ عنوان منظورم فقط معنا و محتوا نيست، بلکه يکدست بودن و هماهنگى با موزيک است. مسلما ما تحت تاثير سليقه‌ى خودمان هم پيش مى‌رويم و غير از اين نيست. يعنى بالاخره يکسرى سليقه‌هاى خودمان يا خود من هست که تاثير مى‌گذارد که اينهم خواه ناخواه يک چيز طبيعي‌ست، براى همين اميدواريم سايت ها و مجله‌هاى ديگرى هم بوجود بيايند، که الان هم هستند و دارند کار مى‌کنند، تا سليقه‌هاى ديگر هم داشته باشيم. به اين شکل است. هرچيزى نه، ولى توجه من شخصا به آنطرف هست.

صداى آلمان: تو خودت بعنوان گرداننده‌ى سايت Interconnect در گذشته و سايت «زيرزمين» در حال حاضر، اگر حسابش را بکنيم، بهرحال اين فرصت را داشتى که فعاليت‌ها و کارهاى گروهها را بشکلى پيگير دنبال کني. تو خودت در مجموع چه تغيير و تحولاتى در صحنه‌ى موسيقى به اصطلاح «زيرزميني» مى‌بينى، چه چيزى در عرض اين سالهاى گذشته عوض شده؟

نصير: كلا خيلى عوض شده. من فقط خوشبينانه اين را نمى‌گويم که الان تمام شد و ما بهترين کارهاى «رپ يا هيپ هاپ» دنيا را داريم بوجود مى‌آوريم. به نظر من بطور جدى بچه‌ها دارند کار مى‌کنند، براى مثال «هيچكس»، خواننده اى كه توى خيابانها راه مى‌رود و آهنگهايش را مى‌سازد و هيچکسى هم به او توجه‌ نمى‌کند و هيچ جايى هم آهنگهايش را پخش نمى‌کنند و هيچ جا هم اجازه ندارد آهنگهايش را بزند، بلکه فقط يک اينترنت دارد و يک سايت و آهنگهايش را همانجا مى‌گذارد و يکسرى شايد حالا بگويم چندهزار نفرى هم، اگه خيلى خوش شانس باشد، آهنگهايش را بشنوند. ولى دارد اينکار را مى‌کند و مى‌بينيم که نوآورى هم مى‌کند، يک نوع هيپاپى هست که ايراني‌ست، متن ايرانى دارد و راجع به همان خيابانها و احساساتش توى همان خيابانهاى تهران است. اين به نظر من خيلى با ارزش است. الان يک دوره‌اى هست که هيپ هاپ توى جوانها خيلى مد شده...

صداى آلمان: اول صحبت‌مان مسئله‌ى افسردگى را در تماسى که با بچه‌هاى ايران داشتى مطرح کردي. خود آنها چه نگاهى به موسيقى دارند، و الان شرايط را چطور مى‌بينند؟

نصير: واقعيتش اين است که حتا الان هم که تماس مى‌گيريم با آنکه آن افسردگى ديگر کمتر احساس مى‌شود،‌ ولى کلا هنرمند احتياج به توجه دارد و وقتى به او توجهى نشود، حتا، اگر باز بخاطر نياز روحي‌اش ادامه بدهد باز با افسردگى اينکار را مى‌کند و تاثير هم روى کارش مى‌گذارد. به محض اينکه يکنفر توجه کند، بعد حالا کم کم بشوند چند نفر البته که اين افسردگي‌اش برطرف مى‌شود و مى‌گويد، خب حداقل يک مخاطب دارم. يکنفر دارم که به من اهميت مى‌دهد. يکمقدارى از اين افسردگى برطرف شده، ولى کلا وقتى با بچه‌ها صحبت مى‌کنيم ديد خوبى از اين صحنه‌ى موزيک بقول معروف «زيرزمينى» يا آلترناتيو ندارند. اما بهرحال من سعى مى‌کنم خلاف اين را بگويم که نه، تا زمانى که تو، تو موزيسين هستى و دارى کار مى‌کنى اين صحنه وجود دارد. فقط بقيه ما که اهميت مى‌دهيم بايد اين تلاشها را تحقق ببخشيم و هدف زيرزمين در حقيقت اينست که سليقه بوجود بياورد. يعنى تا زمانيکه ما آهنگها را پخش نکنيم، راجع به آنها ننويسيم، حتا آهنگها و آلبومها را نقد نكنيم، نميتوانيم اين سليقه را در مردمان بوجود بياوريم و اين تنوع را به آنها نشان دهيم.

صداى آلمان: تا آنجايى که مى‌دانم توى سايت «زيرزمين» تبليغى به چشم نمى‌خورد. هزينه‌ى اين سايت اصلا از چه طريقى تامين مى‌شود؟

نصير: هزينه از طرف خودم تامين مى‌شود. واقعيت اين است که اميدوارم بعد از يکسال اين مجله اينترنتى به يک جايى برسد که بتواند خرج خودش را دربياورد. منتها براى من اين هدف آنقدر ارزشش بالاست که يکجورايى حساب کردم که مى‌توانم يک مدتى را از لحاظ اقتصادى بگذرانم، ولى هدف اين است که بعد از يکسال يک ارزشيابى بکنيم و در نهايت کسانى هم که به سايت مى‌آيند تعدادشان بالا برود که مسلما اينها خيلى تاثير دارد. البته بهيچ عنوان حاضر نيستم يک هنرمند معروف را بياورم، تا کسانى که به اين سايت مى‌آيند تعدادشان زياد بشود و من بتوانم تبليغ بگيرم. در واقع ارزشش خيلى بيشتر است از ماديات. بالاخره يکجورى مى‌شود گذراند. منتها من اميد دارم که بتوانيم روى سليقه‌ى مردم تاثير بگذاريم و باعث بشود که... يعنى يک حرکتى بکنيم و بجاى اينکه ما برويم دنبال سليقه‌ى مردم، سليقه‌ى مردم را عوض بکنيم و بگوييم بياييد با ما باشيد و به سبكهاى مختلف موسيقى گوش بدهيد.