انتخاب رئيس جدید امارات و تقویت "محور ضدایرانی"
۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۴, شنبهروز شنبه ۱۴ مه (۲۴ اردیبهشت) به طور رسمی شیخ محمد بن زاید آل نهیان در مقام امیر و رئیس امارات متحده عربی برگزیده شد. خبرگزاری رویترز مینویسد، با این انتخاب، خطوط دیپلماسی این کشور در سطح خاورمیانه و در همکاری با اسرائیل در راستای یک "محور ضدیت با جمهوری اسلامی" و مقابله با اسلام سیاسی از نو ترسیم خواهد شد.
به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
شیخ محمد بن زاید آل نهیان ۶۱ ساله سالها عملا پشت صحنه رهبری کشورش را برعهده داشته است. او ارتش امارات را به یمن ثروتهای نفتی به آخرین فنآوریهای تسلیحاتی مجهز کرد و بر نفوذ بینالمللی کشورش افزود.
شیخ محمد پس از آنکه برادر ناتنیاش و رئیس امارات و حاکم ابوظبی، شیخ خلیفه بن زاید آل نهیان، روز جمعه ۱۳ مه (۲۳ اردیبهشت) در سن ۷۳ سالگی درگذشت، زمام امور امارات را در دست گرفت.
رویترز از قول باربارا لیف، فرستاده پیشین آمریکا در امارات متحده عربی میگوید که شیخ محمد بن زاید، معروف به MbZ در پی جنبش موسوم به "بهار عربی" یک رویکرد و "فکر خاص از سرنوشتگرایی" داشت که میگفت رهبران کشورهای عربی دیگر نمیتوانند روی حامی اصلی خود، ایالات متحده آمریکا، حساب کنند. این فکر زمانی بیشتر قوت گرفت که با آغاز "بهار عربی" در سال ۲۰۱۱، آمریکا از حمایت خود از حسنی مبارک در مصر دست کشید.
در آن زمان محمد بن زاید از مقر حاکمیت خود در ابوظبی به باراک اوباما، رئیسجمهوری وقت آمریکا هشداری "آرام و خونسردانه" داد. اوباما در خاطرات خود از محمد بن زاید به عنوان "هوشمندترین" رهبر کشورهای حاشیه خلیج فارس یاد میکند و مینویسد که او در این هشدار خود گفته بود که شورشها میتوانند به دیگر کشورها سرایت کنند و حکومتهای موروثی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را به مخاطره اندازند.
به گزارش رویترز، یک مقام وزارت خارجه آمریکا در دولت بایدن ماه گذشته محمد بن زاید را یک "استراتژ" نامیده است که زوایای تاریخی را به بحث میگذارد: «او تنها در مورد زمان حال حرف نمیزند، بلکه به سالها و دهههای گذشته برمیگردد و رویدادها را در گذار زمان برمیرسد.»
محمد بن زاید در سال ۲۰۱۳ از کودتای نظامی علیه محمد مرسی، رئیسجمهوری منتخب مصر حمایت کرد. همچنین در جریان کودتا در کاخ پادشاهی سعودی در سال ۲۰۱۷ از محمد بن سلمان حمایت کرد و با قوت دادن به بنسلمان، زمینه اصلاحات و گشایش و توسعه اجتماعی در عربستان را فراهم و نظر مثبت واشنگتن در قبال بنسلمان را جلب کرد.
محمد بن زاید و محمد بن سلمان با برقراری روابط گرم با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری وقت آمریکا از سیاست ترامپ در مورد فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی حمایت کردند، قطر را به دلیل حمایت از جنبش اخوانالمسلمین تحت تحریم قرار دادند و وارد جنگی پرهزینه و خونین در یمن علیه شورشیان حوثی مورد حمایت جمهوری اسلامی شدند.
امارات متحده عربی همچنین وارد مناقشههای منطقه از سومالی گرفته تا لیبی و سودان شد و پس از دههها بالاخره به همراه بحرین به عادیسازی روابط با اسرائیل روی آورد و سه کشور، پیمان صلح موسوم به "توافقنامه ابراهیم" را امضا کردند. انعقاد این پیمان خشم نیروهای فلسطینی و جمهوری اسلامی ایران را برانگیخت.
یک دیپلمات به رویترز گفته است که یک عامل "توافق ابراهیم" نگرانیهای امارات و اسرائیل در مورد سیاستهای جمهوری اسلامی بوده است. از سوی دیگر، این توافق فواید اقتصادی بسیاری در پی دارد. از سوی دیگر امارات از رهبری فلسطینی دلزده و خسته شده بود و معتقد بود آنها "اصلا گوش شنوا ندارند".
یک متفکر راهبرد و راهکار
در حالی که دیپلماتها و تحلیلگران ستون استراتژیک امارات را پیوند این کشور با ریاض و واشنگتن ارزیابی میکنند، اما رهبری امارات هر لحظه که منافع دیپلماسی و اقتصادی این کشور ایجاب کند، راه مستقل خود را میرود.
برای مثال، در موضوع بحران اوکراین، امارات در رأیگیری شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت روسیه راه خود را رفت و رأی ممتنع داد، امری که به تنش با واشنگتن انجامید. همچنین در اوپک، امارات به همراه عربستان، درخواست کشورهای غربی مبنی بر افزایش تولید نفت را رد کرد.
ابوظبی همچنین برخلاف سیاست آمریکا در لیبی، به حمایت و تسلیح خلیفه حفتر علیه دولت مرکزی مورد تأیید جامعه بینالمللی دست زد و با بشار اسد در سوریه همکاری دارد.
مهمترین اختلاف امارات و عربستان زمانی بود که رهبری امارات تصمیم گرفت از جنگ در یمن عقبنشینی کند. و این زمانی بود که امارات در این جنگ ۱۰۰ شهروند خود را از دست داد و جنگ فرسایشی شده بود.
هنگامی که عمر حسن البشیر، رئیسجمهوری وقت سودان به وعده خود مبنی بر عدم حمایت از نیروهای افراطی اسلامگرا پشت کرد، ابوظبی در سازماندهی کودتای نظامی علیه او وارد عمل شد.
اولویتگذاری بر ثبات کشور و منطقه
با اینکه محمد بن زاید زمانی گفته بود در جوانیاش به ایدئولوژی اسلامگرایی تمایل داشته است، اما در دوران بلوغ فکری و سیاسی، اخوانالمسلمین را بزرگترین تهدید علیه ثبات در خاورمیانه ارزیابی کرد.
رویترز به نقل از ویکیلیکس مینویسد، محمد بن زاید در گفتوگویی که سال ۲۰۰۷ با مقامات آمریکایی داشته، در مورد اسلام سیاسی گفته بود: «من یک عرب و یک مسلمان هستم و نماز به جا میآورم. من در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ یکی از آنها بودم. اما معتقدم که این افراد برنامه مشخصی دارند.»
محمد بن زاید که تحصیلات خود را در امارات و سپس کالج افسران نظامی سندهارست بریتانیا به اتمام رسانده است، از زمانی که دریافت دو تن از هموطنان او در میان ۱۹ مهاجم ترورهای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا بودهاند، سوءظناش نسبت به اسلامگرایان تشدید شد.
یکی از دیپلماتهای آمریکا گفته است: «او به اطراف خود نگاه و مشاهده کرده که بسیاری از جوانان نسل جدید منطقه از اسامه بن لادن و گرایشهای ضدغربی او تأثیر پذیرفتهاند.» این دیپلمات میافزاید: «به من گفت، اگر آنها بتوانند به ما آسیب برسانند، حتما آسیب خواهند رساند.»
به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
محمد بن زاید به رغم سالها خصومت، راه همکاری با ایران و ترکیه را برگزیده است. این رهبر امارات همچنین بهرغم پاندمی کرونا و رقابت فزاینده اقتصادی با عربستان سعودی و اختلافنظرات سیاسی، دست از گسترش سیاست لیبرالی خود نکشیده است.
بسیاری دیپلماتها میگویند، محمد بن زاید در کشورش به عنوان یک رهبر تجددگرا و شخصیت کاریزماتیک و مردمی شناخته میشود.