استاد استادان دانشگاه تهران
۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۶, سهشنبهبدیعالزمان فروزانفر با نام اصلی محمدحسین در روستای بشرویه نزدیک طبس زاده شد.
پدرش طبیب و فقیه بود و آغازههای ادبیات عرب و فارسی را به او آموخت و سپس او را برای تکمیل آموزش علوم قدیم به شیخهای محل سپرد.
۲۰ ساله بود که به مشهد رفت تا دانستههای خود را نزد سرایندگان بنام آن زمان ادیب نیشابوری و ادیب پیشاوری تکمیل کند.
۲۴ ساله بود که به تهران رفت و پنج سال در مدرسه و مسجد سپهسالار زیست، آموخت و آموزش داد و سپس به آموزگاری دار الفنون برگزیده شد.
زبان عربی را مانند بیشتر روحانیان و استادان این زبان، تنها در حد صرف و نحو و دریافت و خواندن کتابها نمیدانست بلکه بسیار روان و مسلط صحبت میکرد و به آن زبان مینوشت.
۳۷ ساله بود که با گشایش دانشگاه تهران به استادی رشتههای آموزش عربی، الهیات و ادبیات فارسی رسید.
۴۷ ساله بود که سرپرستی دانشکده معقول و منقول و استادی دوره دکتری ادبیات فارسی که خودش بانی برقراری آن در دانشگاه تهران بود را پذیرفت و این کار را تا سه سال پیش از درگذشتش ادامه داد.
او چند دوره نماینده مجلس شورا و سنا شد و مدتی سرپرستی کتابخانه سلطنتی را داشت.
حافظه بیمانندی داشت و سخنرانیهایش به زبانهای فارسی و عربی را که هرکدام متنهای فاخر ادبی به شمار میآیند، بیهیچ یادداشتی ایراد میکرد.
"شرح مثنوی شریف" و شرح حال مولوی او هنوز از ادبیات درسی دانشگاهی است. افزون بر مقدمههایی که بر تصحیحهای ادبی شاگردانش از دیوانهای سرایندگان سبک خراسانی نوشته، گزیدههایی برای کتابهای درسی دبیرستانی تدوین کرد و در نوشتن دستور زبان فارسی برای دوره دبیرستان همکاری داشت که سالها آموزش داده میشد.
او به دو زبان فارسی و عربی شعر میسرود.
در قصیدههایش که به شیوه ناصرخسرو اند، گاه بر خلاف باور کهنسرایان همزمانش که مخالف مدرنیته بودند، نگاه ستایشآمیزی به پدیدههای نوین امروزین داشت و درباره راهآهن و هواپیما و مسائل اجتماعی و سیاسی شعر میگفت.
۵۶ ساله بود که مبارزات ملی شدن نفت و مصدق بالا گرفت و او قصیدهای معروف سرود:
"ای مصدق هزارمردی تو
با دد و دیو در نبردی تو
ای مصدق تو را ثنا خوانم
گرچه برهم زن سنا دانم"
اما با قدرتگیری دوباره شاه، آشکارا آواز پشیمانی سر داد و نام بلند نیکش را اندکی تیره ساخت.
او استاد بسیاری از استادان بلندآوازه ادبیات مانند ناتل خانلری، شفیعی کدکنی، دبیرسیاقی، عبدالحسین زرینکوب، مجتبی مینوی، مظاهر مصفا، زریاب خویی و ... بود.
"سخن و سخنوران" او راهگشای پژوهش و نقد ادبی بسیاری از نویسندگان بوده است.
بدیعالزمان فروزانفر در ۷۳ سالگی در پایتخت درگذشت.