آمریکا و ایران - نگاه در جهتهای مختلف
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۶, چهارشنبهواشنگتن دو مهمان ویژه دارد: آصف علی زرداری، رئیس جمهور پاکستان و حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان. دیدار باراک اوباما با این دو مهمان، پر اهمیت است. اینکه رؤسای دو دولت افغانستان و پاکستان همزمان و در یک مجلس مورد خطاب رئیس جمهور آمریکا قرار میگیرند، نشان دهندهی این امر است که آمریکا خود را با مسئلهای مواجه میبیند که دیگر نمیتوان به افغانستان محدودش کرد و پاکستان را در حاشیهی آن دید.
افغانستان و نزدیکی ایران و آمریکا
پس از تغییر مدیریت دولتی در واشنگتن، ایالات متحدهی آمریکا گرانیگاه مبارزهی خود با "تروریسم" را از عراق به افغانستان و در واقع افغانستان-پاکستان انتقال داد. اکنون برای آمریکا "تروریسم" در معنای اخص آن یعنی طالبان، که پشت و پناه اصلی شبکهی موسوم به "القاعده" است و دیگر آشکار است که آن را نمیتوان یک پدیدهی افغانی تلقی کرد. طالبان، پدیدهای است که محیط زیست آن هر دو کشور افغانستان و پاکستان است. در درون خود این جریان، میان نفرات افغانستانی و پاکستانی فرقی نیست.
در آغاز این تلقی وجود داشت که ممکن است منطق "دشمن دشمن من، دوست من است" باعث شود، که ایران و آمریکا به خاطر دشمن مشترکشان یعنی طالبان به هم نزدیک شوند. در دورهای که موضوع کنفرانس افغانستان و دعوت از جمهوری اسلامی برای شرکت در آن گرم بود، گرایش غالب در تحلیلها خوشبینی در این مورد بود. در عمل تا کنون نزدیکی خاصی میان ایران و آمریکا بر سر مسائل جاری در افغانستان و پاکستان شکل نگرفته است. درعراق مسائل مشترک، تا آن حدی بود که نمایندگان ایران و آمریکا بر سر میز مذاکره بنشینند. افغانستان، این وزن را نداشت.
تأکید کرزای بر نقش ایران
نقش ایران در عراق و افغانستان با هم قابل مقایسه نیستند. در مبارزه با طالبان کار چندانی از جمهوری اسلامی برنمیآید، دولت ایران اما در دعوت از گروههای تندروی شیعه عراقی به حفظ آرامش نقش مؤثری داشته است.
اکنون تأکید بر نقش ایران در ثباتبخشیدن به اوضاع افغانستان کمرنگتر از دو ماه پیش شده است. به نظر میرسد، هر چه موضوع افغانستان، "پاکستانی"تر میشود، اهمیت ایران کاهش مییابد. ایران را برای ثباتبخشی و کمک به بازسازی افغانستان مهم میدانند، در حالیکه اکنون دفع خطری جدی که موجودیت پاکستان را تهدید میکند، اولویت دارد.
در روزهای اخیر، تنها حامد کرزای به نقش مثبتی که ایران میتواند ایفا کند، اشاره کرده است. او در سخنرانیای در واشنگتن از تغییر رویهی آمریکا در برابر ایران استقبال کرد و خواهان آن شد که دولت ایران از خود واکنش مثبتی به این تغییر سیاست نشان دهد. کرزای همچنین گفت که ایران یک عامل ثباتبخش در افغانستان است و افغانستان جایی نیست که ایران و آمریکا در آن مخالف هم عمل کنند.
روز ۵ مه موضوع ایران برای هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجهی آمریکا از زاویهای دیگری مطرح بود. کلینتون با همسر رابرت لوینسون، آمریکایی"مفقود شده" در ایران، ملاقات کرد و خواهان آن شد که دولت ایران به درخواست آمریکا برای روشن کردن سرنوشت او و همچنین آزادی رکسانا صابری، خبرنگار ایرانی-آمریکایی پاسخ مثبت دهد.
بایستی منتظر مصاحبهی مطبوعاتی مقامات آمریکایی بود تا دید پس از مذاکراتی که با رئیسان جمهور افغانستان و پاکستان داشتهاند، تا چه حد از ایران نیز در رابطه با مسائل این دو کشور نام میبرند. آن هنگام میتوان از راه مقایسه با سخنان دو-سهماه پیش، پی برد که اینک در روابط آمریکا و ایران، برخی همسوییهای آنها در افغانستان و پاکستان چه جایگاهی دارد.
عراق و خاورمیانه در نگاه ایران
در حالی که نگاه آمریکا در مبارزه با "تروریسم" به افغانستان و پاکستان دوخته شده، نگاه دولت ایران به عراق و اسرائیل است. مسائل پاکستان هنوز مشغولیت عمدهای برای دولت ایران نیست. احمدینژاد به دمشق سفر کرده و در آنجا با خالد مشعل، از رهبران حماس نیز دیدار کرده است.
بشار اسد، دیروز رابطهی ایران و سوریه را استراتژیک خواند. او گفت: «ما پیوندهای استراتژیکی داریم، اما نه در قالب آن محوری که عدهای میگفتند». او پس از این طعنه به اصطلاح "محور شرارت" جورج بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا، روابط ایران و سوریه را در خدمت ثبات منطقه خواند.
ناظران با توجه به انتخاب ماه آینده در لبنان، دیدار احمدی نژاد از سوریه را مهم تلقی میکنند. دمشق و تهران، پشتیبان حزبالله لبنان هستند.
دولتهای عربی، ناخرسند از نگاهی که دولت ایران به خاورمیانه دارد و نقشی که برای خود در عراق و در نزاع خاورمیانه قائل است، نگران آن هستند که بهبود روابط ایران و آمریکا منجر به آن شود که دولت ایران دست بازتری در منطقه پیدا کند. این نگرانی را دولت اسرائیل هم دارد.
در انتظار فصل بعدی داستان
یکی از مضمونهای سفر رابرت گیتز، وزیر دفاع آمریکا به منطقه، رفع این نگرانیها بوده است. او پس از دیدار با حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر، گفته است: «ایالات متحده در تلاش پایان دادن به برنامهی تسلیحاتی ایران است. ما همزمان تلاش میکنیم تا از اقدامات ایران برای بیثبات کردن موقعیت دولتهای منطقه جلوگیری کنیم». او همچنین گفته است که رابطهگیری با ایران به قیمت فراموش کردن دوستان قدیم آمریکا در منطقه تمام نخواهد شد.
آمریکا ضمن نگاه ویژه به افغانستان و پاکستان، همچنان گرفتار مشکل عراق است؛ نزاع خاورمیانه هم که مشغولیت ثابت سیاست خارجی آمریکاست.
در این میان ممکن است اهمیتی که اوباما در ابتدای کارش برای رابطهگیری با تهران قایل شد، رنگ بازد. تردید جمهوری اسلامی در رابطهگیری نیز باعث شده موضوع گرمی سابق را نداشته باشد.
فصل بعدی داستان محتملا پس از روشن شدن نام رئیس جمهور آینده در ایران آغاز خواهد شد.
RN/JT