جايزه اسكار، معجونى جذاب و فريبا
۱۳۸۵ اسفند ۶, یکشنبه
جايزهاى كه از سال ۱۹۲۹ تا به حال، هر ساله از طرف آكادمى علوم و هنرهاى سينمايى آمريكا موسوم به آكادمى اسكار اهدا میگردد، يكى از معروفترين و جذابترين جوايز سينمايى دنياست، اگرچه جايزه اسكار قديمیترين جايزه سينمايى آمريكا نيست. پيشكسوت اين عرصه در آمريكا، جايزهاى بود كه براى نخستين بار در سال ۱۹۲۰، يعنى ۹ سال پيش از اعطاى اولين جوايز اسكار، از طرف مجله Fotoplay اهدا شد.
اين جايزه، به غير از سالهاى جنگ جهانى دوم، تا سال ۱۹۶۸ برقرار بود، اما با توجه به اهميت و اعتبار روزافزون جايزه اسكار، با گذشته زمان رنگ باخت و سرانجام در اواخر دهه شصت ميلادى از صحنه محو شد. البته در كنار اسكار، جوايز سينمايى ديگرى هم در آمريكا اعطا ميگردند كه در بين آنها میتوان به جايزه معتبر گلدن گلوب اشاره كرد.
در طی هفتاد و هشت سال گذشته شمار عرصههایی که در آنها جایزه اسکار اعطا میگردد، تغییر کرده و از ۹ عرصه در نخستین مراسم اسکار در سال ۱۹۲۹ به ۱۹ عرصه در حال حاضر رسیده. برای نمونه جایزه اسکار بهترین بازیگران نقش دوم برای اولین بار در سال ۱۹۳۶ داده شد. در سال ۱۹۵۶، یعنی بيست بعد، جایزه بهترین فیلم خارجِی یا به عبارتی غیرانگلیسی زبان اهدا شد و در سال ۲۰۰۱ جایزه اسکار بهترین فیلم انیمشین به عرصههای موجود اضافه گرديد.
البته خود مراسم اهدای جوایز اسکار هم دستخوش تحولاتی اساسی شده. این مراسم تا سال ۱۹۴۳ بیشتر به محفلی خانوادگی شبیه بود تا اینکه والتر واگنر رییس آکادمی اسکار در آن زمان به پیشنهاد بتی دیویس یکی از ستارگان بزرگ هالیوود تصمیم گرفت که به مراسم اسکار، بعد و چهرهاى عمومی ببخشد. از آن زمان تا به حال این سنت ادامه داشته و مراسم اهدای جوایز اسکار، در کنار رویدادهای بزرگ ورزشی، از رویداهای مهم رسانهای جهان محسوب میشود.
از سال ۱۹۳۲ به بعد، گوشههایی از مراسم اسکار بطور زنده و سراسری در رادیو پخش میشد، اما در سال ۱۹۴۵ بود که این مراسم برای اولین بار بطور کامل به گوش شنوندهها در سراسر آمریکا رسید و همین مسئله باعث افزایش شهرت و محبوبیت جایزه اسکار شد.
با وجود اینکه در اواخر دهه چهل میلادی، تلویزیون رقیب جدی سینما و صنعت فیلمسازی به شمار میآمد، اما آکادمی اسکار نتوانست مدت زیادی درهای خودش را به روی این رسانه پرشتاب ببندد. در کنار مسایل تبلیغاتی، مسئله پول هم مطرح بود، چرا كه درآمدهای بدست آمده از طریق فروش حق پخش رادیویی مراسم، توان تامین هزینههای آکادمی اسکار را نداشت.
گردانندگان آکادمی هم در سال ۱۹۵۳ تصمیم گرفتند که حق پخش مستقیم مراسم اهدای اسکار از طریق تلویزیون را در ازای دریافت یکصد هزار دلار به شبکه NBC واگذار کنند. البته این مراسم در این دوران به شویی جهانی بدل شده و تا یک میلیارد بیننده در سراسر جهان دارد. فروش حق پخش تلویزیونی این مراسم کماکان مهمترین منبع درآمد آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا محسوب میشود. البته ابعاد این درآمد نسبت به گذشته خیلی تغییر کرده است.
در حال حاضر آکادمی اسکار قراردادی با شبکه تلویزیونی ABC دارد که تا سال ۲۰۰۸ معتبر است. طبق این قرارداد شبکه ABC هر سال ۳۷ میلیون دلار به خاطر پخش زنده این مراسم پرداخت میکند كه بخش اعظم آن صرف تامین هزینههای این آکادمی میگردد، اما در نهایت هر ساله به طور متوسط ۱۵ میلیون دلار سود خالص باقی میماند.
جایزه اسکار از چند جهت برای هنرمندان و دست اندکاران عالم فیلم و سینما جذاب است و بسياريها آن را حتی نقطه اوج فعالیت هنرى خود میدانند. این مسئله شاید از این سرچشمه میگیرد که برنده جایزه اسکار برخلاف خیلی از جوایز سینمایی دیگر، از طرف منتقدان فیلم انتخاب نمیشود، بلکه این خود هنرپیشگان، کارگردانان، فیلمنامه نویسان و در یک کلام خود همکاران هنرمند هستند که برنده این جایزه معتبر را انتخاب میکنند.
از این گذشته، جنبههای مالی قضیه را هم نباید فراموش کرد. بنابر پژوهشهای انجام شده، فیلمهایی که موفق به دریافت جایزه اسکار شده اند، به ويژه فیلمی که بهعنوان بهترین فیلم سال برگزیده شده، همیشه توانستهاند میزان فروش خود را بشكل قابل توجهى افزايش دهند. از سوى ديگر بازیگرانی که جايزه اسکار دريافت كردهاند و یا حتی نامزد دریافت اسکار شدهاند، نه تنها شهرت و محبوبیتشان بيشتر شده، بلکه توانستهاند سطح درآمد خود را نيز افزايش دهند.
جوایز اسکار، تاریخی ۷۸ ساله را پشت سر گذاشته و امروز به جزیی جدایی ناپذیر از فرهنگ آمریکا بدل شدهاند. بد نیست به این هم اشاره کنیم که اعضای آکادمی اسکار همیشه با منتقدان همصدا و همنظر نبوده و پيش آمده كه فیلم و یا هنرمندی را بهعنوان بهترین انتخاب کردهاند که شاید از دید منتقدان فیلم سزوار این جایزه نبوده است.
به عقيده هانس هلموت پرينتسلر، مدير بنياد سينمايى آلمان، آكادمى اسكار هميشه در انتخاب برندگان تصميمى شايسته نگرفته است: «شخصيتهايى وجود دارند كه مدتها به آنها بىتوجهى میشد. از ديد من، مثلا اين غيرمنصفانه بوده كه ارنست لوبيچ هيچوقت براى هيچيك از آثارش اسكار نگرفت و فقط يك سال پيش از درگذشتش اسكار افتخارى به او اهدا شد. يا اينكه مثلا چارلى چاپلين اولين اسكارش را در دهه پنجاه ميلادى دريافت كرد، آنهم جايزه اسكار براى موسيقى متن فيلم «روشنايیهاى صحنه». به عبارتى جايزه اسكار بهترين كارگردانى هيچوقت نصيبش نشد. و اين مسئله به نظر من يك جورهايى نشاندهنده ناكامى آكادمى اسكار است.»
ناگفته نماند كه آلفرد هيچكاك، يكى از بزرگترين فيلمسازان تاريخ سينما هم، عليرغم اينكه چهار بار نامزد دريافت جايزه اسكار بهترين كارگردانى شد، هيچوقت اين جايزه را دريافت نكرد. در بسيارى از موارد فیلمهای محبوب، موفق هم بودهاند، اما مواردى هم بوده كه فیلمهایی که شانس چندانی برای کسب اسکار نداشتند، رقبای بزرگ خود را پشت سر گذاشتند و با دست پر میدان را ترک کردند.
در مراسم اهدای جوایز اسکار همه چیز دیده میشود: هنرنمایی، خودنمایی و زرق و برق، اشک و لبخند، ابراز احساسات واقعی و یا ظاهری و انتخاب برنده ای که هیچکس حتی فکرش را هم نمیکرد. و شاید هم جایزه اسکار به همین خاطر است که معجونی است فریبا و جذاب.