رواج نقاشیهای دیجیتال در بين هنرمندان آلمانى
۱۳۸۴ دی ۲۹, پنجشنبهSven Oliver Ahrens و Bernd Hammelehle که تابلوهای «برسهایم» را در گالری خود به نمایش گذاردهاند میگویند که بسیاری از بازدیدکنندگان نمایشگاه گاه ناگهان بیاختیار فریاد بر میآورند که وه چه زیباست، اما هنگامی که نزدیکتر میروند در آن هیچ نشانهای از کار دست نمیبینند. "تیم برنسهایم" تابلوهایش را خود روی صفحهی مانیتور میآفریند و پس از پایان یافتن آنها را روی پردههای مناسب چاپ میکند. «برسهایم» در هفت سال پیش با برنامههای «انیمیشن» دست به آزمایش زد و سه سال پیش قلممو، رنگ و بوم نقاشی را برای همیشه کنار نهاد و از همان هنگام است که کمپوزیسیونهای خود را تنها روی مانيتور خلق میکند.
این هنرمند ۳۰ ساله میگوید که در کار با کامپیوتر هیچ مرزی شناخته نیست. پیکره را از میان مدلهای مشبک برنامه بیرون میکشد، در آنها دستکاری میکند و آنگاه سطوح بیرونی را لایه به لایه با روش مولتیلیر پر میکند. برنس هایم طرحهای تابلوهایش را خود میسازد. چیزی را اسکن نمیکند و از تصاویر از پیش آماده شده نیز، استفاده نمیکند. اما Markus Selg، هنرمندی که او هم روی صفحهی مانيتور نقاشی میکند روش دیگری دارد.
او نیز تصاویر و طرحهایش را کاملا روی صفحه مانيتور بازسازی میکند، اما برای بازسازی آنها از روش کولاژ استفاده میکند. او شکارچی تصاویر گوناگون و رنگ است. دائم در صفحههای اینترنت در جستجوی قطعاتیست که برای کار دیجیتال خود نیاز دارد. تصاویر و طرحهایی را که گردآوری میکند بعنوان مصالح کار و رنگآمیزی استفاده میکند. آنها را اسکن میکند، روی صفحهی مانيتور بهم پیوند میدهد و با پس و پیش کردن قطعات تصاویر و یا منظرههایی میسازد، و آنگاه به رنگآمیزیشان میپردازد.
Selg با کولاژ کامپیوتری پیکرههای افسانهای و اسطورهای و نیز، حتا افسانهی آفرینش را بازآفرینی کرده است. "مارکوس زلگ" از چندی پیش دیگر کارهای خود را روی کاغذ چاپ نمیکند، بلکه آنها را چون نقاشیهای رنگ و روغن سنتی روی پرده میآورد. از هنگامیکه تکنیک کار پیشرفت کرده است بسیاری از هنرمندان وسوسه شدهاند تا به این شیوهی نقاشی روی بیاورند.
بسیاری از هنرمندان برآن هستند تا باردیگر به نقاشی سنتی بازگردند، اما شماری از گالریستها از این بازگشت چندان شادمان نیستند. با وجود این برخی از هنرمندانی که شیوهی نقاشی با کامپیوتر را آزموده و در آن نیز، موفقیتهای چشمگیری داشتهاند ترجیح میدهند که با قلممو و رنگ روی پرده نقاشی کنند. زیرا برآن هستند که یک تابلو باید یگانه و منحصر بفرد باشد، و نه آنکه بتوان از روی آن هزاران نسخهی برابر با اصل تولید کرد. بدینگونه، آنان که مرگ هنر نقاشی سنتی را از دیرباز پیشگویی میکردند، باید در دیدگاه خود تجدیدنظر کنند.
در قرن ۱۹ با رشد هنر عکاسی نیز، پیشبینی میشد که مرگ نقاشی بزودی فراخواهد رسید. حتا در آغاز قرن ۲۰ نیز Tim Berresheim پایان منطقی آنرا اعلام کرده بود، اما همهی پیشگوییها در پیوند با مرگ هنر نقاشی سنتی نادرست از آب درآمد. با وجود این کامپیوتر و بهرهوری از امکان تصویری آن امروزه از کارهای روزمره در آتلیهها شده است. "تیم برنس هایم" در پاسخ به این پرسش که آیا پیشرفت نقاشی را باید در بهره وری از تکنیک دیجیتال جستجو کرد، میگوید که فقط میخواهد تصاویر تازه و زیبایی خلق کند، اما برآنست که هرگاه تب نقاشی دیجیتال فرو نشست آنگاه باردیگر دست به قلممو برد.
پرويز حمزوى