در جنگ قفقاز زنگها برای اروپا به صدا درمیآید
۱۳۸۷ مرداد ۲۲, سهشنبهبه نظر میودراگ زوریچ (Miodrag Soric)، مفسر دویچه وله، اینک بیش از هر چیز نیاز به میانجیگری اروپاییان است. امریکا در این میان نقش چندانی نمیتواند ایفا کند.
«کشوری با چنین موقعیت سیاسی – جغرافیایی و با چنین تنوع قومی نیاز به مراقبت و حساسیت بیشتری از سوی سیاستمداران دارد.» این سخن را ادوارد شواردنادزه، رییس جمهور گرجستان در نیمه نخست دهه ۱۹۹۰، بر زبان آورده بود. جانشین او، میخاییل ساکاشویلی، به هر دوی این خصایل بیاعتنایی کرده است. از آن بدتر، او در پی درگیری با همسایه قدرتمندش است، با اسلحه دست به خشونت میبرد و پس از آن که روسیه هم با تانک و سرباز به مرزهای او حمله میکند، از خارج کمک میطلبد.
جهانیان میپرسند، چرا ساکاشویلی این کشمکش را به راه انداخت؟ شاید میخواست امریکا را به گروگان بگیرد. امریکا سالهاست اسلحه به گرجستان صادر میکند و در این کشور صدها مشاور نظامی مستقر کرده است. احتمال دارد که ساکاشویلی امید به این داشته که امریکا وارد این کشمکش شود و روسیه را از رودررویی مستقیم با امریکا بترساند. اگر رییس جمهور گرجستان چنین محاسبهای کرده، محاسبهاش در اساس اشتباه از آب درآمده و موجب خونریزیای بیرحمانه در منطقه قفقاز شده است. هزاران انسان بدین خاطر جان خود را از دست دادهاند. دهها هزار نفر آواره شدهاند. ساکاشویلی زمانی باید پاسخگوی آنچه رخ داده باشد.
روسیه از موقعیت بهره میبرد - دست کم در مسکو قضیه را اینگونه میبینند – تا به همه دنیا نشان دهد که در حال حاضر پشتیبانی امریکا چه ارزشی دارد: این پشتیبانی ارزش زیادی ندارد. برخلاف ساکاشویلی آتشینمزاج، رییس جمهور امریکا، بوش آنقدر از خود سنجیدگی نشان داد که خطر نکند و بخاطر کشمکشی منطقهای وارد جنگ با قدرت اتمی، روسیه نشود. کاخ سفید میداند که هر روز که جنگ بیشتر طول بکشد، نفت و گاز هم گرانتر میشود. این برای رونق اقتصادی امریکا بد است، اما برای روسیه که صادرکننده مواد خام است، سودی میلیارد دلاری به دنبال خواهد داشت. نخبگان سیاسی امریکا از خشم به خود میپیچند.
گرجستان این جنگ را به لحاظ نظامی باخته است. اما پایان این جنگ میتوانست پیروزی کوچکی به حساب آید، اگر با کمک دیپلماسی میشد کاری کرد تا پس از آتشبسی که مدودیف دستور آن را داده، نیروهای غیرروس در مرز اوستیای جنوبی و ابخازستان مستقر شوند. در این صورت این به منزله سازشی میبود که روسیه هم میتوانست بپذیرد، بخصوص که به این طریق نفوذ روسیه در قفقاز نیز پابرجای میماند. امریکا در این کشمکش بیطرف نیست و برای همین نمیتواند به عنوان واسطهای صادق نقش ایفا کند.
اینک زنگها برای اروپا به صدا درمیآید. رییس جمهور فرانسه با روسیه مذاکره میکند. صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل، در آخر هفته رییس جمهور روسیه را در سوچی، واقع در کرانه دریای سیاه میبیند که تنها چند ساعتی از منطقه جنگی فاصله دارد. به فرانسه و آلمان اندرز داده شده که آرای لهستان و سه کشور کوچک بالتیک را نادیده بگیرند. این کشورها روسیه را تهدید میکنند و در آن میان کاملا برآورد اشتباهی از امکانات خود دارند. آنها باری بر دوش سیاست خارجی واحد اروپا هستند. شواردنادزه زمانی چه گفته بود؟ به حساسیت و مراقبت نیاز هست.
رادیو دویچه وله