۱۷۵ سال از مرگ گوته گذشت
۱۳۸۶ فروردین ۲, پنجشنبهگوته در تاريخ ۲۸ اوت ۱۷۴۹ در يك خانوادهى اشرافى در فرانكفورت متولد شد. از پنج سالگى تحت آموزش قرار گرفت. در نوجوانى شاهد رويدادهاى مهم تاريخى از جمله اشغال زادگاهش توسط ارتش فرانسه بود.
در پانزده سالگى به خواست پدرش در دانشگاه لايپزيگ به تحصيل حقوق پرداخت. گوته همزمان در كنار آن در درسگفتارهاى فلسفه و تاريخ ادبيات نيز شركت مىكرد. در اين دوره خود را با آثار لسينگ و انديشههاى روشنگرى مشغول ساخت. در سال ۱۷۶۸ دانشگاه را به دليل بيمارى شديد ترك كرد و به خانهى پدرى بازگشت. پس از بهبودى، تحصيلات را از سر گرفت و در ۲۲ سالگى دكتراى حقوق خود را از دانشگاه استراسبورگ دريافت كرد.
اين دوره در آلمان به عصر «توفان و كشش» (اشتورم و درانگ) معروف است. عصرى كه بر خلاف روشنگرى، براحساسات تكيهى بيشترى مىشود تا بر نيروى فهم. گوته خود را در اين ايام وقف شعر و نمايشنامهنويسى كرد. نخستين نمايشنامه عاطفى او ملهم از افسانهى شهسوارى با دست آهنين، «گوتس برليشينگن» نام داشت و چند سال پس از آن سوگنمايش «اگمونت» را نوشت.
شكست گوته در عشق به نامزد دوستش، موجب نوشتن رمان «رنجهاى ورتر جوان» شد كه براى او آوازهى جهانى به همراه داشت. تاثير اين رمان در آن ايام چنان بود كه بسيارى از خوانندگان جوان آن كه در عشق شكست خورده بودند، مرگ داوطلبانه را برگزيده و دست به خودكشى زده بودند. شاعر و نويسندهى جوان از اين خبرها تكان خورده و گفته بود كه خوانندگانش او را نفهميدهاند.
گوته در سال ۱۷۷۵ از طرف كارل آگوست دوك وايمار به دربار وى فراخوانده شد. براى شاعر جوان ايام سختى با وظايف سنگين آغاز شده بود. با اين حال در اين دوره منظومههاى روايى مانند «ماهيگير» را نوشت. بعدها آشنايى با شيلر بود كه اخگر شعر و هنر شاعرى را دوباره در وجود او شعلهور ساخت.
با سفر دوسالهى گوته به ايتاليا، دورهى «كلاسيك» او آغاز شد. درامهايى كه در اين سالها نوشت ديگر صرفا بر احساسات تكيه ندارد، بلكه احساس مىبايست از طرف فهم كنترل شود. از اين طريق است كه انسان مىتواند از نظر اخلاقى به كمال برسد.
گوته كه در زندگى با زنهاى بسيارى آشنا شده بود، پس از بازگشت از ايتاليا، سرانجام در سال ۱۸۰۶ به ازدواج تن داد. همسرش كريستيانه وولپيوس براى او بچههاى زيادى به دنيا آورد كه از آن ميان فقط پسرش آگوست زنده ماند.
در اين ايام، روز به روز بر آوازهى گوته افزوده مىشد. افراد زيادى براى ديدن او و اداى احترام نسبت به وى به وايمار مىآمدند. اما گوته تدريجا از جمع دورى مىكرد و به خلوت خود پناه مىبرد. هنگامى كه مردم آلمان و ديگر كشورهاى اروپا عليه سلطهى ناپلئون بر سرزمينشان قيام كردند، گوته از شركت دادن پسرش در پيكارهاى آزاديبخش خوددارى كرد. او به ناپلئون احترام مىگذاشت و همزمان از جنگ و خونريزى نفرت داشت. گوته بارها مخالفت خود را با ايدههاى ملىگرايانه اعلام كرده بود.
گوته در ايام سالخوردگى تحت تاثير شاعران شرق قرار گرفت. خود او گفته بود كه بايد اذعان كرد كه شاعران شرق والاترند. در سال ۱۸۱۹ اثر معروف خود «ديوان غربى ـ شرقى» را به پايان رساند. در سال ۱۸۲۵ نگارش دومين بخش «فاوست» را كه بخش نخست آن را در سال ۱۸۰۶ نوشته بود آغاز كرد و آن را در سال ۱۸۳۱ به پايان رساند. گوته در ۲۲ مارس ۱۸۳۲ در خانهاش چشم از جهان فروبست. پيكر او را در وايمار و در كنار آرامگاه شيلر به خاك سپردند.
بهرام محيى