«۹۰ زیستمحیطی» در رادیو ایران
۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبهاسماعیل میرفخرایی، کارشناس رسانه در امور محیط زیست، در مصاحبهای که در سایت رادیو ایران منتشر شده است، ضمن اشاره به نارسایی «سیستمها و نهادهای اجرایی» مربوط به محیط زیست از مسئولان و مقامهای اجرایی کشور میخواهد، «با ایجاد راهکارهای مناسب معضلات مربوط به این حوزه را رفع کنند».
او با اشاره به برنامهی "گفتوگو" میافزاید: «گروه دانش ایران به منظور آگاهی بیشتر شنوندگان نسبت به پدیدههای محیط زیست سعی دارد با ارائهی توصیههایی از زبان مردم اصول و مقررات مربوط به مسائل زیستمحیطی کشور را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد».
طرح مسایل زیستمحیطی ایران در رسانهها چه پیشینهای دارد و چه تأثیری بر جامعه خواهد گذاشت؟ در همین رابطه با محمد درویش، یکی از کارشناسان محیط زیست ایران، که خود در برنامهی "گفتوگو" شرکت کرده است مصاحبهکردهایم.
دویچه وله: آقای درویش، از سوم تیرماه برنامهی زیست محیطی گفتوگو از رادیو ایران پخش میشود و یکی از کارشناسان این برنامه شما هستید. کلا این برنامه را چه طور میبینید؟
محمد درویش
: این برنامه میتواند خوب باشد، به شرط این که بتواند استمرار پیدا کند و از حمایتهای لازم در درون صدا و سیما برخوردار باشد. و مهمتر از همه این که مردم و مسئولین، بهخصوص جامعهی کارشناس در محیط زیست، به این برنامه کمک کنند. اگر این اتفاق بیفتد میتوانیم امیدوار باشیم که جایگاه خاصی در رسانه به محیط زیست اختصاص پیدا خواهد کرد و بدین ترتیب هم طرفداران و فعالان محیط زیست بتوانند حرفهای خودشان را از این برنامه بشنوند و هم این که مسئولین بتوانند به این مطالباتی که مردم و کارشناسان محیط زیست دارند پاسخگو باشند و در این برنامه خودشان را موظف به پاسخگویی بدانند.اصولا پیشینهی مطرح کردن موضوع محیط زیست در رسانههای ایران به چند سال پیش برمیگردد؟
طوری که من یادم میآید، این پیشینه برمیگردد به برنامهای به نام برنامهی دانش که قبل از انقلاب از تلویزیون ایران پخش میشد که همان برنامه را هم آقای اسماعیل میرفخرایی اداره میکردند که در آن به مباحث کلی بهخصوص به مبحث جمعیت اشاره میشد. بعد از انقلاب هم آقای میرفخرایی یکی دو برنامه در تلویزیون داشتند که بسیار موفقیتآمیز بود.
ولی این روند حدود ۲۰ سال عملا قطع شد. اما اخیرا چندین برنامه را میبینیم که با موضوع محیط زیست، بهخصوص در رادیو، ساخته میشود که ازجمله میشود به برنامهی "حال زمین خوب نیست" اشاره کرد یا به برنامهی "صدای طبیعت" که از رادیو فرهنگ پخش میشود. منتهی همهی این برنامهها برنامههایی هستند که آیتمهایشان بسیار کوتاه و حداقل حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه است.
ولی برنامهی گفتوگو که از رادیو ایران روزهای پنج شنبه از ساعت ۳ ونیم تا ۴ و نیم پخش میشود و یکساعت ادامه دارد، از این نظر بینظیراست. بهخاطر این که هم هر هفته قرار است فقط به موضوع محیط زیست بپردازد، و هم این که یک ساعت وقت دارد و هم این که کارشناسان و مدیران را میآورد پای رادیو و از آنها سئوال میکند و صدای مردم را هم پخش میکند.
فکر میکنید طرح مسائل زیست محیطی از رسانههای ایران چه تأثیری در افکار عمومی خواهد داشت؟
یکی از مهمترین مشکلات ما در حوزهی محیط زیست این است که هنوز دغدغههای محیط زیستی در سبد اولویتهای مردم ما قرار ندارد. یعنی اگر ما بتوانیم این آگاهیرسانی و این اطلاعرسانی را به نحوی انجام دهیم که ظرفیتسازی اتفاق بیفتد و مردم متوجه اهمیت حفظ محیط زیست شوند، آن وقت میتوانیم بگوییم که گام بلندی برداشتهایم، برای این که از دولتمردان خودمان هم بخواهیم که در این حوزه پاسخگو باشند. دولتمردان معمولا درحوزههایی پاسخگو هستند که مردم از آنها درخواست کنند.
در حوزهی محیط زیست چنین درخواستی وجود ندارد. یعنی به محض این که تخممرغ یا گوشت گران میشود و یا این که مالیات بالا میرود، ما میبینیم که اتفاقاتی در جامعه میافتد که دولتمردان خودشان را موظف به پاسخگویی میدانند. ولی ما میبینیم که ۳۰ هزار درخت در دنا قطع میشود، تالابهای بسیاری در کشور خشک میشود، دریاچه ارومیه به حال احتضار میافتد، ولی اندک بازخوردهایی در سطح رسانه و جامعه و دولتمردان دیده نمیشود و بههمین خاطر هم هست که هرچه ما در این حوزه کار کنیم، بهخصوص رسانه کار کند تا مردم هوشیارتر شوند میتوانیم به آیندهی محیط زیست و حفظ آن بیشتر امیدوار باشیم.
آیا جناحبندیهای سیاسی در طرح مسائل محیط زیستی تأثیری داشته است، یا سعی میکنند این مسأله را تحت تأثیر سیاست قرار ندهند؟
خوشبختانه یا متأسفانه اصولا موضوع محیط زیست، موضوع مورد دعوا در جناحبندیهای سیاسی ایران نیست و من یادم هست که برای انتخابات قبلی مجلس، وقتی از نمایندهها میپرسیدیم که شما در مورد جهانگرمایی و تغییرات اقلیمی برنامهای دارید یا نه میگفتند این اصلا چه ربطی به انتخابات دارد یا چه ربطی به سیاست دارد. یعنی تا این حد این موضوع دور است و شاید یکی از دلایلی که رسانه توانسته است در این حوزه وارد شود، بهخاطر همین است که احساس میکنند محیط زیست نمیتواند با سیاست چالش داشته باشد.
شما در یکی از مقالههایتان در وبلاگتان، مهار بیابانزایی، از برنامهی گفتوگو بهعنوان «۹۰ زیست محیطی» یاد کردهاید. چرا از این عنوان استفاده کردید؟
به این دلیل که برای اولینبار بود که برنامهسازان این برنامه، آقای اکبر جاهد که رئیس گروه دانش رادیو ایران هستند، از تمام فعالان حاضر در حوزهی محیط زیست دعوت کردند. قبل از این که برنامه شروع شود، از آنها خواستند که به این برنامه کمک کنند تا این برنامه بتواند واقعا صدای طرفداران محیط زیست در کشور باشد.
این برنامه موجودی بسیار توانمندی دارد که هم محبوبیت دارد و هم از اتوریتهی لازم برخوردار است و هم تخصص خوبی دارد. این برنامه توانسته است، مدیران ارشد کشوری را به صورت زنده پشت تلفن بیاورد و از آنها سئوال کند و جواب بخواهد و مردم هم به صورت زنده میتوانند با این برنامه گفتوگو کنند و حرفهایشان را بزنند و خیلی میتواند تجربهی مشابهی باشد مثل برنامهی موفقی که ما در حوزهی فوتبال داریم که آقای عادل فردوسیپور اجرا میکند یعنی برنامهی ۹۰ که از آن بهعنوان پربینندهترین برنامهی تلویزیون بعد از انقلاب یاد میشود. از این برنامهی ۹۰ محیط زیستی هم شاید بتوانیم بهعنوان پرشنوندهترین برنامهی رادیو ایران بعد از انقلاب یاد کنیم.
در همین مقاله ابراز امیدواری کردهاید که این برنامه بتواند «در برابر موج قدرت طبیعتستیزان» تاب بیاورد. شما خطر این «طبیعتستیزان» را تا چه حد میدانید و آیا فکر میکنید بتوانند کاری کنند که این برنامه ادامه پیدا نکند؟
بله، خیلی راحت میتوانند این کار را بکنند. بههرحال طبیعتستیزان در حوزههای اجرایی بسیار فعال هستند، در حوزهای سدسازی، جادهکشی و انتقال لولهها و اینها همه تضادهای آشکاری با ملاحظات محیط زیستی دارند و اگر این آقایان نتوانند این انتقادها را تاب بیاورند و یا مسئولین رادیو نتوانند در برابر این انتقادها از آنها در حیطهی لازم برخوردار باشند، معلوم است که این برنامه هم به سرنوشت بقیهی برنامههایی که در این حوزه بوده است دچار خواهد شد.
مصاحبهکننده: فریبا والیات
تحریریه: بهمن مهرداد
برای شنیدن این مصاحبه میتوانید به فایل صوتی زیر مراجعه کنید.