۹۶درصد قربانیان همسرآزاری در ایران زن هستند
۱۴۰۰ شهریور ۲, سهشنبهآمار منتشره از سوی مرکز آمار ایران گویای آن است که ۸۰ هزار و ۱۸۷ نفر در سال گذشته به دلیل آزار جسمی مورد معاینه پزشکی قانونی قرار گرفتهاند که ۷۷ هزار و ۹۶ نفر از آنها زنانی بودهاند که گفتهاند همسرشان آنها را آزار دادهاند. به گزارش ایسنا "سهم مردان مدعی همسرآزاری جسمی ۲۹۹۱ مورد" بوده است.
به سخن دیگر، سهم زنان از مجموع آزارهای جسمی ۹۶درصد و سهم مردان اندک بوده است.
این معاینات در بهار، تابستان، پاییز و زمستان ۹۹ انجام شده و هنوز آمار نهایی نیست. گزارش میگوید: «در مجموع ۵۸۵ هزار و ۳۷۴ مورد معاینه مربوط به نزاع جسمانی طی سال گذشته در پزشکی قانونی انجام شده است که ۱۳.۶ درصد از این معاینات به مدعیان همسرآزاری جسمانی معطوف میشود.»
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
آمار نشان میدهد که این موارد نسبت به سال ۹۸ (که در آن ۵۸۲ هزار و ۵۶۷ نفر مورد معاینه قرار گرفتند)، روند افزایشی داشته، اما موارد معاینات مربوط به همسرآزاری جسمانی (تعداد ۸۵ هزار و ۳۵۷ مورد) کمی کاهش نشان میدهد. گزارش میگوید که این روند کاهشی «هم در موارد معاینه زنان مدعی همسرآزاری جسمی و هم در موارد معاینه مردان مدعی همسرآزاری جسمی دیده میشود.»
آزار روانی
معاینات پزشکی مربوط به "نزاع یا درگیریهای" روانی نیز از ۹۹۹ مورد در سال ۹۸ رشد کرده و به ۱۱۲۱ مورد در سال ۹۹ رسیده است. از این تعداد ۱۸۲ مورد به معاینه کسانی مربوط میشود که از همسرآزاری روانی شاکی هستند. ایسنا نوشت، ۱۰ مورد "مردان مدعی همسرآزاری روانی" و "۱۷۲ مورد زنان مدعی همسرآزاری روانی" مورد معاینه قرار گرفتهاند.
ایسنا در گزارش خود نتیجه گرفته است که در واقع ۹۴.۵ درصد از معاینات "مدعیان" همسرآزاری روانی پزشکی قانونی طی سال گذشته در مورد زنان بوده و سهم زنان "مدعی" همسرآزاری روانی اینجا نیز بیشتر از مردان است.
آمار نشان میدهد که شمار مردانی که طی سال گذشته گفتهاند مورد همسرآزاری روانی قرار گرفتهاند در مقایسه با سال ۹۸ کمتر شده و آمار زنان در همین رابطه افزایش یافته است. در مجموع ۱۶ درصد از تعداد کل معاینات مربوط به دعواهای روانی در سال ۹۹ به همسرآزاری روانی مربوط میشود.
مصداق آزار جسمی و روانی و گروههایی که بیشتر مورد آزار قرار میگیرند
تعریف ارائه شده برای آزار جسمی و روانی در این آمار نیز اینگونه توضیح داده شده است: «هرگونه سوءرفتار و آزار جسمی، جنسی، روانی و سهلانگاری که توسط شوهر نسبت به زن و یا برعکس انجام شود؛ مصداق همسرآزاری بر شمرده شده است».
آذرماه گذشته رییس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی ایران گفته بود که ۸۸ و نیم درصد از زنانی که قربانی همسرآزاری هستند خانهدار و بیکار و تنها ۱۱ و نیم درصد آنها شاغل هستند.
خبرگزاری ایرنا به نقل از رضا جعفری نوشته بود که بیشترین آزار، آزار جسمی و پس از آن به ترتیب آزارهای عاطفی، روانی، غفلت و بیتوجهی و در آخرین رتبه نیز آزار جنسی قرار دارد.
رده سنی زنان قربانی خشونت نیز بنا بر همین گزارش به ترتیب بیش از همه بین ۳۰ تا ۳۴ سال، بعد از آن ۳۵ تا ۳۹ سال و سپس ۲۵ تا ۲۹ سال است. بر اساس تحلیل این دادهها، بیشترین میزان خشونت در رده سنی ۲۵ تا ۳۹ سال مشاهده شده است. چهار درصد زنان زیر ۱۸ سال قربانی خشونت هستند.
آمار اورژانس کشور چه اطلاعاتی به ما میدهد؟
تیرماه امسال محمود علیگو، رییس اورژانس اجتماعی کشور به خبرگزاری ایلنا گفت که بیشترین مواردی که به خاطر آن با اورژانس اجتماعی تماس گرفته میشود، کودکآزاری و همسرآزاری است. او این را رد کرد که همه این موارد تحت تاثیر شیوع کروناست و گفت این بیماری «البته تاثیر داشته اما چشمگیر نبوده است».
او در اردیبهشت نیز به "همشهری آنلاین" گفته بود: «گرچه میزان خشونت خانگی در قالب "همسرآزاری، کودکآزاری و اختلافات خانوادگی حاد" در سال ۹۹ به نسبت سال ۹۸، افزایش یافته اما هر تماسی به سامانه ۱۲۳، به مداخله اورژانس اجتماعی منجر نمیشود.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
به گفته رئیس اورژانس «در ۶ ماه پایانی سال ۹۹، اورژانس اجتماعی در مورد تماس ۲۴ هزار و ۳۰۰ نفر مداخله کرده است. همچنین مداخلات آنها در مدت مشابه سال ۹۸، ۱۹ هزار و ۷۳۰ نفر بوده است»، که رشدی ۲۳.۱درصدی مداخلات اورژانس اجتماعی در ۶ ماهه دوم سال گذشته در مقایسه با سال ۹۸ را نشان میدهد.
نگاهی به آمار اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی در آذرماه سال گذشته نیز نشان میدهد که ۱۲ درصد مرتکبان همسرآزاری بیسواد، ۲۵ درصد دارای تحصیلات ابتدایی، ۲۴ درصد تحصیلات راهنمایی، ۱۱ درصد تحصیلات دبیرستان و ۱۸.۵ درصد تحصیلات در مقطع دیپلم داشتهاند. این آمار میگوید تنها هشت درصد مردان دارای تحصیلات دانشگاهی همسرانشان را مورد آزار قرار میدهند.
با وجود این زهرا بهرامنژاد، فعال حوزه زنان پاییز گذشته در مصاحبه با اعتماد آنلاین تاکید کرده بود که نه آمار دقیقی نسبت به میزان واقعی خشونت در ایران نسبت به زنان وجود دارد و نه تعداد زنانی که به خود جرات شکایت علیه خشونت خانگی را میدهند قابل ملاحظه است.
او از جمله دلایل سکوت زنان را ترس از این که «مبادا زندگیشان خراب شود و کار به طلاق و جدایی برسد» خوانده بود.
بهرامنژاد گفته بود: «ما در کشورمان ۲۶ میلیون خانواده داریم که نسبت زنانی که برای دفاع از حق خود در قبال خشونت به دادگاه مراجعه میکنند بسیار ناچیز است.» به گفته او حتی پژوهش در این زمینه نیز با موانع روبروست و «تحقیق در مورد خشونت علیه زنان یک تابوی عمومی شده است»
رویکرد قوانین
آزار جسمی و روانی زنان و کودکان در ایران معضلی جدی است. حاکمیت قوانین مذهبی همراه با فرهنگ مردسالار به شدت به امنیت جسمی و روانی زنان در این کشور صدمه زده است. فعالان زن سالهاست در تلاش برای به کرسی نشاندن قوانینی هستند که به این وضع خاتمه دهد یا حداقل آن را بهبود بخشد.
حاصل این تلاشها این بود که لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت پس از کش و قوس بسیار و بررسی در قوه قضاییه، بالاخره به نام "لایحه صیانت، کرامت و امنیت بانوان در برابر خشونت" از طرف قوه قضاییه تأیید شد و در مسیر قانوننویسی قرار گرفت.
این لایحه اما به نظر منتقدان، در رفت و برگشتهای متعدد گاه به بهانه "سیاهنمایی" و گاه به جرم "تضاد با رویکرد تحکیم خانواده"، دستخوش تغییراتی "ناخوشایند" شد.