«روسیه شریک قابل اعتمادی برای ایران نیست»
۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبهدویچه وله: آقای دکتر حسنیاری، موشکهای اس ۳۰۰ چه خصوصیت و اهمیتی برای ایران دارند که کار به انتقاد علنی در مورد عدم تحویلشان کشیده است؟
هوشنگ حسنیاری: این موشکها میبایستی در اطراف تأسیسات هستهای ایران کار گذاشته میشدند. این سیستم، سیستم پدافند هوایی است و بسیار بسیار در مقابل حملات هوایی کارآ است. به همین خاطر است که زمانی که این بحث بوجود آمد که ایران در حال خرید چنین سیستمی از روسیه است، کشورهایی که مستقیماً در امر هستهای ایران صاحب منافعی هستند، مانند آمریکا وبخصوص اسراییل، شروع به اعتراض کردند. به این معنا که در صورتی که ایران به چنین سیستمی دست پیدا کند و این سیستم را برای ضدهوایی، حملات احتمالی علیه تأسیسات هستهایش استفاده کند، این میتواند تا حد زیادی مشکلاتی جدی برای هواپیماهای دشمن بوجود بیاورد. در نتیجه فشارهایی از جانب این دو کشور، یعنی آمریکا و اسراییل، بر روسیه وارد شد، برای اینکه روسیه این سیستمها را به ایران نفروشد. بنابراین، داشتن این سیستمها از نظر پدافند ضدهوایی برای ایران بسیار مهم است. معنایش این است که اگر احتمال حملهی هوایی به ایران وجود داشته باشد، ایران در صورت نداشتن این موشکها دچار مشکل خواهد شد.
روسیه چه منافع یا ارزیابیای در به تعویق انداختن تحویل موشکهای اس ۳۰۰ دارد؟
به نظر من، از یکطرف فشارهای آمریکا و اسراییل و احتمالاً کشورهای دیگری در اروپا مطرح است. از طرف دیگر، بخصوص در قالب آنچه امروز دارد در مورد پروندهی هستهای ایران اتفاق میافتد، کشف ناگهانی تأسیسات نزدیک قم، وضعیت تازهای که باز با عدم همکاری ایران در مورد ارسال اورانیوم غنیشدهی خود به روسیه و تبدیل آن به اروانیومی با غنای بالاتر بوجود آمده است و مسائل دیگر حول و حوش این امر، باعث شده است که روسیه در فروش این سیستمها به ایران تعلل بورزد. این هم در واقع چیز تازهای نیست. به خاطر اینکه اگر مثلاً به ساخت بوشهر نگاه کنیم، روسیه به بهانههای مختلف تحویل این راکتورها به ایران را همواره تا به امروز به تعویق انداخته است. در مورد این سیستم اس ۳۰۰ هم یک چنین امری به اعتقاد من صادق است. برای اینکه روسیه به دنبال گرفتن امتیازات هرچه بیشتر از ایران و کشورهای مقابل ایران است و در نتیجه به چنین امری تن نخواهد داد. مگر اینکه واقعاً به این نتیجه برسد که آن امتیازاتی که گرفته است از یکطرف کافی هستند و از طرف دیگر فروش این سیستم به ایران به نفع منافع ملی روسیه خواهد بود که چنین امری به اعتقاد من خیلی منطقی نخواهد بود. به خاطر اینکه از دید روسیه بخصوص منافع ملی روسیه بیشتر در رابطه با کشورهای قدرتمند غربی تأمین میشوند تا در رابطه با کشوری نظیر ایران.
با توجه به این که مسئلهی موشکها تنها مسئله در مناسبات ایران و روسیه نیست و مشکلاتی مثل تعیین رژیم حقوقی دریای خزر هم وجود دارد، فکر میکنید روابط ایران و روسیه با این مسائل و علنیشدن انتقادها وارد مرحلهی جدیدی میشود؟
ببینید، در مورد تعیین رژیم حقوقی دریای خزر که اشاره کردید، ایران تا به حد بسیار زیادی کارتهایی را که احتمالاً در دست داشت از دست داده است و به قول ایرانیها مغبون شده است. یعنی این که منافعش را در دریای خزر تا حد بسیار زیادی از دست داده است، به این دلیل عمده که روسیه در این مورد نمیخواسته و احتمالاً نمیتوانسته است با ایران همکاری کند. به خاطر اینکه منافعش در این بوده که با کشورهای پیرامونی دریای خزر به توافقات دوجانبه برسد. در مورد مسئلهی موشکها هم باز به همین معنا و به خاطر همین منافع روسیه و تأمین این منافع به عنوان راهبرد اساسی و اصلی در سیاست خارجی روسیه است که بدان اشاره کردم.
به اعتقاد من آنچه ایران امروز نشان میدهد خیلی جالب است. به خاطر این که دو امر را میتواند برساند. یا این که ایران از این مسئله و علنی کردن آن بر این است تا فشارهایی را بر روسیه در مورد تحویل این موشکها وارد کند که این قطعاً مثبت نخواهد بود. به خاطر اینکه روسیه احتمالاً تحت چنین فشارهایی کوتاه نخواهد آمد. و دوم این که میتواند نشان از این دهد که ایران دنبال یک سیاست جدید در مقابل روسیه و در نتیجه در مقابل کشورهای دیگر نظیر آمریکا خواهد بود. اگر چنین باشد، که علنی کردن این مسئله و انتقاداتی که به روسیه گرفته میشود، خبر خوشی برای سیاست خارجی ایران هستند. ولی باز اگر به گذشتهی تاریخ نزدیک برگردیم، میبینیم که در مورد بوشهر چنین مسائلی در ایران قبلاً مطرح شده بود، انتقادات خیلی جدی از روسیه هرازچندگاهی به وسیلهی مقامات ایرانی صورت میگرفت. منتهی در نهایت از آنجایی که ایران روابط مناسبی با کشورهای قدرتمند جهان ندارد، ناچار است که بر روسیه و بر دوستی با چین تکیه کند، تا این که آن فشارها را کمتر کند. بنابراین در نهایت اگر نگاه کنیم، به نظر من ایران از این تاکتیکها سود چندانی نخواهد برد، به خاطر اینکه از نظر کشورهایی نظیر روسیه در وضعیت مناسبی قرار ندارد و در نتیجه ناچار است به دلایل مختلف، ازجمله مسئلهی هستهای، با کشورهایی نظیر روسیه همکاری کند.
در بخشی از صحبتتان به خبر خوش برای سیاست خارجی ایران اشاره کردید که شما در موضعگیری جدید ایران میبینید. میتوانید راجع به این مسئله بیشتر توضیح دهید؟
خب این خبر خوش خواهد بود، اگر ایران واقعاً به این نتیجه رسیده باشد که روسیه کشور بدقولی است. روسیه کشوری است که به تعهداتی که در قبال ایران دارد پایبند نیست. در گذشته قراردادی میان ایران و روسیه در مورد خرید این موشکها انجام شده است. زمانی که روسیه به این قرارداد پایبند نیست، خب طبعاً نمیتوان از این کشور انتظار داشت که در موارد دیگری جانب ایران را بگیرد. به همین خاطر است که خبر خوش خواهد بود، اگر مقامات ایرانی به این نتیجه رسیده باشند که روسیه کشور غیرقابل اعتمادی است و این نتیجهگیری بر بازبینی سیاست خارجی ایران تأثیرگذار شود. در غیر این صورت خب به شق دوم برمیگردیم، یعنی این که سیاست فعلی خود را در زمینهی هستهای همچنان ادامه بدهد، طرح ناسازگاری و درگیری با کشورهایی نظیر آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلستان و دیگران را ادامه بدهد و در نتیجه فضای مناسبی برای مانور دادن کشوری نظیر روسیه بوجود آورد.
میشود تصور کرد که عدم تحویل موشکها بر موضع ایران در مسائل اتمی تأثیر گذارد و موضعش را نرمتر کند؟
احتمال آن هست، همچنان که احتمال هست چنین امری صورت نگیرد. به خاطر اینکه این مسئلهی هستهای احتمالاً حالا یا بتدریج دارد گره میخورد به مسائل سیاسی داخل ایران، به روابط میان گروههای مختلف، بخصوص روابطی که بیش از پیش در داخل خانوادهی اصولگرا به تشنج گراییده میشوند، انتقاداتی که از حرفهایی که در وین و ژنو در مورد تحویل اورانیوم غنیشدهی ایران به روسیه و فرانسه صورت گرفته است. اینها همه به طور قطع هم بر مسئلهی روابط با روسیه و هم بر مسئلهی هستهای سایه خواهند افکند.
به نظر من راه کوتاهتر، راه مطمئنتر این است که ایران مشکلاتش را با کشورهایی که در این امور دخیل هستند حل کند و بجای این که امتیازات متعددی به کشورهایی نظیر روسیه و چین دهد و اینکه هرازچندگاه یکبار با مسائلی نظیر تحویل موشکها طرف شود، بهتر است که در روابط خود با کشورهای مختلف تجدید نظر کند و ضمن ایستادن بر اصول مسلمی که در روابط خارجی کشورهای مختلف هست، با کشورهای صاحب نفوذ در جهان روابط مناسبتری داشته باشد، تا این که مجبور به دادن امتیاز به کشورهایی نظیر روسیه که گذشتهی تاریخی آنها با ایران نشان میدهد که این کشورها به هیچ روی منافع ایران را در نظر ندارند. با اینها همکاری نکند. اگر نگاه کنیم به روابطی که روسیه با ایران داشته است پیش از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، سرزمینهایی که از خاک ایران جدا شدند و به روسیه پیوستند و در قفقاز و آسیای مرکزی، همهی اینها نشان از این است که روسیه یک شریک قابل اعتماد برای ایران نیست و در نتیجه تکیه بر نااطمینانی بالطبع عواقب وخیمی برای امنیت و منافع ملی ایران خواهد داشت.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: داود خدابخش