دوستی فرانسه و آلمان و نقش قرارداد الیزه
۱۳۸۶ بهمن ۲, سهشنبهروزگاری در جهان کمتر دو ملتی یافت میشدند، که به اندازهی فرانسویها و آلمانیها به خون هم تشنه باشند. آلمان در زمان بیسمارک از راه ستیز با فرانسه به وحدت دست یافت؛ آلمان متحد در کاخ ورسای بنیان گذاشته شد. تداعی حیات و وحدت آلمان با شکست فرانسه، ذهنیتی را موجب میشد که نمیتوانست تصوری از دوستی دو ملت داشته باشد. کینهی متقابل از ۱۸۷۱، یعنی از زمان جنگ پروس و فرانسه و تشکیل رایش آلمان مدام تشدید شد. دو دولت در جنگ جهانی اول به جان هم افتادند. از مردمان هم کشتند و در تبلیغات همدیگر را شر مطلق نامیدند. آلمان سرانجام مغلوب شد و فرانسه با قرارداد ورسای انتقام شکست ۱۸۷۱ را گرفت.
مشی انتگراسیون
انتقامجویی به صلح راه نمیبرد. کینه کینه میزاید. نازیسم سربرآورد و هیتلر عمدتا مردم آلمان را از این طریق فریب داد که آمده است تا قرارداد ورسای را لغو کند و آلمان را از تحمیلهای دولتهای پیروز در جنگ اول برهاند. جنگ دوم تکرار تراژدی جنگ اول بود. اما وقتی به پایان رسید، خوشبختانه اروپای جدید بر پایهی منطق انتقام بنا نشد. آلمان غربی دموکراتیک شد و فرانسه مسیر دوستی با آلمان فدرال را پیش گرفت، در چارچوبی که دیگر همسایگان نیز پذیرای آن باشند. خط انتگراسیون، یعنی همکاری و اتحاد پیش گرفته شد. از دل این خط بازار مشترک اروپا سر برآورد، که خلف آن چیزی است که اینک "اتحادیهی اروپا" نامیده میشود.
قرارداد الیزه
در ۲۲ ژانویهی ۱۹۶۳، یعنی ۴۵ سال پیش، قرارداد الیزه میان آلمان و فرانسه امضا شد، قراردادی که آغاز فصل تازهی روابط دو کشور شد.
انگیزهی امضای این قرارداد هم تحکیم صلح بود و هم پیگیری منفعت خودی. فرانسه میخواست آلمان را بیشتر به سمت خود بکشد و از این طریق مانع آن شود که این کشور احیاناً زمانی جذب بلوک شوروی گردد و یا در اروپا فقط از منافع آمریکا حمایت کند. آلمان نیز میخواست از طریق دوستی با فرانسه امکان حضور در اروپا با چهرهای صلحآمیز و پذیرفتنی را تقویت کند.
قرارداد الیزه را شارل دوگل، رئیس جمهور وقت فرانسه و کنراد آدناوئر، صدراعظم وقت جمهوری فدرال آلمان امضا کردند. آنان در جریان دیدارهای خود روی این موضوع بحث و مذاکره کرده بودند. آدناوئر در این مورد گفته است:
«برای این همکاری با فرانسه، ما از مدتها پیش زمینهچینی کرده بودیم. رئیس دولت فرانسه، دوگل، پس از دیدار از آلمان، پیشنهاد کرد که از اقدامات انجام شده مبنای فشردهای بسازیم برای عمل و اندیشهی مشترک، تا از آن چیزی مستحکم و ماندنی ایجاد شود.»
مضمون قرارداد
بر مبنای قرارداد الیزه دو دولت آلمان و فرانسه سیاستهای خارجی و دفاعی خود را با همدیگرهماهنگ کرده و در زمینهی تربیتی و مبادلهی دانشآموز و دانشجو همکاری نزدیک و صمیمانهای را آغاز کردند. سران دو کشور مرتب با یکدیگر دیدار میکنند تا هماهنگیهای لازم را میان دو کشور برقرار کنند.
صلح پایدار یعنی دوستی دو جامعهی مدنی
نکتهای بس مهم در قرارد الیزه روندی است که این قرارداد بدان پهنا و ژرفا بخشید. این روند دوستی دو جامعهی مدنی با یکدیگر است. کشورهای مختلفی میان خود قرارداد صلح امضا میکنند؛ قرارداد چه بسا فقط سندی کاغذین میماند و چیزی را در رفتار و نگرش انسانها عوض نمیکند. چنین سندی ممکن است به سادگی نادیده گرفته شده و حتا با تحقیر پاره گردد. در مقابل قراردادی که ملتها را به هم نزدیک کند، مرزها را بگشاید، و نه فقط مرزها را بلکه در خانههای آحاد این ملت را به روی آحاد آن ملت باز کند، به راستی شایسته است که قرارداد صلح نام گیرد. قرارداد الیزه چنین کارکردی یافت. مبادلهی گستردهی دانشآموز و دانشجو میان خانوادههای آلمانی و فرانسوی پیوندی عمیق برقرار کرد.
درهمآمیختگی دو جامعه ی فرانسه و آلمان باعث شده است که اینک دو ملت بر پیشداوریهای کینهآور فایق شوند. نمونهی فرانسه و آلمان نشان میدهد که مردمانی که یکدیگر را بشناسند و بدانان امکان داده شود از راه تماس نزدیک خود را به همسایهی خویش معرفی کنند، به روی یکدیگر آتش نمیگشایند و کینههای قدیم را از یاد میبرند.
سنگ بنای اروپای متحد
دوستی فرانسه و آلمان، سنگ بنای اروپای متحد است. آدناوئر نزدیک به نیم قرن پیش به درستی بر این نکته انگشت نهاده و در مورد اهمیت قرارداد الیزه چنین گفته است: «بدون این قرارداد نمیتوانست وحدت اروپا متحقق شود. روشها عوضشدنی هستند، نکتهی مهم اما این است که نبایستی هیچگاه اعتماد دوستان را از دست داد.» قرارداد الیزه، قراردادی شد برای حفظ و تحکیم اعتماد. از طریق آن در کل اروپا جو اعتماد پدید آمد. این جو اعتماد کمک شایانی به کاهش تشنجهای جهانی کرده است.
ر.