1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

رهبران حکومت چه فکر می‌کنند؟ • مصاحبه

۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

حکومت با برگزاری تظاهرات قدرت‌نمایی کرد. آیت‌الله خامنه‌ای از این که «رویش دوبرابر ریزش است»، سخن گفت. آیا با این گونه اقدام‌ها و تصورها بحران حل می‌شود؟ • مصاحبه با حسین باقرزاده، تحلیلگر سیاسی.

https://p.dw.com/p/LHlG
حسین باقرزاده
حسین باقرزادهعکس: DW

دکتر حسین باقرزاده، فعال حقوق بشر و تحلیلگر سیاسی، در مصاحبه با دویچه وله می‌گوید که جمهوری اسلامی با گذشت زمان فرصت را برای حل مسالمت‌امیز بحران سیاسی کنونی از دست می‌دهد و با به کارگیری سرکوب شدید، جنبش اعتراضی را به سمت تندروی می‌تازاند.

دویچه وله: آقای خامنه‌ای در دیدار دیروز عصرشان با اعضای اتحادیه‌ی انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا گفته‌اند، «هر مقدار ریزش بود، دو برابر آن رویش وجود دارد». به نظر شما منظور ایشان چیست و راجع به اوضاع چه فکر می‌کنند که چنین چیزی را می‌گویند؟

حسین باقرزاده: این گفته‌ی ایشان بیانگر این واقعیت است که ظاهرا در محدوده‌ای قرار گرفته‌اند که از واقعیت دنیای خارج زیاد اطلاعی ندارند، یا این که این طور وانمود می‌کنند. چون به هرحال اگر رویش وجود دارد، باید دید این رویش کجاست؟ چون جمهوری اسلامی ایران همیشه مدعی بود که مردم ایران در کلیت خودشان طرفدار ولایت فقیه‌اند. بنابراین جایی برای رویش باقی نمی‌ماند. اینکه این اطلاعات را ایشان از کجا می‌آورند، معلوم نیست. به نظر می‌رسد در آن جلسه‌ای که ایشان صحبت کرده، کسانی بوده‌اند که گفته‌اند در خارج از کشور مردم دارند به ایشان روی می‌آورند. ولی خب اگر چنین بود، بایستی حداقل در روز چهارشنبه (۹ دی) مشابه آنچه در ایران رخ داد، در خارج هم تظاهراتی انجام می‌شد. این توهمی است که ایشان به آن گرفتار شده است و ظاهراً این توهم دارد بیشتر ایشان را به انزوا می‌کشاند.

به تظاهراتی که دیروز در ایران بود اشاره کردید. برآورد شما از قدرت‌نمایی دیروز حکومت جمهوری اسلامی چیست؟

این تظاهرات البته چیز تازه‌ای نبود. جمهوری اسلامی همیشه می‌تواند در مواردی که بخواهد با بخشنامه و بسیج کارمندان دولت و نیروهای بسیج و سپاه و امثالهم عده‌ای را به خیابا‌‌ن‌ها بیاورد. تظاهراتی که دیروز انجام شد از نظر وسعت چیزی به مراتب کمتر از مواردی بود که در گذشته رخ می‌داد و مثلاً کمتر از تظاهرات روز قدس بود که جمهوری اسلامی ایران تدارک دیده بود. بنابراین برای مردم چیزی را روشن نکرد، فقط نشان داد جمهوری اسلامی ایران هنوز که هنوز است حاضر نیست، در برابر رشد فزاینده‌ی خواست‌های دموکراتیک مردم انعطاف نشان دهد و می‌‌خواهد با سرکوب و نمایش قدرت آن‌ها را مرعوب کند. ولی من فکر نمی‌کنم بتواند در این هدف موفق شود.

برخی شخصیت‌ها مثل آقای علی مطهری، نماینده‌ی مجلس، دوباره طرح وحدت ملی را مطرح کرده‌اند. تصور می‌کنید بشود با این فرمول بر بحران کنونی غلبه کنند؟

این طرحی است که مدت‌هاست از طرف بخشی از اصولگرایان مطرح شده که خواهان حل بحران هستند. می‌دانید که در جناح حاکم دو گرایش مشخص وجود دارد. اصولگرایانی که خیلی افراطی عمل می‌کنند و خواهان سرکوب جنبش سبز و رهبران این جنبش هستند و بخشی که خواهان آنند که این مسئله به صورت مسالمت‌آمیز حل و فصل شود. این تلاش مدتی است که وجود دارد، ولی هرچه زمان می‌گذرد، فرصت برای انجام چنین کاری دارد از دست می‌رود. به این معنا که رژیم جمهوری اسلامی ایران و حاکمیت دارد مرتب بر شدت سرکوب خودش می‌افزاید، پل‌های پشت سر خود را خراب می‌کند و همان طور که دیدیم متقابلا جنبش سبز که در آغاز بر خواست‌های مشخصی مانند تجدید انتخابات متمرکز بود، بتدریج به شعارهای رادیکالتری گرایش پیدا کرده است. در تظاهراتی که در روز عاشورا رخ داد، ما برای اولین بار شاهد این بودیم که شعارها به طور مشخص علیه شخص آقای خامنه‌ای و ولایت فقیه بود. و بدین ترتیب زمینه‌هایی که بخشی از اصولگرایان برای وحدت ملی مطرح می‌کردند، دارد از بین می‌رود و هرچه می‌گذرد این زمینه‌ها کمتر می‌شود و من فکر می‌کنم، شانس‌اش برای چنین کاری از دست رفته است. ولی خب طبیعی است که این بخش از اصولگرایان چون نگران سرنوشت حاکمیت و آیند‌ه‌ی جمهوری اسلامی ایران هستند، مرتباً بر این خواست‌ها پافشاری می‌کنند، به امید این که شاید جناح رادیکال حاکمیت که آقای خامنه‌ای هم به آن طرف تمایل پیدا کرده است، سرعقل بیایند و به نحوی برای حل مسالمت‌آمیز بحرانی که رخ داده انعطاف نشان دهند.

در صحبت‌های این جناح اشاراتی به آقای هاشمی رفسنجانی می‌شود. شما فکر می‌کنید در نهایت ممکن است دوباره به سمت هاشمی رفسنجانی بروند و از او بخواهند برگردد و کمکی برای حل بحران کند؟

در واقع اگر شخصیتی در قدرت باشد که بتواند مسئله را حل و فصل کند و به نحوی سازشی میان دو جریان ایجاد کند، ظاهراً آقای هاشمی رفسنجانی است. ایشان هم به دلیل این که در رأس دو نهاد قدرتمند حکومتی قرار گرفته است که یکی واسطه است بین قوه‌مجریه و قوه مقننه، یعنی مجمع تشخیص مصلحت، و دیگری نهاد مجلس خبرگان است که وظیفه‌ی قانونی‌اش نظارت بر ولی فقیه است، و هم به دلیل این که سابقه‌ی سیاسی خیلی مشخصی دارد و کسی است که در طول سی سال جمهوری اسلامی ایران به عنوان مرد قدرتمند این نظام عمل کرده و بحران‌هایی را در گذشته از سر گذرانده است، به نظر می‌آید اگر کسی بتواند در این شرایط و اوضاع و احوال کاری انجام دهد، آقای هاشمی رفسنجانی باشد. ولی ایشان هم همان طور که اخبار و شواهد حاکی از آن است، به شدت مورد فشار جناح رادیکال حاکمیت قرار گرفته است و این جناح دارد مرتباً علیه ایشان تبلیغ می‌کند و ایشان را ظاهرا به مرحله‌ای رسانده است که خود آقای هاشمی رفسنجانی هم چندان امیدی به موفقیت این بازگشت ندارد و در اظهاراتی که از جمله اخیراً در مشهد کرده، خیلی راحت روشن کرده است که اگر مردم ما را نمی‌خواهند، باید ما آماده باشیم که کنار برویم. من فکر می‌کنم که اشاره‌ی ایشان به این است که اگر بخواهد به نحوی مصالحه‌ای میان جنبش سبز و حاکمیت رخ دهد، حداقل این است که باید قدرت آقای خامنه‌ای کم شود و ایشان قدرت خودش را از دست دهد و یا کلاً از صحنه کنار رود و این مسئله‌ای است که جناح رادیکال حاکمیت به هیچ قیمتی حاضر نیست بپذیرد. بنابراین من فکر نمی‌کنم که آقای هاشمی رفسنجانی هم بتواند در این شرایط و این موقعیت کار مشخصی انجام دهد. من فکر می‌کنم که اوضاع و احوال در ایران دارد به طرفی می‌رود که به نقطه‌ی بدون بازگشت رسیده و متأسفانه حاکمیت دارد با تشدید خشونت این را به جایی می‌رساند که به جای حل و فصل مسالمت‌آمیز مسئله، شاید ما بتدریج به نقطه‌ای برسیم که بشود از آن به عنوان نقطه‌ی انفجار یاد کرد.

مصاحبه‌گر: کیواندخت قهاری

تحریریه: شهرام احدی

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر