«اپوزیسیون ایران وظیفهاش انتخاب میان بد و بدتر نیست»
۱۳۸۸ خرداد ۱۹, سهشنبهدویچه وله به منظور بازتاب استدلالهای یکی از مخالفان شرکت در انتخابات، به سراغ دکتر کامبیز روستا، سیاستشناس مقیم برلین و از فعالان پرسابقهی جنبش چپ ایران رفته است.
دویچهوله: آقای روستا، شما از طرفداران تحریم انتخابات هستید. ممکن است به طور فشرده دلایل خودتان را برای چنین تصمیمی بیان کنید؟
دکتر کامبیز روستا: اجازه بدهید از اینجا شروع کنم که واقعا بیان این که «تحریم کنیم» برای انتخابات است. و آنچه در جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون گذشته است، به معنای امروز، انتخابات نیست. اما ما این اصطلاح را انتخاب کردهایم، چون خیلی آشناست. دلایل من ـ دو دلیل اصلیام ـ اینها هستند: یک، دلیل عملی و دیگر دلیل هدفمند آینده. دلیل عملیاش را شما خودتان شاهد هستید که این انتخابات چگونه کش و قوس برمیدارد، بنابه آرایش نیروهای جمهوری اسلامی در هر مرحله و امیال بعضی از قدرتهای خارجی. عملیاش را شما شاهد بودید که از آقای خاتمی اصلاحگر رسید به آقای احمدینژاد. این عملش. از نظر تئوری و از نظر هدف و از نظر وظیفهی نیروهای اپوزیسیون آزادیخواه هم میدانید که یک چنین آرایشی هرگز به نفع آزادیخواهی و به نفع دموکراسی و به نفع دفاع از حقوق شهروندی نیست. این دو دلیل اصلی را شما اگر در تاریخ اخیر مطالعه کنید، هم در عمل به اینجا رسیده و هم در نظر باعث میشود که ما به مردممان دروغ بگوییم و آنها را به راه کج بفرستیم.
اپوزیسیون طرفدار شرکت در انتخابات معتقد است که باید در گزینش میان «بد و بدتر»، بد را انتخاب کرد تا ضرر کمتری بزند. این استدلال را چگونه میتوان خنثی کرد؟
ببینید، به همین دلیل از اینجا آغاز کردم. بد و بدتر. اولا بد کدام است و بدتر کدام است؟ سر این بسیار صحبت است و این که اپوزیسیون ایران وظیفهاش انتخاب میان بد و بدتر نیست، بلکه میان عمل و رفتار و هدف دموکراتیک خودش است. اما ببینید نتیجهی بد و بدتر همان طور که در پیش گفتم، از آقای خاتمی کمتر بد به آقای احمدینژاد رسید که جایگاهش را خود کسانی که این را میگویند باید معین کنند. مهم این است که اساسا در یک جامعه، کسانی که مدعی حقوق شهروندی هستند وظایفشان چیست؟ وظیفهی اپوزیسیون، مخالفت با دیکتاتوری، مخالفت با سرکوب، دفاع از حقوق زنان، دفاع از جوانان و دانشجویان است و برای این که جنبش شهروندی را علیه سرکوبگران این بیش از بیست سال اخیر تقویت کند. بنابراین، اساس، انتخاب میان بد و بدتر نیست. تازه تعیین بد و بدتر با چه معیاری است؟ آیا کروبی کمتر بد است در همین انتخابات یا موسوی؟ آن را هم میبینید که قابل تشخیص نیست و قابل بیان اصولی و اساسی و اجتماعی نیست.
با توجه به این که سیاستهای احمدینژاد در چهارسال گذشته مورد تایید آیتاله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بوده، آیا فکر نمیکنید در صورت شکست احمدینژاد، ضربهای هم به اقتدار ولی فقیه وارد بشود؟
چرا! و به همین جهت تا هفتهی پیش دست نگهداشته بود که تعیین تکلیف نهایی کند، بخصوص بخاطر پسرش که میداند اگر یک چرخشی به طرف اروپا و روسیه به این شدت انجام بشود که موسوی را بیاورند، فورا وارد این کار هم میتوانند بشوند که بخواهند جانشین خامنهای را تعیین کنند. و این باعث میشود که پسر آقای خامنهای، موقعیت خودش را به شدت در خطر میبیند. بنابراین جانشین صددرصد پدر نیست. اما شرایط به گونهای آمد و اظهار عشق اوباما به «اسلام عزیز» به گونهای بود که اوضاع و جو را چنان مساعد کرد برای اروپای مرکزی، یعنی در واقع انگلستان و آلمان بخصوص با همکاری روسیه، که حال باید گویا تا امروز پنجاه پنجاه تن بدهد به این انتخاب.
بعضی از ناظران سیاسی معتقدند که با توجه به محدودیت اختیارات ریاست جمهوری در ایران، پیروزی یکی از نامزدهای موسوم به اصلاحطلب و احتمال عدم تحقق وعدههای انتخاباتی، بار دیگر میتواند باعث نومیدی و ضعف جامعه مدنی بشود. نظر شما در اینباره چیست؟
صددرصد این طور است و متوجه هستید که در سه ماه اخیر جنبشهای شهروندی مورد تعقیب شدید هستند، بخصوص جوانان. و این که خاک به چشم مردم بپاشیم در سیاست و بگوییم که از این راه امیدی هست، باعث خواهد شد که اوضاع تاکنونی و سرکوب همگانی جنبش شهروندی ادامه پیدا کند.
مصاحبهگر: بهرام محیی
تحریریه: شیرین جزایری