1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

کنفرانس گفتمان ایران در ادبیات آلمان • "جامعه ایرانی متوجه فلسفه هایدگر نشده است"

میترا خلعتبری۱۳۹۳ خرداد ۲۷, سه‌شنبه

کنفرانس "بررسی گفتمان ایران در ادبیات آلمان از قرن ۱۸ تا ۲۰" در شهر استراسبورگ فرانسه برگزار شد. در این کنفرانس برای نخستین بار پژوهشگرانی از ایران نیز حضور داشتند.

https://p.dw.com/p/1CKFj
عکس: privat

[No title]

این برنامه با کوشش دو دانشگاه لوکزامبورگ و استراسبورگ از روز ۱۱ تا ۱۳ ژوئن (۲۱ تا ۲۳ خرداد) با تلاش "حمید تفضلی" استاد ادبیات تطبیقی و نویسنده کتاب "گفتمان ایران در آلمان" اجرا شد.

در زمستان سال ۲۰۱۲ بخش آلمانی دانشگاه استراسبورگ از حمید تفضلی دعوت کرد تا در مورد ایران در گفتمان ادبی در فرانسه و آلمان سخنرانی داشته باشد. بدین ترتیب با سخنرانی وی در این دانشگاه، قدم ابتدایی برای بررسی مسائل ایران در چارچوب ادبیات اروپا در فرانسه برداشته و پس از دو سال کنفرانسی در همین رابطه برگزار و به مسئله ایران در گفتار، نوشتار و فیلم پرداخته شد.

حمید تفضلی، استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه لوکزامبورگ، در مورد این کنفرانس به دویچه‌وله می‌گوید: «من در ابتدا باید توضیح کوتاهی در مورد واژه گفتمان بدهم. این واژه در برابر واژه لاتین و فرانسوی " Discours" استفاده می‌شود که به معنای پرداختن به یک موضوع ویژه است. موضوع ما در این کنفرانس پرداختن به ایران در گفتار، نوشتار و فیلم بود. ما در چارچوب این تئوری به تشریح معنا، مفهوم و نتایجی پرداختیم که از طریق متن، فیلم و غیره پدید می‌آید. البته مرکز ثقل بررسی‌ها روی متن بود چون ما با ادبیات سروکار داشتیم.»

دیدی متفاوت از ایران

در این کنفرانس دو روزه اساتیدی از کشورهای آلمان، آمریکا، فرانسه، لوکزامبورگ، بلژیک، مجارستان و ایران حضور داشتند و هر یک به بررسی گفتمان ایران در ادبیات آلمان از قرن ۱۸ تا ۲۰ پرداختند.

حمید تفضلی می‌گوید: «مطرح شدن ایران در جامعه اروپا به ارتباطات سیاسی و اقتصادی‌یی برمی‌گردد که اروپا در قرن ۱۶ـ ۱۵ تمایل داشت با ایران داشته باشد. همچنین از دهه ۱۹۳۰ تا بروز انقلاب در ایران، علاقه شدیدی به علم ایرانشناسی به وجود آمد. به خاطر انقلاب در ایران در این بین‌ وقفه‌ای به وجود آمد و در نتیجه محدود شدن فضای ارتباطات دانشگاه‌ها، ما کمتر به تبادل فرهنگی با اروپا پرداختیم. پس از طی این وقفه، از اواخر دهه ۹۰ دوباره امکان برای تحقیق به وجود آمد که و توانستیم تغییر و تحولاتی به وجود آوریم.»

تفضلی می‌افزاید: «من از سال ۲۰۰۱ که تحقیقاتم را شروع کردم، متوجه این فقدان شده و شروع به کار در این زمینه کردم. برای من مهم بود که به ایران به عنوان یک عنصر خاص نگاه کنیم و در چارچوب ادبیات آلمان و فرای بحث شرق شناسی، ایران را مطرح کنیم.»

حمید تفضلی، استاد ادبیات تطبیقی و نویسنده
حمید تفضلی، استاد ادبیات تطبیقی و نویسندهعکس: DW/Keivandokht Ghahari

به باور استاد دانشگاه لوکزامبورگ دلیل این‌که ایران در حال حاضر به‌شدت مطرح شده، شاید این باشد که سیاست ایران در اروپا و آمریکا به خاطر تأثیر بسیار منفی‌، خلائی را به وجود آورده که هم انسان‌ها را می‌ترساند و هم آن‌ها را کنجکاو می‌کند.

او توضیح می‌دهد: «این ترس به خاطر مسائلی است که در گزارش‌ها می‌خوانیم. اما هرچقدر یک کشوری بسته شود، به همان شدت هم کنجکاوی انسان‌ها زیادتر می‌شود و از این رو بسیاری از پژوهشگران و به‌خصوص ژورنالیست‌ها در پی این هستند که ببینند آیا تأثیر مثبتی هم می‌توانند از ایران ارائه دهند یا خیر. برگزاری چنین کنفرانس‌هایی برای به وجود آوردن دیدی مثبت در این رابطه است.»

کژفهمی متقابل فرهنگ آلمانی و ایرانی

یکی از افراد حاضر در این کنفرانس "محمود فلکی" شاعر و نویسنده ایرانی ساکن هامبورگ بود. آقای فلکی که در دانشگاه هامبورگ در رشته‌های ادبیات آلمانی و ایران‌شناسی تحصیل کرده است، در مورد این کنفرانس به دویچه‌وله می‌گوید: « خوبی این کنفرانس تنوع آن بود. چون تنها یک موضوع مشخص را دربر نمی‌گرفت، بلکه مسائل مختلف را در رابطه با گفتمان بینافرهنگی ایران با کشورهای مطرح اروپایی مطرح می‌کرد.»

محمود فلکی در این کنفرانس به بخش‌هایی از رساله‌ی دکترای خود با عنوان "گوته و حافظ، درک و کژفهمی متقابل فرهنگ آلمانی و ایرانی" پرداخت.

وی در این باره می‌گوید: «زمانی که من در دانشگاه هامبورگ در حال تحصیل بودم، متوجه شدم که بعضی از مسائلی که در ارتباط با فرهنگ ایرانی و ادبیات ایرانی، در ادبیات آلمانی یا فرهنگ آلمانی مطرح شده‌اند، در مواردی به گونه‌ای است که ناشی از نوعی سوءتفاهم یا کژفهمی است. ما ایرانی‌ها دوست داریم برای مثال وقتی شاعری مثل "گوته" در ارتباط با شاعران یا فرهنگ ایرانی نکات خوب و مثبتی را مطرح می‌کند، او را کمی برجسته‌تر مطرح کنیم. برای من اما جالب بود چه طور فردی مانند "گوته" که شاعر عصر روشنگری است، به یک شاعر قرون وسطائی ایران علاقه‌مند می‌شود و او را به عنوان استاد خودش می‌نامد. تا آنجا که تلاش می‌کند از طریق شعر حافظ دیوان خودش را بنویسد.»

فلکی می‌افزاید: «این پرسش بزرگی برای من بود که چگونه دو جهان متفاوت و دو اندیشه متفاوت می‌توانند با یکدیگر یک‌جا باشند. به همین خاطر فکر کردم که شاید "گوته" نتوانسته است، "حافظ" را خوب بفهمد. این در واقع پرسش اساسی‌ای بود که باعث شد من وارد این مبحث شوم. برای مثال متوجه ترجمه ناقص "هامر پورگاشتال" از دیوان حافظ شدم که در سال ۱۸۱۲ یا ۱۸۱۳چاپ شده است. در ترجمه این دیوان در مواردی واژه‌ها و اصطلاحاتی که حافظ به‌کار برده، ناقص ترجمه شده است. بنابراین در مواردی گوته برداشتی که از حافظ کرده، آن حافظ واقعی نیست. این نکات بود که مرا بر آن داشت در مورد این کژفهمی‌ها بیشتر بدانم و آن‌ها را مطرح کنم.»

محمود فلکی، شاعر و نویسنده
محمود فلکی، شاعر و نویسندهعکس: Parisa Tonekaboni

حضور پژوهشگران از ایران، قدمی مثبت

در این کنفرانس حضور چندین پژوهشگر از دانشگاه‌های ایران، از قدم‌های مثبتی بود که برگزار کنندگان این برنامه آن را بسیار مثبت ارزیابی کردند.

حمید تقضلی در این رابطه می‌گوید: «هدف من همیشه برقراری ارتباط پژوهشگران آمریکایی و اروپایی با پژوهشگران ایرانی است. پیش از این در کنفرانسی که در آمریکا برگزار کرده بودم، بسیار تلاش کردم تا از ایران دوستانی را برای سخنرانی دعوت کنم، اما معمولا دانشگاه‌های محل تدریسشان در ایران مخالفت می‌کردند. این بار اما تفاوت‌هایی به وجود آمده است و ما توانستیم با دوستان ارتباط برقرار کنیم و از سه دانشگاه ایران، اساتیدی را در این کنفرانس داشته باشیم.»
محمود فلکی نویسنده کتاب "من خارجی هستم و این خوب است" نیز در این رابطه می‌گوید: «کسانی که از ایران آمده بودند، جوانانی بودند که روی این موضوعات در حال تحقیق و پژوهش هستند که این بسیار موجب خوشحالی است. من در مجموع انتقاداتی به همان کژفهمی‌هایی که پیش از این گفته بودم، دارم. جالب بود که در صحبت‌های برخی از دوستانی که از ایران آمده بودند نیز این کژفهمی‌ها به چشم می‌خورد.»

فلکی می‌افزاید: «یکی از کسانی که از ایران آمده بود، در رابطه با ترجمه "هایدگر" در ایران در این کنفرانس صحبت کرد و توضیح داد که به دلیل ترجمه بد، جامعه ایرانی به کل متوجه فلسفه هایدگر نشده است. این فرد برای نخستین بار واقعیتی را که کژفهمی جامعه ایرانی روشنفکر از هایدگر است، بیان کرد. از این زاویه فکر می‌کنم، حضور چنین افرادی در این کنفرانس‌ها بسیار مهم و مثبت است.»

کنفرانس "بررسی گفتمان ایران در ادبیات آلمان از قرن ۱۸ تا ۲۰" در روز ۱۳ ژوئن (۲۳ خرداد) در شهر استراسبورگ در حالی به کار خود پایان داد که برگزار کنندگان آن امیدوار به برپایی کنفرانس‌های دیگر در این رابطه برای بررسی و شناساندن هر چه بهتر فرهنگ و ادبیات ایرانی به جوامع دیگر هستند.