جشنی برای پریود؛ گذر از خرافه نحسی و نجسی
۱۳۹۵ آذر ۲۳, سهشنبه« پدر و مادرم مسافرت بودند و من پیش مادربزرگم بودم. هیچ اطلاعی نداشتم. وقتی این اتفاق افتاد، خیلی ترسیده بودم و فکر میکردم یا قرار است بمیرم یا کار بدی کردهام که این اتفاق برایم افتاده است. به هیچ کس چیزی نگفتم. مرتب دستشویی میرفتم و خودم را میشستم. خیلی تجربه بدی بود.»
این نخستین مواجهه مینوست با عادت ماهیانه، با ورود به دنیای زنانه. اتفاقی که برای تقریبا نیمی از جمعیت زمین میافتد، شروعش برای او «تجربه سختی» بوده است.
اتفاقی طبیعی، برخوردی غیرطبیعی
قاعدگی، پریود یا عادت ماهانه، به همان اندازه که طبیعی جلوه میکند، اسیر تناقضهاست. «انسان در طول حیات خود بر روی زمین مساله خونریزی ماهانه زن را گاه تقدیس کرده و گاه تقبیح. برای نمونه بعضی قبایل سرخپوستی خون دشتان* را برای ایمنی از شر دشمن به بادبان قایقها میمالیدند و برعکس قبایل دیگر به شدت از نزدیک شدن زن دشتان به سلاحهای جنگی خودداری میکردند به این دلیل که این خون نجس و نحس است و باعث شکست می شود!».
اینها گفته های شهلا زرلکی است. او در میان اسطورهها و تاریخ به پژوهش در مورد یکی از مهمترین وضعیتهای زیستی زن پرداخته است. حاصل این پژوهش کتابی است از او با نام "زنان، دشتان و جنون ماهانه". (نویسنده واژهی "دشتان" را به جای پریود یا عادت ماهانه به کار میبرد.)
شهلا زرلکی معتقد است، «نگاه کلی و فراگیر به این ویژگی طبیعی زیستی زنانه، نگاهی به شدت منفی بوده و هست.»
خونریزی ماهانه زنانه از نگاه دین هم پنهان نمانده است. به گفته این پژوهشگر: «همه ادیان در نجس دانستن و ناپاک شمردن خون دشتان و زن دشتان اعتقادات مشابه مشترک دارند، حالا با شدت و ضعف و تفاوتهایی در نوع احکام شرعیشان.»
به این ترتیب بخشی طبیعی و بههنجار از مراحل بلوغ، اتفافی که بدن را برای آبستن شدن احتمالی در آینده آماده میکند، با نگاهی منفی گره خورده و چنین است که به گفته شهلا زرلکی «زنان نیز متاثر از فرهنگ حاکم بر زمانه خود همواره سعی کردهاند این وضعیت زیستیشان را پنهان کنند و در مذموم شمردن آن با جهان مردانه همراه شوند.»
در جوامع مدرن، در سالهای اخیر تلاشهای فراوانی در جهت پرورش نگاه مثبت به این وضعیت طبیعی و زیستی زنان شده است. به گفته زرلکی، هر چند در نیم قرن اخیر «به واسطه القائات بعضا فمینیستی و یا آگاهیها و روشنگریهای پزشکی، کمی از آن نگاه منفی کاسته شده»، اما هنوز که هنوز است حتی بسیاری از زنان هم نگرشی مثبت یا حتی طبیعی به موضوع عادت ماهانه ندارند.
کند و کاو در نوع نگرش به خونریزی ماهانه آنجا که صحبت از نخستین خونریزی، برخورد با آن و آموزش دختران نوبالغ به میان میآید، اهمیتی دوچندان مییابد. نخستین برخورد با پریود میتواند بر شخصیت دختر، نگاه او به زنانگیاش و در پی آن بر رفتار جنس مقابل با او تاثیرگذار باشد.
جشنی به نام جشن بلوغ
مینو دختری ده ساله دارد به نام روناک. دختری که چند هفته پیش برای نخستین بار خونریزی ماهانه را تجربه کرد. مینو میدانست که سن بلوغ دختران پایین آمده است. دخترش تحت نظر پزشک غدد بود. او از هر راهی برای مطلع کردن خود استفاده میکرد: «اطلاعات جمع میکردم تا ببینم چطور میشود شروع بلوغ را به تعویق انداخت. شاید به خاطر تصویری بود که خودم داشتم. در اینترنت برنامههایی که راجع به بلوغ دختران بود را نگاه میکردم. با مادر دوستان دخترم صحبت میکردم، در کانالهایی که به این منظور در تلگرام درست شده، عضو بودم و در ضمن از تلویزیون هم برنامههای گفتوگو با مشاور و پزشک را که در مورد بلوغ بود، دنبال میکردم.»
مینو نمیتوانست به آموزشهای مدرسه در این باره دل خوش کند. به گفته مینو در مدرسههای غیرانتفاعی در کلاس "مهارت زندگی" در مورد عادت ماهیانه و در مورد خطرات جنسی «البته نه خیلی باز» به بچه ها آموزش میدهند. در درس "هدیههای آسمانی" هم «راجع به غسلها» صحبت میکنند. مینو میگوید: «ولی وقتی مسئله را خیلی باز میکنند که احساس کنند وقتش هست یعنی آخر کلاس پنجم و ششم. اما روناک کلاس چهارم پریود شد. چون سن بلوغ از ۱۱-۱۲ سالگی به ۹-۱۰ سالگی رسیده، شاید باید زمان آموزش را کمی جلوتر بیندازند.»
دستاورد مینو از تمام این جستجوها ایده "جشن بلوغ" بود. مینو میخواست اولین تجربه زنانگی دخترش تجربهای مثبت باشد، پس این اتفاق را جشن گرفت: «همون شبی که پریود شد، بهش تبریک گفتیم. بعد به افراد نزدیک مثل مادربزرگ و خاله و زن دایی خبر دادیم و یک قرار شام توی یک رستوران گذاشتیم و رفتیم و از طرف همه یک پکیج داستان هدیه دادیم. البته به خاطر اینکه در فرهنگ ما این مسایل زنانه هست، قرار شد به دایی یا شوهر خالهاش بگوییم که روناک وارد مرحله جدیدی از زندگیش شده و به روناک گفتیم، آنها خودشان این را میفهمند. همه بهش تبریک گفتند و کادو را بهش دادیم و شام خوردیم.»
روناک این بخت را داشت که مادرش به اندازه کافی برای آموزش او و برخورد با آغاز خونریزی ماهانه آماده بود. ورود او به این مرحله، دیگر با پنهانکاری و توهم یک بیماری بیدرمان همراه نبود. مینو که دخترش در یک مدرسه غیر انتفاعی در اصفهان درس میخواند، میگوید که بیشتر دخترانی که همکلاس روناک هستند، "جشن بلوغ" را می شناسند.
شادباش برای اتفاقی خوب
نسرین افضلی پژوهشگر مطالعات زنان و فعال حقوق زنان، هرچند معتقد است این حرکت در تمامی قشرها عمومیت ندارد و "شاید تک و توک" اجرا میشود، اما آن را "پدیدهای خوب" میداند. او میگوید: «هر چند برخی تقلیدها کارکردی در فرهنگ ما ندارند اما این از تقلیدهای خوب است. چون این تابو را میشکند که پریود که طبیعیترین اتفاقی است که برای هر زنی میافتد، اینقدر کم در مورد آن صحبت میشود و همان صحبتی که میشود آنقدر با شرم و تقبیح همراه است که انگار اتفاق بدی است و ناراحتکننده است. اینکه بیاییم و این را به عنوان اتفاقی که خوب است و نشان دهنده سالم بودن بدن یک دختر بالغ است، تلقی کنیم، کمک میکند تابو شکسته شود تا دختر بعدها در زمانی که پریود هست اگر احساس خوبی ندارد و کسالت دارد، دلیلش را بیان کند و با اطرافیان درباره آن صحبت کند.»
شهلا زرلکی هم نگاهی مثبت به "جشن بلوغ" دارد و معتقد است، «خون دشتان خونی ست که قرار بوده جنین از آن تغذیه کند. دختر نوجوان با دیدن اولین خون به دنیای زنانه پا میگذارد و چه خوب است که این اتفاق طبیعی قشنگ، این ورود، با تبریک یا جشن کوچک سادهای همراه شود».
تغییر در نگاه مردانه با اصلاح نگاه زنانه
در جامعهای مانند ایران، پریود موضوعی است کاملا زنانه که معمولا از پدر و برادران پنهان میشود. به گفته نسرین افضلی، در کنار این پنهانکاری، مادر هم به هنگام صحبت کردن درباره پریود، «واژهها و عباراتی که به کار میبرد، خیلی غیرعلمی و در ابهام و غلط هست. مثل مریض شدن یا پاک بودن برای وقتی که پریود نیستی».
به گفته او با به کاربردن این عبارتها، عادت ماهیانه "ناپاکی" تلقی میشود که "این مسئله بر حس دختر به خودش و بدنش و بر رابطه او با مرد و در پی آن نگاه مرد به زن" تاثیر میگذارد.
شهلا زرلکی هم نگاه مرد را به تبعیت از همان فرهنگ حاکم که "این مساله را نشانه بیماری و ضعف و نحوست و نجاست میداند به طور غالب نگاهی منفی" میداند. او ادامه میدهد: «هنوز هم مردان متاثر از فرهنگ دینی و یا حتی باورهای کهن غیردینی که نسل به نسل منتقل شده، دشتان را پدیدهای ناخوشایند میبینند که باید مسایل و ابزار مربوط به آن از نگاهشان پنهان باشد. هنوز هم مثل هزاران سال پیش اکثریت مردان از نزدیکی با زن دشتان خودداری میکنند و خون دشتان را به شدت مشمئزکننده میدانند.»
اما چه فعال حقوق زنان و چه پژوهشگر، هر دو پیش از پرداختن به نگاه مردان، تغییر در نگاه خود زنان را لازم میدانند و به همین دلیل نوع برخورد با اولین دشتان در هر دختر تازهبالغی را تعیین کننده میدانند.
شهلا زرلکی میگوید: «طبعا برخورد طبیعی و غیربازدارنده زن به مرور تلقی مردان را هم نسبت به این پدیده عوض خواهد کرد. اینکه دختری آگاهانه و بیترس و بیزاری وارد دنیای زنانگی شود طبعا در نوع رفتار و شخصیت اجتماعی او و نوع تعامل سالم او با مردان موثر خواهد بود. و این سلامت به طور متقابل نگاه مردان را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد.»
نویسنده کتاب "زنان، دشتان وجنون ماهانه" همچنین معتقد است برخورد مثبت با این پدیده سبب میشود با تقویت خودباوری، زنها با همه جلوههای زنانگیشان فارغ از نگاه برتری یا فروتری کنار بیایند.
روناک احساس خوبی دارد. از اینکه بزرگ شده و به او ورودش به دنیای بزرگترها را شادباش گفتهاند، احساس غرور میکند. مادرش اما از او خوشحالتر است: «خیلی خوشحالم بابت اینکه حسی که دختر من به این مسئله دارد، با حس من کاملا متفاوت است. اصلا خونریزی را چیزی زشت و بیارزش نمیداند. شاید این آغاز شاد در آینده به او کمک کند که این را یک نقص در وجودش نبیند واز زن بودن خودش احساس نقص و کمبینی نداشته باشد.»
واژه دشتان از کجا میآید؟ توضیح شهلا زرلکی، نویسنده کتاب "زنان، دشتان و جنون ماهانه" را میخوانیم:
"دشتان" از واژه اوستایی "دَخشتَه" و واژه پهلوی "دخشک" به معنای نشان و نشانه گرفته شده است. در فرهنگ ایرانی، خونریزی ماهانه زن یک نشانه و یک علامت است. علامتی که به بسیاری از ممنوعیتها و باید و نبایدها اشاره میکند. از طرفی این ریشه اوستایی- پهلوی از نظر مشتقات، غنای شگفتی دارد. و عجیب اینکه معلوم نیست چرا هیچ کدام از این مشتقات در زبان فارسی معاصر، کاربرد ندارند.
زبان فارسی در پانصد سال اخیر بیشتر بر استفاده از معادلهای بیگانه این وضعیت زنانه، اصرار داشته است. کلمات و ترکیباتی هم در زبان پهلوی با این ریشه ساخته شدهاند. مثل دشتک به معنای جنین. "دشتانیستان" به معنای جایی که زنان دشتان را در آن نگه میداشتند و یا "دشتان مرزی" که به معنای آمیزش با زن دشتان است.