"گربه ناقص"، نگاهی دیگر به سنت در جامعه مدرن
۱۳۹۶ اسفند ۱, سهشنبه"چشمانداز سینمای آلمان" بخش نسبتاً جدیدی از جشنواره فیلم برلین است که وظیفه آن عرضه بیشتر فیلم های آلمان و پشتیبانی از آنهاست. در این بخش که هفدمین سال خود را پشت سر میگذارد، فیلمهای قوی و ضعیف بدون تفاوتهای ژانری در کنار یکدیگر عرضه میشوند. در این بخش اغلب کار سینماگران جوان به نمایش گذاشته میشود.
فیلم گربه ناقص که اغلب عوامل آن ایرانی یا ایرانیتبار هستند نیز در بخش چشمانداز سینمای آلمان به نمایش گذاشته شد. در اکران اول آن در برلیناله سالن سینما کامل پر بود و با استقبال پرشور تماشاگران مواجه شد.
فیلم "گربه ناقص" ساخته سوسن گردانشکن (کارگردان و فیلمنامهنویس) است. نقشهای اصلی در این فیلم را پگاه فریدونی (در نقش مینا) و هادی خانجانپور (در نقش کیان) بر عهده دارند.
پگاه فریدونی بازیگر نسبتاً شناختهشدهای است که تا کنون در دهها فیلم سینمایی و تلویزیونی نقشآفرینی کرده است که از جمله میتوان به فیلمهای "زنان بدون مردان"، "۳۰۰ کلمه آلمانی" و سریال موفق "ترکی برای مبتدیان" اشاره کرد.
فریدونی در فیلم گربه ناقص بازی خوبی را ارائه کرد و بار دیگر نشان داد که برای نقشهای بسیار پیچیده و چندلایه آمادگی کامل دارد.
فیلم گرچه برخی جنبههای کلیشهای را مطرح میکند، اما از آنجاییکه شاید مخاطبان اصلی آن تماشاگران اروپایی هستند، نمایش آنها خالی از لطف نباشد. برای نمونه میتوان به "کشف حجاب زنان ایرانی" در هواپیما یا ترس از رفتن به استخر با مایو اشاره کرد. گویی که نگاههای سرزنشآلود و ترسآور ماموران و افراد قشری در اروپا نیز زنان ایرانی را دنبال میکنند.
داستان فیلم
ازدواج میتواند برای برخی افراد صرف نظر از تفاوتهای فرهنگی، دینی و قومی به یکی از پردرسرترین موضوعات زندگی بدل شود. داستان گربه ناقص نیز با زوجیابی آغاز میشود.
کیان که در آلمان بزرگ شده و پزشک است در صدد یافتن همسر است، اما تلاشهای او به نتیجه نمیرسند. سرانجام دختری به نام مینا از اصفهان برایش پیدا میشود و وصلتی بدون شناخت کامل صورت میگیرد.
گردانشکن، کارگردان فیلم درباره ازدواجهایی از این دست میگوید: «این موضوع همیشه نظرم را جلب کرده که که این گونه روابط هم میتوانند عمل کنند. مسئله مهم اینست که ازدواج اجباری نباشد. در جایی که افراد تصمیم میگیرند، بدین طریق با یکدیگر ازدواج کنند، صرفاً آشنایی درستی از یکدیگر ندارند. البته این نوع ازدواجها در تضاد آشکار با تصور جوامع غربی از یک ازدواج ایدهآل است. در اینجا باید جرقهای زده شود و عشق در نگاه اول باید ایجاد شود. برای من مهم بود که این موضوع هم دیده شود که به گونهی دیگری میتوان به این مسئله نزدیک شد.»
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
آمدن مینا به آلمان و شروع زندگی مشترک به سرعت تفاوتها را عریان میکند. مینا روزها را تنها در آپارتمان تنها سپری میکند تا اینکه گربهای را خریداری میکند. فروشنده به مینا میگوید که این گربه دارای "عیب ژنتیکی" است. ورود گربه به زندگی کیان و مینا آغاز جروبحثهای زناشویی است.
گربه با خرابکاریهایش باعث به وجود آمدن هرج و مرج برای این زوج جوان میشود. طرفداری مینا از گربه و انتقاد دائمی کیان نشان میدهد که مشکلات و رازهای بسیار عمیقتری وجود دارند که از سر راه برداشته نشدهاند.
تو گویی گربه نماد ساختارها و پیشداوریهای اجتماعی است که در هر دو جامعه ایران و آلمان وجود دارند و به افراد تحمیل میشوند. این ساختارها افراد را مقید میکنند که برطبق هنجارهای معینی عمل کنند.
از آنجایی که مینا به آلمان (جامعه بیگانه) میآید و او نیز گربه را خریداری میکند، به مخاطب این گونه القا میشود که بیش از همه این مینا است که باید خود را با واقعیتهای جامعه جدید سازگار کند.
تناقضهایی در شخصیتپردازی مینا و کیان مشهود است که اگر لغزشهای معرفتی نداشته باشند، باید آن را به حساب تناقضهایی گذاشت که همه انسانها در فکر و رفتار خود دارند. انسانها بیآنکه بدانند با این تناقضها زندگی میکنند و با آنها میمیرند.
جدایی موقت مینا از کیان از این منظر نیز قابل توجه است که با خروج گربه از زندگی کیان دوباره آپارتمان تمیز و مرتب میشود، اما کیان چیزی را گم کرده است. فرار گربه به معنای به دور ریختن قیدهای زائد اجتماعی، امکان نزدیکی این زوج جوان را فراهم میکند.
گردانشکن با ظرافت خاصی کوشیده است که نیازهای واقعی و عاطفی و همزمان متفاوت شخصیتهای داستانش را به تصویر بکشد. او در اغلب موارد موفق بوده است.
فیلم گربه ناقص با نگاهی کنجکاوانه میکوشد که برای سنت در جهان مدرن جایی باز و همزمان از آن عبور کند، حتی آنجا که ارزشهای سنتی دیگر دیر زمانی است که حقانیت خود را از دست دادهاند.