انقلاب فرهنگی در ایران و حاشیههای آن
۱۳۸۵ آذر ۱۹, یکشنبهبا روی کار آمدن آقای احمدی نژاد اما اتفاقاتی در برخی دانشگاهها افتاده و تصمیماتی گرفته شده است که برخی از یک انقلاب فرهنگی دیگر در ایران سخن میگویند. این داستان اما آنگاهی قابل توجه است که بدانیم آقای احمدینژاد خود یکی از دانشجویان اصلی در پیش بردن طرح انقلاب فرهنگی سال ١٣٥٩ بوده است.
فرمان تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی در نوزدهم آذر ١٣٦٣ توسط آیت الله خمینی صادر شد. آقای خمینی دراین فرمان با تاکید بر فراگیر شدن انقلاب فرهنگی، از لزوم تاسیس این شورا و تقویت ستاد انقلاب فرهنگی سخن گفتند. این درحالی بود که تا پیش از آن، ستاد انقلاب فرهنگی به مثابه نهادی برخاسته از انقلاب فرهنگی ایران، عهده دار امور مربوط به انقلاب فرهنگی بود.
در فرمان آیتالله خمینی برای تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی که یک «حکم حکومتی» به حساب میآمد، اعضای این شورا نیز انتخاب شدند و افرادی همچون آقای رضا داوری اردکانی، آقای پورجوادی، آیتالله مهدوی کنی و روسای سه قوه به عضویت در شورا درآمدند.
آیتالله خمینی همچنین در پاسخ به نامه رییس جمهور وقت، آقای سیدعلی خامنهای، که در بهمن سال ٦٣ از اعتبار مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی پرسیده بود، چنین پاسخ دادند: «ضوابط و قواعدی را که شورای عالی انقلاب فرهنگی وضع مینماید باید ترتیب اثر داده شود.»
بدین ترتیب و با چنین دستوری شورای عالی انقلاب فرهنگی به یک نهاد قانونگذار در ایران تبدیل شد که البته نه در قانون اساسی ایران جایگاهی برای آن درنظر گرفته شده بود و نه برآمده از مصوبات نمایندگان پارلمان بود. این شورا اما وظایفی همچون تصویب ضوابط تاسیس مراکز علمی و فرهنگی، تدوین ضوابط گزینش استادان، نظارت بر کتب درسی، تحقق اهداف انقلاب اسلامی و... را برعهده داشت.
شورای عالی انقلاب فرهنگی اما همچنانکه گفته شد، جایگزینی برای ستاد انقلاب فرهنگی بود؛ ستادی که در ٢٤ فروردین ١٣٥٩ و پس از تعطیلی دانشگاهها به دستور آیتالله خمینی شکل گرفته بود. تعطیلی دانشگاهها در پی اتفاقی صورت گرفت که در دانشگاه تبریز رخ داد.
آقایهاشمی رفسنجانی در فروردین سال ٥٩ برای ایراد یک سخنرانی به دانشگاه تبریز رفته بود که این سخنرانی با اعتراض و درگیری دانشجویان منتقد روبرو شد. و در نتیجه آن، دانشجویان پیرو خط امام در تبریز، ساختمان مرکزی دانشگاه را به تصرف خود درآوردند. آنها خواهان خروج گروههايی كه «چپ» و «ضد انقلاب» ناميده میشدند از دانشگاه بودند.
به دنبال این اتفاق، دیگر دانشگاههای ایران نیز به صحنه درگیری و منازعه میان موافقان و مخالفان «تعطیلی دانشگاه برای اخراج گروههای غیرمذهبی و ضدانقلاب» تبدیل شدند و درنتیجه در ابتدای اردیبشت ١٣٥٩ و پیش از پایان ترم تحصیلی، دانشگاهها به حالت تعطیل درآمدند. این تعطیلی دانشگاهها در ایران، «انقلاب فرهنگی» نام گرفت.
آیتالله خمینی نیز البته پیش از تعطیلی دانشگاهها، در پیام نوروزی خود گفته بود: «باید انقلابی اسلامی در تمام دانشگاههای ایران به وجود آید تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غرب هستند، تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی.»
انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها در ایران درحالی صورت گرفت که بخش عمدهای از دانشجویان پیرو خط امام در سفارت تسخیر شدهی آمریکا در حال بررسی اسناد و مراقبت از كاركنان سفارت آمريكا بود كه به عنوان گروگانها در چنگ دانشجويان بودند.
داستان انقلاب فرهنگی، بدین ترتیب در دفتر تحکیم وحدت توسط دوعضو شورای مرکزی که از ابتدا نیز مخالف تسخیر سفارت آمریکا بودند پی گرفته شد. این دو عضو آقای محمود احمدینژاد نماینده دانشگاه علم و صنعت و آقای سید نژاد نماینده دانشگاه تربیت معلم بودند که نسبت به دانشجویان خط امامی نزدیکی بیشتری به حزب جمهوری داشتند. این چنین بود که دو دانشگاه علم و صنعت و تربیت معلم نیز نقش عمده تری را در شکل دادن به انقلاب فرهنگی عهده دار شدند.
آقای احمدینژاد که اکنون رییس جمهور ایران است، در آن سالها به رغم عضویت در شورای مرکزی دفتر تحکیم، ترجیح داد که به جای تسخیر سفارت آمریکا از طرح تسخیر سفارت شوروی سخن بگوید. او در عدم اجرایی شدن آن طرح نیز جانب انقلاب فرهنگی را گرفت و دستاندرکار آن شد.
این چنین است که اکنون برخی تحلیلگران سخنان آقای احمدی نژاد درخصوی دانشگاه و اقداماتی همچون احکام سنگین کمیتههای انضباطی، ممانعت از تحصیل برای دانشجویان منتقد و اخراج و بازنشستگی اساتید را نیز ادامه همان تفکر"انقلاب فرهنگی" در ایشان میدانند.
آقای احمدی نژاد پس از ریاست جمهوری حتی طی یک سخنرانی از اخراج اساتید سکولار سخن گفته که به نوعی تداعی کننده پاکسازی دانشگاهها پس از انقلاب فرهنگی است. اما بسیاری معتقدند که ٢٨ سال پس از انقلاب ایران همچنانکه دیگر تسخیر یک سفارتخانه در ایران ممکن نیست، تعطیلی دانشگاهها و یک انقلاب فرهنگی دیگر نیز نمیتواند ممکن باشد.
رضا خجسته رحیمی، گزارشگر صداى آلمان در تهران