1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

۵ به اضافه ۱ یا ۶ منهای ۲

۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه

پاسخ دولت ایران به پیشنهاد محمد البرادعی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، هم‌چون معمول، پاسخی روشن و صریح نبود. گرچه جزئیات این پاسخ هنوز فاش نشده است، اما بحث‌هایی که برانگیخته روایتگر همان حکایت همیشگی است.

https://p.dw.com/p/KJV9

سازش یا سرسختی؟ پرسش اصلی در واقع این بود. پاسخ دولتمردان ایران عاقبت آمد. پاسخی کوتاه و بدون شرح و تفسیر. ایران خواستار تغییراتی در متن پیشنهادی رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، محمد البرادعی‌، شده است. نخستین واکنش را اسرائیل نشان داد. سازش ناکامل، ادامه همان سیاست پیشین، ادامه تنش آفرینی است.

موضوع به راستی بر سر چیست؟ بر اساس پیشنهاد البرادعی، قرار است که جمهوری اسلامی ایران تا پایان سال جاری میلادی ۷۰ درصد از ۱۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌‌‌سازی‌شده خود را در اختیار روسیه قرار دهد و روسیه آن را پس از تغلیظ به میزان ۲۰ درصد، به فرانسه تحویل دهد و فرانسه ایزوتوپهای مناسب را برای کاربست در رآکتور اتمی-تحقیقاتی تهران در اختیار دولتمردان ایران بگذارد.

جمشید فاروقی، رئیس بخش فارسی دویچه وله
جمشید فاروقی، رئیس بخش فارسی دویچه وله

ایران مثل همیشه دو خبر برای جهان و جهانیان دارد. یک خبر خوب و یک خبر بد. خبر خوب ایران، آمادگی این کشور برای سازش با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و همچنین سازش با غرب است. خبر بد این است که ایران خواهان تغییراتی در متن پیشنهادی آژانس است. کدام تغییرات؟ هنوز کسی نمی‌داند. پیش از آن، از دو تغییر سخن در بین بود:

مبادله پایاپای اورانیوم غنی‌سازی شده ایران در ازای دریافت سوخت تغلیظ شده و تحویل گام به گام و تدریجی اورانیوم غنی‌سازی شده به جای تحویل یکباره آن.

آمریکا با طرح این پیشنهاد بر آن بود تا با دریافت بخش اعظم اورانیوم غنی‌سازی شده ایران عملا بر فعالیتهای هسته‌ای ایران اعمال کنترل کند. از این رو، جای تردید چندانی نیست که آمریکا و کشورهای فرانسه، بریتانیا و آلمان از این تغییرات پیشنهادی جمهوری اسلامی چندان خرسند نباشند.

از سوی دیگر تبلیغات جمهوری اسلامی ایران پیرامون پیروزی در مناقشه هسته‌ای که روز پنجشنبه (۲۹ اکتبر) از سوی رسانه‌های دولتی به نقل از محمود احمدی‌نژاد مطرح شد را نمی‌بایست جدی گرفت. تامین سوخت برای رآکتور تهران هرگز مورد مناقشه نبوده است. رویکرد جمهوری اسلامی ایران برای مبادله اورانیوم در ازای دریافت سوخت برای این رآکتور، عملا نشان از عقب‌نشینی ایران دارد. پرسش تنها این است که دولتمردان ایران تا کجا حاضر به عقب‌نشینی هستند؟

جمهوری اسلامی ایران با ارائه یک پاسخ ناروشن نه تنها از فشارهای دیپلماتیک و تنش برآمده از بحران هستهای نمی‌کاهد، بلکه به فشارها مشروعیت بین‌المللی می‌بخشد. ایران مدتهاست که مایل است در چهره ۵ به اضافه ۱ چهره ۶ منهای ۲ را ببیند. این به این معنی است که دولتمردان ایران بر روی حمایت احتمالی روسیه و چین در مناقشه هسته‌ای در شرایط تمایل کشورهای غربی به تشدید تحریمها حساب باز کرده‌اند. اما آیا این محاسبه، محاسبه‌ای است واقعی؟

چین و روسیه گرچه از معاملات اقتصادی پر سود خود با دولتمردان ایران خشنود هستند، ولی حاضر نیستند که همه چیز را فدای این معاملات کنند. نخست اینکه این کشورها دوستان دیگری را در منطقه دارند که دوستی با آنها برایشان پر درآمدتر است. مثلا دوستی چین با عربستان سعودی. از آن گذشته، همان گونه که قطعنامه‌های ۱۷۳۷، ۱۷۴۷ و ۱۸۰۳ نشان دادند، روسیه وچین در فرجامین نگاه حاضرند با آمریکا و غرب بر سر تشدید تحریمها به توافق برسند.

پاسخ ایران فشار بر دولت اوباما را تشدید می‌کند و از صبر و حوصله کشورهای منطقه و اسرائیل که مخالف برنامه هسته‌ای ایران هستند به شدت می‌کاهد. جمهوری اسلامی ایران با توجه به گسترش جنبش اعتراضی در داخل کشور، ناگزیر به سازش با کشورهای غربی است. سازشی که دیر یا زود به وقوع خواهد پیوست. تنها به امید آنکه این لحظه خیلی دیر نباشد. چرا که لایه یخی که طرفداران راه حل دیپلماتیک بر روی آن در حرکتند، لحظه به لحظه نازکتر و شکننده‌تر میشود.

نویسنده: جمشید فاروقی

تحریریه: کیواندخت قهاری