دانشگاه در سایه «نخبگان فرهنگی» سپاه
۱۳۸۹ تیر ۲۲, سهشنبهمحمدعلی آسودی، معاون فرهنگی و تبلیغات سپاه در همایش «تجلیل از پاسداران اهل قلم و کتاب برگزیده سال سپاه» گفت: «برای ارتباط با نسل جوان بهرهگیری از توانمندیهای پاسداران اهل قلم محلی برای تبادل افکارعلمی صاحبان قلم نیاز داشتیم که به زودی این کانون نخبگان با توافقاتی که با فرمانده کل سپاه صورت گرفته در نزدیکی دانشگاه تهران که محیطی علمی است؛ راه اندازی خواهد شد.»
«کانون نخبگان فرهنگی سپاه» در دانشگاه و «افسران جنگ نرم» در مدارس وظیفه دارند جمهوری اسلامی را در برابر «ناتوی فرهنگی» ضدضربه کنند.
آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی روز یکشنبه (۱۱ ژوئیه / ۲۰ تیر) در ديدار با اعضای نهاد نمايندگی ولی فقيه در دانشگاهها گفت که باید روند اسلامی کردن دانشگاهها تسریع شود. وی از حضور روحانیان در دانشگاهها به عنوان «یکی از مظاهر اسلامی شدن» یاد کرد.
محمود احمدینژاد هم بلافاصله موافقت خود را با استخدام ۴ هزار روحانی به عنوان «استاد و عضو هیئت علمی» در دانشگاهها اعلام کرد.
این لشگرکشی «فرهنگی» برای چیست؟ و در طول سه دههی گذشته از کدام تلاشها برای گسترش فرهنگ اسلامی در مدارس و دانشگاهها کوتاهی شده بود؟
رنگ و لعاب فرهنگی بر حضوری نظامی
رضا ولیزاده از فعالان دانشجویی معقتد است، با همه تبلیغاتی که جمهوری اسلامی در این باره میکند، ولی حضور سپاه و بسیج در محیطهای علمی همیشه یک حضور نظامی تلقی شده است. وی میافزاید، آنها «تلاش میکنند حضورشان را به یک حضور فرهنگی در اذهان و افکارعمومی تقلیل و تغییر دهند».
او به نکته دیگری نیز توجه میدهد، اینکه «صرف حضور بسیج در دانشگاه خیلیجاها جواب نمیداد و نمیتوانستند فضای دانشگاهها را کنترل کنند. وقتی آقای احمدینژاد، چه در دانشگاه علم و صنعت یا دردانشگاه شریف میرفتند، وقایعی اتفاق میافتاد که به هرحال برای بسیج دانشجویی و همان نهادها کاملاً قابل کنترل نبود».
سعید قاسمی نژاد، سخنگوی دانشجویان لیبرال در این باره میگوید: «بخشهایی از نیروهای بسیج دانشجویی که قرار بوده از عوامل دستگاه سرکوب و از عوامل خبرچین باشند، خیلی همراهی نکردند. مثلاً در درون دانشگاه تهران، مجبور شدند نیروهایی را به رهبری سعید حدادیان که یک مداح است و مدتها است در دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران پایگاه زده، یکسری نیروهایی را سازماندهی کنند که اراذل و اوباش هستند و به آنها کارت دادند که بیایند در درون دانشگاه دانشجویان را کتک بزنند. تعداد زیادی از بسیجیها این کار را نکردند. به گمانم میخواهند یک تصفیهی دوباره در بسیج صورت دهند. یک آموزش دوباره به بسیج بدهند و آنها را توجیه کنند که حکومت هر کاری از شما بخواهد، باید انجام دهید».
به نظر این فعال دانشجویی، «کانون نخبگان فرهنگی سپاه» پایگاههای خبرچینی و سازماندهی مقابله با دانشجویان است که احتمالاً فقط به دانشگاه تهران محدود نخواهند شد و این طرح بعداً به شهرستانها هم خواهد رفت.
طرحهای فرهنگی ورشکسته
به عقیده رضا ولیزاده، دانشگاه این ظرفیت را دارد که جریانهای معترض را دوباره زنده کند؛ جریانهایی که اکنون دیگر کمتر امکان ابراز وجود در خیابانها را دارند. به نظر او اینکه سپاه پاسداران به صورت گسترده و به شکل متمرکز در دل دانشگاه میخواهد تشکل بزند، نشانگر این است که «حاکمیت پاشنههای آشیل خودش را دارد پیشاپیش معرفی میکند، پیشاپیش دارد اعلام میکند که در چه زمینههایی قرار است در آینده دست به سرکوب بزند. اگر چنین تصمیمی میگیرد، نشانگر این است که دقیقاً از همین ناحیه احساس خطر کرده و احساس کرده است که میتواند تهدید شود».
سعید قاسمینژاد معقتد است حکومت جمهوری اسلامی میخواهد انسانهایی با فرهنگ «اسلام ناب محمدی» بسازد، هدفی که حکومت «سی سال دنبالش دویده و به آن نرسیده است».
به باور قاسمینژاد، حکومت جمهوری اسلامی «حالا یا باید بپذیرد که این حرفهایی که میزند، حرفهایی محمل و غیرعملی است؛ و یا بیاید بگوید که هربار ما طرحهایی را اجرا کردهایم، ایرادی داشته است».
قاسمینژاد از طرحهایی سخن میگوید که از زمان تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی به انواع مختلف دنبال شده است. طرحهایی که تنها عنوانشان تغییر میکنند.
این فعال دانشجویی میگوید: «این تجربه را اساساً ما هم در آلمان هیتلری، هم در ایتالیای موسولینی و هم در اتحاد شوروی و بلوک شرق داشتهایم. این انسان طراز نوین ساختن اساساً امکانپذیر نیست. آدمها تمایلات متفاوتی دارند و عموماً هم تمایلشان به این است که آزاد باشند و به آن چیزی که میخواهند عمل کنند».
سپاه و توانایی «فرهنگی»
به نظر قاسمینژاد سپاه پاسداران تا امروز در عرصهی فرهنگ حضور جدی نداشته است. وی بر این باور است که «بنیان سپاه را اراذل و اوباش ساختهاند. اینها واقعاً این توانایی را که بخواهند به این عرصه وارد شوند را نداشتهاند. این عرصهای بود که بیشتر در اختیار وزارت اطلاعات بود. الان سپاه میخواهد وارد این عرصه هم بشود. علاوه بر عرصههای امنیتی − سیاسی و خصوصاً دانشجویی که سپاه با جدیت وارد آن شده، الان میخواهد وارد عرصهی فرهنگ، نویسندگان، بنگاههای نشر، داستاننویسان و فیلمسازان هم بشود».
رضا ولیزاده به نقطه ضعف نیروهای نظامی جمهوری اسلامی اشاره میکند و میافزاید: «جنبش سبز به عنوان یک جنبش "وب پایه" یا نخستین جنبش اینترنتی در دنیا جنبشی بوده که حیات خودش یا بخشی از هماهنگیهای عظیم خودش را در اینترنت و یا فضاهای دانشگاهی جلو میبرده است . بنابراین این نیروهایی که تحت عنوان نخبگان فرهنگی امروز حضورشان مطرح است و برای فعالیتهای فرهنگی بسیج شدهاند، قصدشان این است که چیزی که در واقع اعتراضات مردم یا دانشجویان یا در واقع تشکلهای مدنی را در سایر فضاها و عرصههای دیگری که وجود دارند، در نطفه خفه کنند و اجازه ندهند کسی نفس بکشد.»
به باور قاسمینژاد، «در حال حاضر در فضای اینترنت، تولید و محتوایی که وجود دارد، به تمامی خلاف مواضع جمهوری اسلامی است. فضای دانشگاه هم همین طور است. این طیف از نیروها برای تولید و محتوا، برای ایجاد یک فضای همسو با جمهوری اسلامی، و از سوی دیگر برای برهم زدن آن موازنهای که در فضای اینترنت هست و نفرتی عمومی که از طریق کاربران در فضای اینترنت یا در فضاهای دانشگاهی علیه جمهوری اسلامی وجود دارد، برای برهمزدن این فضا بسیج میشوند».
و بالاخره جنبه دیگری از این طرح به نظر سعید قاسمینژاد حاد شدن نزاع بین روحانیان و نظامیان در درون خود جمهوری اسلامی است. وی میافزاید: «در این مدت عرصهی فرهنگ تقریباً ملک طلق روحانیت بوده است. روحانیت اساساً انسان را ملک طلق خود میداند، با این عنوان که فقط اوست که باید در این مورد صحبت کند. سپاه وقتی این طور وارد میشود، در واقع میخواهد این عرصه را هم از دست روحانیان به در آورد. در دههی اول انقلاب این روحانیت بود که بازوی نظامی برای خودش ساخت. الان این سپاه است که دارد بازوی روحانی برای خود میسازد».
نیلوفر خسروی
تحریریه: داود خدابخش