1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله
اجتماعی

روایت صیادی که ماه‌ها اسیر دزدان دریایی بود

۱۳۹۸ مهر ۶, شنبه

محمدشریف پناهنده، ماهیگیری که ۵۲ ماه در چنگ دزدان دریایی سومالی بوده، با شرح گوشه‌هایی از دوران اسارت خود، از دولت خواسته برای نجات سه صیاد دیگر بکوشد. او با کمک چند دولت و انجمن حمایت از رهایی گروگان‌ها آزاد شده است.

https://p.dw.com/p/3QPrj
Iran Entführung iranischer Fischer durch somalische Piraten
عکس: ILNA

فروردین ۹۴ بود که  لنج "سراج" با ۲۱ سرنشین در آب‌های نزدیک سومالی به اسارت دزدان دریایی در آمد. هشت کارگر صیاد این لنج در اثر گرسنگی و تشنگی و آزارها جان باختند، چهار نفرشان در سال ۹۷ با پیگیری دولت آزاد شدند و باقی هم‌چنان اسیر دزدان دریایی هستند. دزدها مبالغ هنگفتی در حد یک میلیون دلار برای آزادی اسرا طلب می‌کردند.

این صیادان از جمله کسانی بودند که در اقیانوس هند نیز صید می‌کنند و گاه تا نزدیکی آب‌های سومالی می‌روند.

محمد شریف پناهنده، یکی از ماهیگیران اسیر، اواخر شهریور ۹۸ با همیاری چند دولت و "انجمن حمایت از رهایی گروگان‌ها" آزاد شد و دوم مهر به ایران بازگشت. این ماهیگیر ۴۰ ساله در گفت‌وگو با روزنامه "جام جم" تعریف کرده که صیادان نزدیک یک قبیله و در جنگلی نگاهداری می‌شدند که آفتاب شدیدش آزار دهنده بود: «نه غذا، نه آب و نه دارو و بهداشت... امروز صبح غذا می‌دادند تا صبح روز بعد. مقدار خیلی کمی برنج می‌دادند که در آب می‌جوشاندیم و می‌خوردیم. به‌خاطر نداشتن غذای‌ کافی، هر ۱۵ روز یک‌بار اجابت مزاج داشتیم. بعضی وقت‌ها از شدت گرسنگی حتی نمی‌توانستیم صحبت‌ کنیم. برگ درختان را می‌خوردیم ‌که خیلی تلخ بود و نمی‌توانستیم طعم‌شان را تحمل‌ کنیم. دزدان دریایی‌ که می‌دیدند برگ می‌خوریم، به ما شلیک می‌کردند. وقتی سردمان می‌شد، یک گونی به ما می‌دادند تا بکشیم روی‌مان و گرم شویم.»

او ادامه می‌د‌هد که آب نداشتند که حمام کنند، چاله‌ای می‌کندند برای قضای حاجت و یک لباس را سه سال تمام به تن داشتند: «دو نفر دو نفر ما را با زنجیر و قفل به هم بسته بودند و به همین دلیل نمی‌توانستیم راحت بخوابیم. یک‌ سال و هفت ماه همین وضعیت را داشتیم.»

محمدشریف پناهنده قبل از اسارت ۹۰ کیلو بوده اما حالا پوست و استخوانی بیش نیست و ۴۸ کیلو وزن دارد. او می‌گوید روزی چند بار غش می‌کرد و نیم ساعت بعد به هوش می‌آمد: «صبح که می‌شد مثل طلبکارها جلوی ما می‌نشستند. تلفن همراه به ما می‌دادند و می‌گفتند به خانواده، دولت ایران، سازمان ملل یا هر کشور دیگری زنگ بزنید و بگویید برای ما پول بفرستند تا شما را نکشیم... تا می‌خواستیم حرف بزنیم چند خشاب گلوله دور و برمان خالی می‌کردند یا با قنداق سلاح به ما ضربه می‌زدند.»

Iran Entführung iranischer Fischer durch somalische Piraten
عکس: ILNA

سلیمان آراییش، رئیس اتحادیه صیادی سیستان و بلوچستان، گفته که برخی از ماهیگیران این استان برای صید ماهی تُن به آب‌های آزاد می‌روند و در مواردی از نزدیکی آب‌های سومالی سر درآورده‌اند. او عنوان کرده که گرفتاری صیادان ایرانی ناشی از حضور آنها در محدوده‌های ناامن بوده است: «صیادان، مجاز به صید در آبهای آزاد هستند، اما برخی محدوده‌ها در برهه‌هایی ناامن است و گرفتاری صیادان ایرانی نیز در همین محدوده‌ها و در زمانی رخ داد که دزدان دریایی سومالیایی در نزدیکی آبهای این کشور جولان می‌دادند.»

ایلنا می‌نویسد در شرایطی که مسئولان در سطوح بالا باید به فکر ایجاد امنیت برای صیادانی باشند که از آب‌های سرزمینی بیرون می‌روند، لازم است در سطح خرد هم به صیادان بین‌المللی ایران آموزش‌های کافی برای آگاهی از محل‌های خطرناک داده شود.

در گزارش ایلنا آمده که دزدان در مواردی نرخ باج را پایین آورده و به ۳۰۰ هزار و حتی ۱۰۰ هزار دلار هم رضایت داده‌اند: «برخی گزارش‌ها حتی حاکی از پرداخت مبلغی توسط خانواده‌ها بوده اما دولت ایران سعی کرده از طرق دیگر و با رایزنی‌های دیپلماتیک مسئله را حل کند؛ مسئله‌ای که هنوز کامل حل نشده و جان سه نفر در خطر است.»

صاحب لنج "سراج" گفته است: «سال ۹۴، مبلغ هنگفتی از طریق یک کشور عربی به حساب دزدان واریزکردیم، اما آنها برخلاف قول‌شان، صیادان را آزاد نکردند.»

با آزادی محمدشریف پناهنده، تعداد صیادان آزاد شده به پنج نفر رسیده است. کسانی که به ملاقات این افراد رفته‌اند، از مشاهده جای چاقو یا آتش سیگار بر بدن یا  ناخن‌ها و دندان‌های کشیده شده آنها گفته‌اند. روزنامه جام جم می‌نویسد محمدشریف پناهنده آن قدر ضعیف بود که برادرش از ما خواست گفت‌وگو با او را مختصر کنیم. پناهنده از دولت خواسته که به فکر نجات سه صیاد دیگر باشد که هنوز در اسارت دزدان دریایی هستند.

این سه نفر جمال‌الدین دهواری، ابراهیم بلوچی‌نیا و عبدالله ‌نوهانی نام دارند. محمدشریف پناهنده می‌گوید او را ده روز قبل از رهایی، از این سه جدا کرده‌اند و دیگر نمی‌داند آنها در چه وضعی هستند.