کلینت ایستوود: پیر پرتکاپو
۱۳۸۷ اسفند ۹, جمعهایستوود که برای آغاز نمایش آخرین فیلم خود به نام "گران تورینو" به فرانسه رفته، جایزه خود را شامگاه چهارشنبه در پاریس دریافت کرد. در پی نظری میاندازیم به زندگی و کار کلینت ایستوود با نگاه به مصاحبهی تازهی اشپیگل با این سینماگر نامی.
کلینت ایستوود در بسیاری از فیلمهای خود با دیدی انتقادی به نژادپرستی در ایالات متحده نگاه میکند. از تکرار این درونمایه در فیلمهای ایستوود آشکار است که او بلای نژادپرستی را همچنان از آفتهای جدی جامعه آمریکا تلقی میکند و برخورد با آن را ضروری میداند.
شخصیت "گران تورینو" فیلم آخر ایستوود به نام والت کووالسکی، پیرمردی تلخ و خشن است که تمام ویژگیهای "آمریکای اصیل" را در خود گرد آورده است، که نژادپرستی هم در آن سهمی دارد. اما تجارب زندگی سرانجام به والت میآموزد که قبل از آنکه آمریکایی باشد، یک انسان است و فراتر از خون و رنگ و نژاد، از بند ناف خود به تمام آحاد بشر وابسته است.
"هجوم مهاجران"
ایستوود در گفتگو با اشپیگل توضیح میدهد: ”کووالسکی داوطلبانه در جنگ کره شرکت کرده، و پس از آن پنجاه سال در کارخانهی خودروسازی فورد جان کنده است... او یک آمریکایی وطنپرست به سبک قدیم است و حالا باید شاهد باشد که مهاجران آسیایی خانه و زندگی او را به محاصره میگیرند. او از تغییر نفرت دارد، اما بعد میبینیم که درست همین همسایههای منفور هستند که طرز فکر او را تغییر میدهند.“
ایستوود در فیلمهایی که خود کارگردانی کرده همواره با نگاهی انتقادی به رسم و راه آمریکایی نگریسته است. دربارهی آخرین فیلم خود "گران تورینو" میگوید: ”من مایلم آینهای در برابر جامعه آمریکا بگیرم تا این جامعه تصویر واقعی خود را ببیند... دلم نمیخواهد فیلمی بسازم که فقط سرگرمکننده باشد. در این سن و سال مایلم فقط به مسائلی بپردازم که از دلم بر میآیند. روشن است که یافتن سرمایه برای چنین کارهایی راحت نیست. در هالیوود تمایل چندانی به ساختن فیلمهای انتقادی وجود ندارد، چون چنین فیلمهایی فروش بالا ندارند، اما من حاضرم به هر مشقتی تن بدهم تا بتوانم برای فیلمهایی بودجه فراهم کنم که تماشاگر را به فکر وا دارند.“
اشپیگل میپرسد: ”این فیلم چه پیامی دارد؟“
پاسخ ایستوود: ”فیلم میگوید که هیچوقت برای یاد گرفتن دیر نیست. والت کووالسکی انباشته از نفرت است، اما میبینیم که به تدریج یاد میگیرد بر نفرت نژادی خود غلبه کند، به محبت و تفاهم برسد.“
اما تعصبات نژادی در آمریکا این روزها بعد بیسابقهای پیدا کرده است. بردگان سیاه دیروز، به تازگی فرزند خود را به "کاخ سفید" فرستادند. ایستوود در این باره محتاط است و میگوید: ”نباید وعده زیادی به خود بدهیم. باید ببینیم که باراک اوباما واقعا چه برنامهای دارد. همه انتظارات زیادی از او دارند، اما بی شک او قادر نیست به خیلی از اهداف سیاسی خود جامهی عمل بپوشاند. اوضاع ناگوار اقتصادی دولت اوباما را راحت نمیگذارد.“
از وسترن اسپاگتی تا فستیوال کن
کلینت ایستوود هنگام دریافت جایزه خود از دست ژیل ژاکوب مدیر فستیوال کن گفت که همیشه از حمایت سینمادوستان فرانسوی برخوردار بوده، درحالیکه در میهن خود با بیمهری روبرو بوده است. این واقعیتی انکارناپذیر است. در اروپا بود که استعداد ایستوود در کارگردانی کشف شد.
هنگامی که ایستوود در اوایل دهه ۱۹۷۰ به کارگردانی فیلم دست زد، محافل هنری آمریکا به ندرت کار او را جدی گرفتند. او پیش از آن تنها در سریالهای تلویزیونی بازی کرده و با چند وسترن ایتالیایی معروف به "وسترن اسپاگتی" به شهرت رسیده بود، که از نظر سینمای هالیوود سراسر تقلبی بودند.
ایستوود به موازات بازی برای سینماگران زبردستی مانند دان سیگل، بهترین بازیهایش را در فیلمهای خود ارائه داد. از اواخر دهه ۱۹۸۰ اروپا به ویژه منتقدان فرانسوی به کارهای او مانند "برد"، توجه خاصی نشان دادند. فیلم برد روایتی دلنشین از زندگی چارلی پارکر نوازنده معروف جاز بود. تازه در سال ۱۹۹۲ و با فیلم "نابخشوده" بود که ایستوود توانست هالیوود را نیز با ظرافت طبع و خلاقیت خود مجاب کند تا به او اسکار بدهد.
پایان کار؟
کلینت ایستوود در پیرسالی به هیچوجه احساس ضعف و ناتوانی ندارد، برعکس معتقد است حالا وقت آن رسیده که هر فیلمی که دوست دارد، بسازد.
مصاحبه گر اشپیگل از سینماگر می پرسد: ”شما روز ۳۱ مه امسال ۷۹ ساله میشوید، اما گویا هنوز خیال بازنشستگی ندارید؟“
ایستوود: ”من از بطالت و بیکاری بیزارم. عاشق فیلم ساختن هستم و نمیتوانم به سادگی از آن بگذرم. مادرم دو سال پیش در ۹۷ سالگی درگذشت. اگر من به او رفته باشم، هنوز توان و رمق کافی در بدنم هست. دو هفته دیگر فیلمبرداری کار بعدی خود به عنوان "عامل انسانی" را در آفریقای جنوبی شروع میکنم. این فیلم مقطع مهمی از زندگی نلسون ماندلا را روایت میکند. مورگن فریمن در این فیلم نقش ماندلا را ایفا میکند.“