تصاحب پروژه اقتصادی ميلياردی توسط سپاه / گفتگو با دكتر جمشيد اسدی
۱۳۸۵ خرداد ۱۹, جمعههشگر و استاد دانشگاه در پاريس، در گفتگو با دويچه وله بررسی كرده است.
گفتگو: مریم انصاری
آقای اسدی، دادن پروژههاى عظيمى مانند قرارداد ٣/١ ميليارد دلارى خط لوله گاز عسلويه به ايرانشهر به سپاه پاسداران، چه نتايجى از جنبه هاى تخصصى و كارشناسانه، اقتصادى، و سياسى بدنبال دارد؟ و آیا اساسا چنین قراردادی توجیه اقتصادی دارد؟
جمشید اسدی: متاسفانه هیچگونه توجیه اقتصادی این شکل عقد قرارداد ندارد. عقد قرارداد در چنین سطح وسیعی برای برای چنین بودجهی بالایی بدون رقابت، در حقیقت نوعی ضربهزدن به بنیان اقتصادی یک کشور است. همچنان که در سیاست قبضهی قدرت به یک حالت استبدادی میرسد و شهروندان را از فعالیت و مشارکت در حیات سیاسی کشور محروم میکند، این شکل اعطای امتیاز طرح بزرگی، مثل طرحی که نام بردید، در حقیقت از توجیه اقتصادی محروم است و کارآفرینهایی را که آمادگی بهتری دارند برای مشارکت در اینکار محروم میکند. این نوعی انتخاب استصوابیست که ما در زمینه سیاست با آن آشنا هستیم. امروز در زمینه اقتصاد هم هرچه بیشتر میبینیم، بخصوص با روی کارآمدن ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد که حتا قبل از بقدرت رسیدن ایشان در فرودگاه امام خمینی شاهدش بودیم که برخلاف عرف بینالمللی قراردادی را که دولت اصلاحات با طرفهای ترک بسته بود، سپاه پاسداران با اشغال نظامی فرودگاه آن قراردادها را فسخ میکند و سعی میکند خودش آنها را بگیرد. و این مسئله ادامه دارد. حتا آقای هامانه، وزیر نفت فرمودهاند قرار دادهایی در آینده داریم با سپاه پاسداران که من جزییاتش را الان نمیگویم. یعنی این یک روند بلندمدتیست که متاسفانه آغاز شده است. اعطای امتیاز به سپاه پاسداران، بدون هیچگونه رقابتی با کارآفریننان. عرض کردم نوعی انتخاب استصوابی در زمینه اقتصاد.
هزينه ارزى اين قرارداد ۸۰۸ ميليون يورو و ريالى آن ٢/٤٤٤ ميليارد ريال برآورد شده كه هزينه بسيار بالايى است، و با استناد به قانون بودجه يافتن منابع آن در اختيار خود سپاه قرار دارد، اين به چه معناست؟
جمشید اسدی: ببینید، اینهم یک صحبتیست که وقتی آقای سردار سرلشکر پاسدار رحیم صفوی به این سوال پاسخ میدهند، بازهم یک تضادی در فرمایششان هست. از یکسو میفرمایند، علت اینکه بدون مناقصه دولت و بخصوص وزیر محترم نفت این قرارداد را به سپاه پاسداران داده است این است که قیمت پایین آن جلب توجه دیگر پیمانکاران را نمیکند و ما برای فدارکاری این را بعهده گرفتهایم. بعد در جایی دیگر میفرمایند، برای فاینناس کردن این، یعنی یافتن کسانیکه سرمایهگذاری مالی بکنند، ما خودمان مستقیما اجازه داریم که عمل بکنیم و این فاینناس را پیدا کنیم. خوب ببینید تناقض در این سخن اين است كه اگر قیمت آنقدر پایین است که برای مناقصه کار دیگری و پیمانکار دیگری جلب توجه نمیکند، حالا که اینها میخواهند به یک روایت دیگر فاینناس این را بعهده کسی دیگر بگذارند، یعنی درصد سود بازهم پایینتر است. پس برای فاینناسور هم نباید فایدهای داشته باشد که در این مناقصه شرکت بکند و آن را فاینناس بکند. من نمیدانم چطور آقای صفوی، سردار سرلشگر، از یکسو میفرمایند بعلت قیمت پایین پیمانکار دیگر داوطلب نیست، از سوی دیگر میفرمایند حالا که ما این را گرفتهایم یک پیمانکار ریز و درشتی پیدا میکنیم برای فاینناس کردن این قضیه. این تناقض اقتصادی دارد. این نشان میدهد که این حرف با واقعیت اقتصادی هیچگونه همخوانی ندارد.
و واقعیت چی هست؟
جمشید اسدی: واقعیت این است که یک اقتصاد رانتخواری بشدت در ایران دارد رشد میکند و یک گروه صاحب قدرتی با بدست گرفتن منابع اقتصادی منافع سیاسی خودشان را توجیه میکنند. یعنی در حقیقت میخواهم این را بگویم، ببینید این انتخاب استصوابی در سیاست و اقتصاد دوبال یک پرندهی شوم هستند برای رشد اقتصادی کشور ما. وقتی بدون انتخاب عادلانه مدیران سیاسی انتخاب میشوند و وقتی این مدیران سیاسی بدون امکاندادن به کارآفرینها قراردادهای این چنین بزرگ اقتصادی را به دوستان خودشان میدهند، این یک دور باطل و شوم را برای بنیه سیاسی و اقتصادی کشور در سطح جهانی ایجاد میکند. یعنی منابع مالی اقتصادی کمک میکند به تقویت قدرت سیاسی و تقویت قدرت سیاسی کمک میکند که این منابع اقتصادی و مالی به دوستان و همکاران داده بشود. این دور باطل متاسفانه بشدت دارد در ایران رشد میکند.
ولی بر این نظر تاکید شده که برای اولینبار پروژهای با این عظمت دارد به پیمانکار داخلی واگذار میشود و آقای رحیم صفوی هم گفتهاند که برای این کار میلیاردی که سپاه بدست گرفته، بدنبال سود نیست و هدف تنها کمک به سازندگیست. آیا چنین پروژهای واقعا منافعی برای سپاه ندارد؟
جمشید اسدی: تنها بعلت منفعت بوده که سپاه پاسداران وارد این مسئله شده است. اولا اینکه اظهار خوشحالی و شعف بکنیم برای اینکه پیمانکار داخلی یک چنین طرح بزرگی را بعهده میگیرد، قبل از آن باید مطمئن باشیم که این توجیه اقتصادی دارد که اگر پیمانکار داخلی بگیرد برای شهروند ایرانی فایدهی بیشتری دارد. اما فرض بکنیم، پیمانکار داخلی فایدهی بیشتری به شهروند ایرانی میرساند. خوب، باید امكان رقابت را به پیمانکاران دیگری داد که آنها هم بتوانند در این رقابت شرکت کنند. شاید پیمانکار ديگر بهتر از سپاه عمل بکند، اما این رقابت از او گرفته شده است و این مستقیم به سپاه پاسداران داده شده. از سوی دیگر سردار سرلشگر پاسدار رحیم صفوی میفرماید، ما در کنار دفاع از امنیت کشور و دفاع از انقلاب اسلامی میخواهیم به سازندگی کشور کمک کنیم، همانطور که در سوالتان مستتر بود. اما متاسفانه در این سخن هم تناقض هست. اولا که ایجاد امنیت نشده است. اگر ایجاد امنیت شده بود، شهروندان دیگر ایرانی، کارفرمایان دیگر ایرانی میتوانستند در این رقابت بطور آشکار شرکت کنند و مطمئن باشند به اینکه نیروهای انتظامی حافظ حقوق اینها هستند. یعنی وظیفه اصلیای که نیروهای انتظامی دارند دفاع از امنیت شهروندان است. الان شهروندان کارآفرین امنیت ندارند که در این رقابت، در این مناقصه شرکت کنند. این یک. دو، ایشان میفرمایند از آنجایی که در منطقه سیستان و بلوچستان امنیت وجود ندارد، پیمانکارهای دیگر حاضر نبودند شرکت بکنند. پس معلوم میشود آقای رحیم صفوی در ایجاد امنیت در درون کشور موفق نبودهاند اگر این فرمایش درست است. اگر این گفته راست باشد که پیمانکاران دیگر به لحظا ناامنی نمیخواهند در آن منطقه شرکت کنند، پس معلوم است که ایشان بعنوان یک مسئول اول نیروی انتظامی سپاه پاسداران در ایران، موفق به ایجاد امنیت در سیستان و بلوچستان نشده است. بهتر است که ایشان قبل از اینکه به فکر سازندگی باشند به وظیفه اول سپاه پاسداران رسیدگی بکنند. متاسفانه در این فرمایش ایشان هم تناقض هست.
كارشناسان از اينكه مجموعه اقتصاد کشور در اختیار نهادهایی مانند بنیاد مستضعفان، آستان قدس سپاه پاسداران یا نهادهای مشابه هست، و تاثیر این جثه سنگین بر اقتصاد کشور نگرانى بسيار دارند، و با اين قرارداد به نظر میرسد كه اين روندى شتاب هرچه بيشترى گرفته ، بايد در انتظار چه عواقبى بود؟
جمشید اسدی: متاسفانه این خصلتی که اقتصاد ایران دارد میگیرد، خلاف ويژگی اقتصاد مدرنیست که امروز در جهان وجود دارد. یعنی هرچه بیشتر در جهان ما با خصوصیسازی، با دادن امکان عمل بیشتر به کارآفرینان مواجه هستیم، در ایران برعکساش دارد صورت میگیرد. امکان فعالیت کارآفرینان که گرفته میشود و هرچه بیشتر این امتیازات اقتصادی دست دولت و بويژه این نهادهای شبه دولتی میآید. بیدلیل نیست که به این شکل گسترده فرار نه تنها مغز، بلکه فرار سرمایه از ایران دارد صورت میگیرد. که این مورد اشاره خود مجلس هفتم هم قرار گرفته است، ولی مجلس هفتم هیچوقت از خودش سوال نکرده، به چه علت هست که سرمایه از ایران با این امکانات غنی خودش فرار میکند و حتا حاضر است در دوبی سرمایهگذاری کند بجای ایران. مجلس هفتم قبل از اینکه چندین برابر بکند بودجه نهادهای دولتی و شبهدولتی را، کاش دراینمورد از خودش سوال میکرد بجای اینکه اظهار تاسف و تعجب بکند که چرا سرمایههای ایرانی از ایران خارج میشوند.
گفته میشود سپاه پاسداران شرکتهای بسیاری تشکیل داده است. آیا این به معنی این است که رهبران سپاه شرکتهای خصوصی تشکیل دادهاند؟
جمشید اسدی: نخیر! اینها بعنوان خود نهادها هست. مثلا همین قرارگاه «خاتمالانبیاء» یک نهاد شبهدولتی متعلق به سپاه پاسداران است. اما، یک قرارداد بزرگی را که مثلا قرارگاه «خاتمالانبیاء» میگیرد، بعد پیمانکاران ریز و درشت بسیاری دارد که آن پیمانکاران ریز و درشت سهامداران عمدهاش بسیاری از شخصیتهای محافل قدرت هستند که خدمتتان ذکر کردم، که این حتا مورد اشارهی مجلس پنجم هم بوده است تا مجلس هفتم. و صحبتی نیست که فقط گویا ازطرف سودجویان و بدگویان اعلام بشود. یعنی قرارداد بزرگ را یک نهاد شبه دولتی میگیرد، مثل قرارگاه «خاتمالانبیاء» متعلق به سپاه پاسداران، و بعد که این قرارداد، این پیمان بزرگ میخواهد اجرا بشود، پیمانکاران کوچک و جز و بسیاری دیگری وجود دارند که سهامدارانش از چهرههای محافل قدرتاند.