اعتراض به سرکوب دگراندیشان در ایران
۱۳۸۷ مهر ۱, دوشنبهاز روز ۱۴ ماه مه تا کنون هفت تن از رهبران جامعهی بهاییان در زندانهای جمهوری اسلامی ایران به سر میبرند. به این هفت تن اتهام جاسوسی به نفع اسراییل را زدهاند. اما مدافعان حقوق بشر بارها اعلام کردهاند که دلیل اصلی دستگیری رهبران بهایی تعلق آنان به دین بهاییت بوده است.
دستگیری رهبران جامعهی بهاییان و فشارهای فزاینده بر بهاییان در ایران اعتراضهای فراوانی را در داخل و خارج از ایران برانگیخته است. به گفتهی ناظران سیاسی و مسایل حقوق بشر ایران، این فشارها از زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد افزایش یافته است. در داخل ایران فعالان کانون مدافعان حقوق بشر، چون شیرین عبادی، صدای خود را در اعتراض به تبعیض علیه بهاییان بلند کردند و خود از سوی رسانههای حکومتی مورد تهدید واقع شدند.
از جمله فعالیتهای اعتراضی در خارج از ایران، برنامهای بود که در روز سیزدهم اوت در کلیسای دم شهر کلن آلمان با عنوان «دین اشتباه؟» برگزار شد. در این برنامه دکتر لاله آکگون، نمایندهی مجلس آلمان از حزب سوسیال دمکرات، و گونتر والراف، روزنامهنگار و نویسنده، به عنوان سخنران شرکت داشتند. حاصل این برنامه «بیانیه کلن» بود، به عنوان واکنشی از سوی افکار عمومی آلمان نسبت به رفتار حکومت ایران با دگراندیشان. در این بیانیه از حکومت جمهوری اسلامی ایران خواسته شده که هم امروز در شیوهی رفتار تحقیرآمیز خود با دگراندیشان تجدیدنظر کند. سپس «بیانیه کلن» برای امضا در اینترنت قرار گرفت.
خانم ایزابل شایانی، ژورنالیست ایرانی-آلمانی که خود بهایی و بزرگشدهی آلمان است، از مبتکران این حرکت اعتراضی بوده است. وی در این باره به دویچه وله گفت: «ایده از ما بهاییان کلن و بعضی از دوستانمان بود. همهی ما فوری گفتیم که یک کاری باید بکنیم. گفتیم که چکار میتوانیم بکنیم تا حداقل یک ذره فشار از طرف ما بر دولت ایران بیاید. این بود که تصمیم گرفتیم این لیست را تهیه کنیم.»
در آلمان حدود ۵ تا ۶ هزار بهایی زندگی میکنند. این بهاییان از ملیتهای گوناگونی هستند، مانند آلمانی، کانادایی، اریترهای، ترک و ایرانی. بخشی از ایرانیان بهایی ساکن آلمان، در دههی ۱۹۵۰ از ایران به آلمان مهاجرت کردهاند.
به گفتهی ایزابل شایانی، سرنوشت بهاییان ایران برای بهاییان آلمان بسیار مهم است و آنان آنچه را که بر هممسلکانشان در ایران میگذرد به طور دقیق دنبال میکنند. برای خود او وقایع اخیر، یادآور رخدادهای پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ در ایران هستند. ایزابل شایانی در آن هنگام خردسال بوده است. با این حال او روزهای تیرهی پیگرد بهاییان در ایران را به خاطر دارد.
بسیاری از بهاییان ایرانی در آلمان هنوز خویشاوندان و دوستانی در ایران دارند. آنان از این طریق از رخدادهایی در ایران آگاه میشوند که نشانگر تبعیض و بدرفتاری با بهاییاناند. ایزابل شایانی نمونهی جوانی را ذکر میکند که میخواسته در ورزشگاهی تمرین کند، اما اجازهی نشستن بر روی وسایل ورزشی را نداشته است، چون او را نجس خواندهاند.
ایزابل شایانی میگوید: «چیزی که بخصوص بهاییان را متاثر کرده، وضعیت کودکان و نوجوانان بهایی است. حتما شنیدهاید که در شیراز ۲۴ جوان را دستگیر کرده بودند. ۴ نفر از آنان هنوز در بازداشت هستند. در ضمن حتما شنیدهاید که دانشآموزانی زیر فشار قرار گرفتهاند یا از مدرسه اخراج شدهاند، چون دینی دیگر دارند. و وقتی یک رژیم شروع کند به اینکه به کوچکترین و بیپناهترین افراد فشار بیاورد، طبیعی است که این موضوعی است که باید مورد توجه افکار عمومی جهان قرار گیرد و میتوانید تصورش را بکنید که هم مسلکان آنان در آلمان هم نگران و ناآرام میشوند.»
«بیانیه کلن» را بیش از ۲۲۰۰ نفر از سراسر آلمان در عرض مدت دو هفته امضا کردند. ایزابل شایانی میگوید: «ما روز جمعه این امضاها را فرستادیم برای سفیر ایران در برلین، و باز هم سعی میکنیم که از یکی از اعضای پارلمان آلمان وقت بگیریم و پیش سفیر برویم و با ایشان حرف بزنیم.»
جامعهی بهاییان آلمان همچنین با سیاستمداران آلمانی ارتباط برقرار نموده و توانسته است حمایت عدهی قابل توجهی از آنان را جلب کند، بخصوص حمایت کسانی را که از وضعیت حقوق بشر در ایران آگاه هستند. لاله آکگون، نمایندهی حزب سوسیال دمکرات در مجلس آلمان، اریکا اشتاینباخ از حزب دمکرات مسیحی و کلودیا روت از حزب سبزها، از نخستین کسانی بودند که «بیانیه کلن» را امضا کردند.
گروهی که به گرد «بیانیه کلن» جمع شده است، امید دارد که بتواند در قراری پیام خود را به طور حضوری با سفیر ایران در میان بگذارد. ایزابل شایانی در این مورد میگوید: «این گروه میخواهد به هنگام صحبت با سفیر ایران، با وسایلی که در اختیار دارد، یعنی وسایل جامعهای دمکراتیک، بگوید که رژیم به طور سیستماتیک اقلیتهای مذهبی را در حاشیهی جامعه نگاه داشته و بر آنان تبعیض روا میدارد، در زندگی روزمره اجازهی تحصیل به دانشآموزان و دانشجویان بهایی نمیدهد و مومنان به ادیان دیگر را، نه فقط بهاییان را، تنها به خاطر اینکه به دینی دیگر معتقدند، به زندان میاندازد. و این همه، نقض شان انسانی و حقوق بشر است.»