انتخابات پارلمانی در آلمان
۱۳۸۸ مهر ۴, شنبهپارلمان جمهوری فدرال آلمان ۵۹۸ نماینده دارد که برای چهار سال انتخاب میشوند. علیالاصول حزب برندهی انتخابات، یا به تعبیر دیگر حزبی که بیشترین کرسیهای پارلمان را از آن خود میسازد، مسئولیت تشکیل دولت و معرفی صدراعظم را برعهده میگیرد. در تاریخ ۶۰ سالهی بعد از جنگ آلمان، هیچ حزبی هیچگاه به تنهایی قادر به تشکیل دولت نبوده است و همواره ناگزیر بوده از میان احزاب کوچکتر موتلفی برای خود دستوپا کند.
حزب دموکرات مسیحی آلمان (CDU) و سوسیال مسیحی (CSU) حزب همپیمان آن از ایالت بایرن، حزب سوسیال دموکرات آلمان (SPD)، حزب لیبرالهای آزاد (FDP)، حزب سبزها (Grünen) و حزب چپ (Die Linke)، احزابی هستند که در رقابت برای تصاحب کرسیهای پارلمان آلمان شرکت دارند.
چگونگی برخورد با پیامدهای بحران مالی جهانی، سرنوشت ادامه حضور آلمان در افغانستان و مشکل زبالههای اتمی و نحوهی نگهداری آنها، از جمله موضوعات مهمی هستند که مورد توجه افکار عمومیاند. اما تحلیلگران آلمانی براین نظرند که نمایندگان احزاب در تبلیغات انتخاباتی خود یا پاسخ روشن به این مسائل ندادند و یا اگر نظر و سیاستی را طرح کردند، چندان جذاب و مورد توجه نبوده است.
در چهار سال گذشته در آلمان "ائتلاف بزرگ" حکومت میکرد و احزاب لیبرالهای آزاد، سبزها و حزب چپ در اپوزیسیون بودند. شعار اصلی لیبرالهای آزاد "کاهش مالیات" و شعار سبزها "انرژی اتمی نه!" است. حزب چپ هم شعارهای "خروج از افغانستان" و "ثروت برای همه" سر میدهد. اما بعید به نظر میرسد که این شعارها و ایدهها مورد توجه دولت آینده قرار بگیرد.
در این دوره از تبلیغات انتخاباتی نزاع و مناقشهی جدی بر سر موضوعی مهم میان احزاب رقیب درنگرفت. به همین دلیل اکثر شهروندان آلمانی، تبلیغات انتخاباتی این دوره را بسیار بیرمق میدانند. مهمترین دوئل این انتخابات میان آنگلا مرکل صدراعظم آلمان از حزب دموکرات مسیحی و فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر خارجه از حزب سوسیال دموکرات برگزار شد. اما به نظر مردم آنها در این دوئل رقیب هم نبودند، بلکه تیم دو نفرهی هماهنگی را به نمایش گذاشتند که مایل بودند ائتلاف چهار سالهشان بازهم ادامه پیدا کند.
آلمانیها لزوما طرفدار جدلهای سیاسی نیستند و بسیاری حتی جدلهای سیاسی را آزاردهنده یا دادوقالهای سطحی میدانند. اما به عنوان شهروندان انتخابگر مایلند که جدی گرفته شوند. بنابراین انتظار دارند احزاب درباره نگرانیهای اصلی بحث کنند و راهحلهای عملی ارائه دهند، ولی به نظر میرسد که احزاب در این کارزار انتخاباتی، به یکسری شعارهای کلی بسنده کردند.
در غبار آیندهای ناروشن، آنچه که لاینحل باقی مانده، نگرانی شهروندان آلمانی پیرامون میلیونها محل کار نامطمئن و حقوق و دستمزدهای هردم کاهشیابنده است. پس از انتخابات چشمانداز صنعت مهم خودروسازی آلمان چگونه خواهد بود؟ وعدهها در باره کاهش مالیات با کاهش کدام خدمات عمومی و اجتماعی جبران خواهد شد؟ سرنوشت بدهیهای دولت به بانک مرکزی چه خواهد شد؟ چگونه ارزش یورو در برابر ارزهای خارجی حفظ خواهد شد؟ یا موضوعات مربوط به حضور ارتش آلمان در افغانستان و نحوهی نگهداری زبالههای اتمی چه فرجامی خواهند یافت؟
اینها پرسشهایی هستند که پاسخهای روشنی برای آنها وجود ندارد. اکنون باید منتظر شد و دید کدام احزاب توانستهاند، بیش از بقیه اعتماد شهروندان را به خود جلب کنند و سرانجام چه کسانی به عنوان برنده و بازنده از صندوقهای رای بیرون خواهند آمد.
MM/BM