روزنامه شرق در برابر «تهديد و فشار» / گفتگو با عيسى سحرخيز
۱۳۸۵ مرداد ۲۳, دوشنبههيات نظارت بر مطبوعات اعلام كرده كه علاوه بر «صدور بيش از ۷۰ اخطار و تذكر به اين نشريه» روزنامه «شرق» اقدام به «انتشار مطالب الحادى»، «مطالب تفرقهآميز» و نيز «انتشار مطالب مغاير با مصوبات شوراى عالى امنيت ملى» كرده است و به همين دلايل هيات نظارت از اين روزنامه مىخواهد ظرف يك ماه آينده اقدام به معرفى مدير مسئول جديد خود كند، مديرى كه «دقت بيشترى در انتشار مطالب داشته باشد».
عيسى سحرخيز روزنامهنگار و عضو شوراى مركزى «انجمن دفاع از آزادى مطبوعات» در مورد اينكه در برخورد با يكى از آخرين بازماندههاى روزنامههاى اصلاحطلب چه اهدافى دنبال مىشود، به پرسشهاى ما پاسخ داده است.
مصاحبهگر: بهنام باوندپور
آقای سحرخیز، بعضی از تحلیلگرها معتقدند که هیات نظارت بر مطبوعات با دادن یکماه مهلت به مدیر «شرق»، برای معرفی مسئول جدید و کنارگذاشتن مدیر مسئول فعلی، سیاست جدیدی را پیش میبرد و آنهم حذف گامبهگام رسانههاییست که با سیاست دولت جدید همگام نیستند. نظر شما در این خصوص چيست؟
عیسی سحرخیز: زیاد با این تحلیلی که جنابعالی میفرمایید، با توجه به اینکه جریان جدید هیچگونه ابایی ندارد که بگوید من چنین کاری را انجام میدهم یا حتا دست به اقدام میزند، من موافق نیستم. فکر می کنم که اگر آنها سیاستشان بر توقیف روزنامه «شرق» بود حتما آن را توقیف میکردند، همانگونه که در مورد روزنامه «ایران» که متعلق به دولت و خبرگزاری رسمی ایران بود اینکار را کردند...
آقای سحرخیز، با پوزش، آقای حسن کامران از اعضای هیات نظارت بر مطبوعات اتفاقا به همین مسئله اشاره کردهاند که قرار این بوده که «شرق» توقیف بشود، اما این یک ارفاق به این روزنامه بوده!
عیسی سحرخیز: دولت جدید در عینحالی که صدای مخالف را میخواهد نشنود و یا ضعیف بشنود، در عینحال ملاحظات داخلی و بینالمللی به او اجازه نمیدهد که بهگونهای عمل کند که به این گونه در جهان مطرح بشود که در ایران نشریات مخالف اصلا وجود ندارند. پس حرکتش در عینحالی که تحمیل سانسور و خودسانسوریست و گرفتن شمشیر بالای سر مدیران و روزنامهنگاران، در عین حال هم سعی میکند که اندک صدای مخالفین را، ولی ضعیفشده و تحت فشار داشته باشد. به این دلیل باورم من این است که اگر هیات نظارت این ملاحظات را نداشت، میتوانست روزنامه «شرق» را توقیف بکند و نگران اینهم نیست که دیگران چه میگویند. همانگونه که وزیر ارشاد میآید و میگوید آنچه در سینما وجود دارد خواستهی ما نیست و ما هم از این بهبعد اجازه نخواهیم داد چنین فیلمهایی انتشار بدهند. همانطور که در مورد نشر کتاب جلوی همه را گرفتند. میخواهند یک حداقلهایی را داشتهباشند، ولی آن حداقلها را با تهدید و ارعاب به جایی برسانند که فقط شرط بقا را در نظر بگیرند و سانسور و خودسانسوری را عمل بکنند. در نتیجه این تهدیدها و این اعمال فشارها با توجه به اینکه میدانند مدیر مسئول نیست که نقش محوری بازی میکند، دیگران هستند که در روزنامه «شرق» اینکار را میکنند، یکنوع اعمال فشار است و تهدیدی در لفافه.
یعنی فکر میکنید آقای سحرخیز، هدف هیات نظارت بر مطبوعات در تغییر مدیرمسئول «شرق» عوضکردن گامبهگام و کامل تمامی کادر روزنامه باشد؟
عیسی سحرخیز: میدانید که روزنامه «شرق» از مدتها پیش از لحاظ اینکه چه کسانی در آنجا مطلب بنویسند، حضور داشته باشند، حتا، چه کسانی مطلب خارجی بنویسند و چه کسانی مطلب داخلی بنویسند، چنین فشارهایی را داشته و به دلیل این سیاستهای خاصی را دستاندرکارانش دنبال میکردند و تا آنجا که توانستند رعایت کردند. در واقع این مسایل یکنوع اعمال فشار است. از آنسو هم اگر توجه داشته باشید، میبینید روزنامه «شرق» همین چندماه پیش پروندهاش به دادگاه مطبوعات ارسال شده بود و در آنجا غیر از جریمه نقدی چیزی بیرون نیامد. مواردی که این دوستان به آن اشاره میکنند موارد موجهی برای توقیف نشریه نیست. در واقع تخلفی صورت نگرفته که اینها بیایند یک روش جدیدی را عمل بکنند و بگویند که ما به شما فشار میآوریم مدیر مسئول را عوض کنید. میدانند که در دادگاه مطبوعات مجبورند یک حدی را رعایت کنند. و در واقع تمام این مواردی را که اشاره میکنند، ۷۰مورد، ۸۰مورد، حتا ۵۰۰ مورد اگر باشد، موردی نیست که نشریه را بخواهند توقیف بکنند. نهایت این است که یک جریمه نقدی مینویسند که در چارچوب هزینههای یک روزنامه این جریمه نقدی هم چیز مهمی نیست. هدف اعمال فشار است و در واقع شمشیر را از رو بستن برای مطبوعات مستقل و آزادیخواه.
اتفاقا آقای سحرخیز در تایید صحبت شما خیلیها «شرق» را روزنامهای بسیار محتاط میدانند و معتقدند که آقای رحمانیان هم همیشه بسیار محتاطانه عمل کردهاند تا روزنامه بتواند به کار خودش ادامه بدهد. پس به نظر شما هیات نظارت بر مطبوعات از «شرق» واقعا چه انتظاری دارد؟
عیسی سحرخیز: وقتی کسی زیر فشار میرود و بازی عقبنشینی را میپذیرد، طرف مقابل بازی حمله را با وی انجام میدهد. مسئولین روزنامه «شرق» فکر میکنند همین حد روزنامه را اگر داشته باشند، چه در زمان حاضر و چه در آینده، میتوانند از آن استفاده بکنند. در نتیجه هر چیزی را که طرف مقابل از هر زاویهای، چه وزارت اطلاعات، چه شورای امنیت ملی، چه دادگاه مطبوعات، چه دادستان و چه وزارت ارشاد هرچه به آنها تحمیل میکنند و در قدم آخر هیات نظارت، بهگونهای کنار میآیند و حلقهی خط قرمز را مدام دور خودشان کوچکتر و کوچکتر میکنند و یک نوع سیاست حلزونی را ما شاهدش هستیم که این دایره مدام قطرش کوچکتر میشود. الان هم این فشارها این است که بتوانند همین حد از آزادیها و عدم پذیرش سانسور و خودسانسوری را هم به حداقل برسانند. درست است که دوستانی که در «شرق» هستند سیاست بقا را دنبال میکنند، ولی بهرحال حدی را عمل میکنند که بازهم طرف مقابل چون یک جریان اقتدارگرای تمامیتخواه است، همین حد را هم نمیپذیرد و با اعمال فشار و ارعاب سعی میکند همین حد از آزادیها و همین حد از اطلاعرسانی را هم محدود بکند.
آقای سحرخیز، هیات نظارت بر مطبوعات دلایل تصمیم اتخاذشده از سوی این هیات برای روزنامه «شرق» را در سه مورد، همانطور که اطلاع دارید خلاصه کرده که مورد اول آن «انتشار مطالب الحادی» در این روزنامه است. این یک مسئله شگفتیبرانگیز است. فکر نمیکنید همین یک مورد برای توقیف «شرق» کافی بوده باشد! پرسش این است که آیا هیات نظارت آنطور که خودش مدعی شده به منظور حمایت از انتشار نشریات بهجای توقیف خواهان تغییر مدیر مسئول «شرق» شده، یا نیت و منظور دیگری هم در این میان وجود دارد؟
عیسی سحرخیز: اعمال فشار هست و ارعاب. اگر نه هیات نظارت و نه قانون اساسی و نه قانون مطبوعات با بحث مسئله الحادی، که باید بگوید کدام مطلب، کاری نمیتواند انجام بدهد. در جایگاه قاضی نیست، در جایگاه محکمه نیست. چون براساس اصل ۱۶۸ قانون اساسی باید هرگونه جرمی و هرگونه اتهامی در دادگاه صالحه بصورت علنی و با حضور هیات منصفه و بهرحال اینها میتوانند در نهایت پروندهی مربوطه و تخلفات را به دادگاه مطبوعات ارسال بکنند. قانون به آنها اجازه نمیدهد که به دلیل، حتا اثبات جرم الحادی، بخواهند روزنامه را توقیف یا تعطیل بکنند. آنچیزی را هم که الان مطرح میکنند، محروم کردن یکفرد از مدیرمسئولی، چیزیست که باید در دادگاه حکم صادر بشود و هیات منصفه باید آن را رای بدهد. هرچند هم همین هیات منصفه در دست خودشان و در مشت خودشان است، ولی بهرحال باید بصورت علنی باشد. این مواردیست که آنها نمیخواهند هزینهاش را بدهند. گفتم، نمیخواهند این روزنامه «شرق» را توقیف بکنند. اگر نه همانطور که روزنامه «ایران» را عمل کردند، میتوانستند عمل کنند. میخواهند حداقلی از روزنامهها باشند که به دنیا اعلام کنند که صدای مخالف هم در ایران وجود دارد. ولی این صدای مخالف باید چنان اندک باشد که بهگوش کسی نرسد و از طریق ارعاب و فشار میخواهند این حد از روزنامه نگاری را در ایران ترویج بدهند.
آقای سحرخیز، آیا این حقیقت دارد که «شرق» از حمایت و یا پشتوانههایی مثل پشتوانه آقای رفسنجانی و یا آقای حسن روحانی برخوردار است؟ و اگر چنین باشد، آیا فشار آوردن به روزنامه «شرق» ابعاد سیاسی وسیعتری پیدا نمیکند؟
عیسی سحرخیز: اینکه روزنامه شرق به دلیل نزدیکیاش به کارگزاران میتواند مورد حمایت جریانهایی در درون اصلاحطلبان باشد، از جمله افرادی که شما مطرح کردید، میتواند یک واقعیت باشد. حتا از آنسو هم به نظر من در درون شکافی که در خود محافظهکارها و اقتدارگراها وجود دارد، یک گروه هم مخالف این مسئله هستند که با روزنامه «شرق» برخورد بشود و این حد از روزنامهنگاری هم مورد تحمل قرار نگیرد. در نتیجه حمایتی هم در اردوگاه اصلاحطلبان، هم در اردوگاه محافظهکارها از روزنامه «شرق» وجود دارد و این یکمقدار مشکل میکند برخورد با روزنامه «شرق» را. ولی اینها، همانطور که ذکر کردم، مسئلهی اصلی نیست. آنها نمیتوانند فضایی را در ایران ایجاد کنند که هیچ صدای مخالفی نشنوند، اما میخواهند صدای مخالف به اسم وجود داشته باشد. در واقعیت به حداقل ممکن برسد و در واقع یک کورسویی از روشنایی وجود داشته باشد.