در جامعهای که همبستگی ملی و اعتماد عمومی آسیب دیده باشد، مردم به سختی باور میکنند که کسی قدرت را وسیله خدمت به آنان قرار دهد و با همین هدف وارد میدان مبارزه سیاسی شود. شاید این واقعیت بود که باعث شد نه تنها عوام، که حتی روشنفکران ایرانی پنج دهه پیش، از بختیار به عنوان سیاستمداری خوشسابقه و آزاداندیش پشتیبانی نکنند و با تنها گذاشتن او راه را برای سلطه خشنترین نیروها هموار سازند.
دکتر شاپور بختیار یک شب پیش از اعلام رسمی نخستوزیری خود در روز ۱۶ دیماه سال ۱۳۵۷ خورشیدی، در دیدار با اعضای هیأت مدیره سندیکای نویسندگان و خبرنگاران ایران، گفت که دوست دارد حکم نخستوزیری خود را از طریق رسانههایی به آگاهی همگان برساند که با آزادی کامل انتشار مییابند.
رایزنیهای بختیار با رهبران صنف مطبوعات بیش از یک ساعت به درازا کشید و زمینهساز پایان دادن به اعتصابی شد که این صنف بیش از دو ماه ادامه داده بود.
بختیار در این نشست تضمین کرد که آزادی مطبوعات را در دوران نخستوزیری خود محترم بشمارد. او خطاب به حاضران گفت: «اگر به اعتصاب خود پایان دادید، هر مقام لشکری و کشوری را که برخلاف خواست شما پا به تحریریهها گذاشت، با مسئولیت من بیرون بیاندازید. من عمری آرزو داشتم روزنامهای آزاد و با کیفیت مثل لوموند در ایران داشته باشیم.»
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
آخرین نخستوزیر نظام پادشاهی اضافه کرد: «از من و اعضای دولت من با هر زبانی که میتوانید و میخواهید انتقاد کنید و مطمئن باشید که با اعتراض من روبهرو نخواهید شد، اما بیایید دست به دست هم بدهیم و کشورمان را از این ورطه خطرناک نجات بدهیم.»
او افزود: «من میدانم که شانس زیادی برای موفقیت ندارم، اما با این هدف نخستوزیری را پذیرفتهام که نگذارم مملکت به چنگ ملاها بیافتد.»
بختیار در این نشست جملهای را به کار برد که پس از به قدرت رسیدن خمینی درستی آن بهسرعت آشکار شد. او گفت: «نعلین آخوندها از چکمه نظامیان خطرناکتر است. مطمئن هستم که اگر آخوندها به قدرت برسند، شما نخستین قربانیان آنها خواهید بود.»
آخرین نخستوزیر شاه حکم نخستوزیری را یک هفته پیش از این نشست دریافت کرده بود، اما در دیدار با نمایندگان مطبوعات گفت: «من این حکم را یک هفته در جیب خودم نگاه داشتهام تا برای نخستین بار در روزنامههای آزاد منتشر شود. امیدوارم فردا این اتفاق بیافتد.»
پایان بزرگترین اعتصاب تاریخ مطبوعات ایران
اعضای هیأت مدیره سندیکای نویسندگان و خبرنگاران پس از گفتوگو با بختیار به این نتیجه رسیدند که دیگر هیچ دلیلی برای ادامه اعتصاب ندارند. این اعتصاب با هدف بازگشت به "منشور آزادی مطبوعات" آغاز شده و بیش از دو ماه ادامه یافته بود.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
منشور آزادی مطبوعات در پایان یک اعتصاب چهار روزه در ماه شهریور سال ۱۳۵۷ به امضای نمایندگان سه سندیکای مطبوعاتی و شریفامامی، نخستوزیر وقت، و وزیران اجرایی و اطلاعات و جهانگردی رسیده بود. این منشور دولت را به رعایت آزادی مطبوعات و امنیت شغلی روزنامهنگاران موظف میکرد. اما اندکی بعد نظامیان آن را پایمال کرده بودند.
انحلال ساواک و آزادی زندانیان سیاسی
آخرین نخستوزیر ملیگرای نظام پادشاهی چند روز بعد از انتشار حکم خود در رسانههای آزادشده در مجلس شورای ملی به قانون اساسی مشروطه سوگند یاد کرد. او بلافاصله با انحلال سازمان اطلاعات و امنیت کشور و آزادی همه زندانیان سیاسی اصلاحات بزرگ خود را پی گرفت، اما برخلاف انتظار خود از پشتیبانی نیروهای سیاسی، طبقه متوسط و روشنفکران برخوردار نشد و بازی را به خمینی باخت.
جمهوری اسلامی در تابستان سال ۱۳۵۹ کوشید با اعزام یک تیم ترور به سرکردگی انیس نقاش بختیار را ترور کند، اما موفق به این کار نشد و انیس نقاش نیز به دام پلیس فرانسه افتاد. بختیار سرانجام روز ۱۵ مرداد ۱۳۷۰ با توطئه جمهوری اسلامی به طرزی فجیع در خانه خود در پاریس به قتل رسید. هواداران بختیار هر سال در این روز بر مزار او در پاریس گرد هم میآیند و یادش را زنده میکنند.
شاپور بختیار، همانطور که در دیدار با اعضای هیأت مدیره سندیکای نویسندگان و خبرنگاران ایران گفته بود، از شانس چندانی برای اداره کشور برخوردار نشد. تصمیم دیرهنگام پادشاه، عدم پشتیبانی رهبران پرنفوذ جبهه ملی و طبقه متوسط و اعلام بیطرفی ارتش سه عامل تعیینکنندهای بودند که عرصه را بر تنها نخستوزیر وفادار به قانون اساسی مشروطه در دوران پهلوی تنگ کردند و زمینههای سقوط دولت او را فراهم آوردند.
* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس میکند و الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.