پنجمين سالگرد فاجعه يازدهم سپتامبر
۱۳۸۵ شهریور ۲۰, دوشنبهاول اينکه نقشى که آمريکا در جهان بازى مىکند و بعضى از سياستهاى خارجى آن مىتوانند واکنشى برانگيزند که آمريکاييان در خاک کشور خودشان آنرا تجربه کنند. ديگر اينکه در آن سوى اقيانوسهايى که اطراف آمريکا را گرفته ، مردم و نظامهاى اعتقادىاى وجود دارند که موجوديت آمريکا و ارزش هاى فرهنگى و تمدنى آن را به رسميت نمىشناسند و با آن سر جهاد دارند.
در فرهنگ سياسى آمريکا به جاى واژگانى چون «تهديد سرخ» و «امپراتورى شرّ» که در دوران جنگ سرد با کمونيسم مرسوم بود، کارزار تبليغاتى با عبارات «تروريسم جهادی» ، «محور شرارت» و «رژيمهاى شرور» جلو مىرود.
منظور از رژيمهاى شرور به طور عمده رژيمهاى اسلامى ضد آمريکايى است که از سازمانها و جنبشهاى اسلام سياسى در دنيا حمايت مادى يا معنوى به عمل مىآورند و آنها را عليه منافع آمريکا و اسرائيل تجهيز مىکنند. همچنين براى نخستين بار دولت آمريکا يکى از هدفهاى خود را استقرار دموکراسى در خاورميانه يا «تحول دموکراتيک» در آن منطقه اعلام کرد.
در پنجمين سالگرد فاجعه يازدهم سپتامبر، ضديت با مسلمانان در آمريکا افزايش پيدا نکرده و موارد چشمگيرى از تبعيض عليه آنها گزارش نشده است، اما نوعى تشديد حساسيت پنهان در اماکن عمومى، فرودگاهها و ايستگاههاى مرزى در قبال اسامى و چهرههاى عرب يا مسلمان بيشتر احساس مىشود. اين حساسيتها در مواقع حساس يا زمانى که احساس ناامنى ايجاد شود مىتواند شکل نژادگرايانه به خود بگيرد.
آگاهى از شرايط قربانيان سياستهاى آمريکا در ساير نقاط جهان و همدردى با آنها هنوز جاى مهمى را در آگاهى اجتماعى شهروندان آمريکايى بازى نمىکند. البته، از هر ده آمريکايى شش نفر مخالفت جنگ عراق و عملکرد بوش در اين کشور است. مخالفت قانونى با کابينهى بوش که مىخواهد زير عنوان امنيت ملى و پيشگيرى از تروريسم آزادىهاى مدنى را محدود کند نيز به قوت خود باقى است. اما اين مخالفتهاى داخلى تنها از زاويه منافع خود مردم آمريکا و امنيت و آزادى آنان صورت مىگيرد.
در سطح فرهنگ عوام و سرگرمىهاى توده پسند، در داستانها و فيلمهاى سينمايى و تلويزيونى براى نقشهاى منفى و توطئه گران ضددموکراسى، به جاى چهرههاى چينى و ويتنامى و لهجههاى روسى و آلمانى و ريشوهاى کوبائى، ما اکنون چهرههاى عرب و اسامى اسلامى و لهجههاى خاورميانهاى را داريم.
سياست رسمى اعلام شده از سوى دولت يعنى «جنگ با ترور» انعکاس خودش را در فيلمها و رمانها و سريالهاى ماجرائى پيدا مىکند که در آنها قهرمانان مثبت اعضاى سازمانهاى امنيتى آمريکا و سلاحهاى مدرن و تکنولوژى هاى کامپيوترى جذاب آنها است.
مقامات امنيتى تأکيد دارند که جنگ با ترور نه تنها حاوى عمليات پليسى، نظامى و جنگى است بلکه همزمان جنگ ايدئولوژيک براى تسخير قلبها و ذهنها در کشورهاى جهان سوم نيز هست. ظرف پنج سال اخير شبکهى کامپيوترى اينترنت يکى از جبهههاى اصلى اين نبرد ايدئولوژيک بوده است.
در سطح عمليات پليسى مسألهى بازجويى و شکنجهى مظنونان به ترور در کشورهاى دموکراتيک از يکسو و مسالهى گردن زدن گروگانها (از جمله خبرنگاران غربی) و ترور انتحارى از سوى ديگر جنبههاى اخلاقى تازهاى را در اين نبرد مطرح کرده است.
دو تن از کسانى که گزارش رسمى کميسيون تحقيق از رويداد يازدهم سپتامبر را فراهم کردند در روزنامهى «نيويورک تايمز» (دهم سپتامبر) نوشتند: «مسألهى دراز مدت در برابر آمريکا آن است که جلوى راديکاليزه شدن جوانان مسلمان ـ از جاکارتا گرفته تا لندن ـ را بگيرد و اين کار را با فراهم کردن امکانات انجام دهد نه آنکه در عوض يأس و سرخوردگى را باعث شود. جوانهاى مسلمان بىشمارى در دنيا هستند که نه شغلى مىتوانند پيدا کنند و نه اميدى براىشان باقى مانده؛ آنها نسبت به حکومتهاى خودشان، يا نسبت به اوضاع عراق و سياست خارجى آمريکا لبريز از خشماند.»
باوجود تمام پيشگيرىهاى امنيتى، بيشتر آمريکاييان در شهرهاى بزرگ، وقوع فاجعهاى نظير يازدهم سپتامبر را در آينده محتمل مىشمارند.
عبدى کلانترى، گزارشگر صداى آلمان در نيويورک