پدیده حسادت به فرزند و راههای جلوگیری از آن
۱۳۹۵ مهر ۱, پنجشنبهرفتن به سینما بدون برنامهریزی قبلی، تماشای تلویزیون در آرامش، خواب راحت و معاشقه بدون مزاحم؛ پس از تولد فرزند روابط خانوادگی و زناشویی دستخوش تغییرات بسیار میشود. این شرایط جدید برای بسیاری از پدر و مادرهای جوان چالشی واقعی است. زیرا آنها زمانی متوجه این تغییرات میشوند که دیگر کار از کار گذشته است.
گابریله آیگنر، درمانگر خانواده معتقد است که این تغییرات ممکن است موجب بروز حسادت شود.
این تغییرات از زمان بارداری آغاز میشود. زن در دوران بارداری احساسات جدیدی را تجربه میکند و وارد دنیای تازهای میشود که ذهنش را مشغول میکند. ممکن است که شریک زندگی او دچار حس وانهادگی شود. اهمیت تعهداتی که موجب پیوند تنگاتنگ زوج شده، ممکن است کمتر شوند. این امر میتواند سبب میشود که مرد از پدر شدن احساس خوشحالی نکند.
هنگامی که زوج از داشتن کودک خرسند باشند، دوران بارداری پیوند آن دو را محکمتر میکند. اما چنانچه بارداری برنامهریزی نشده باشد، ممکن است که کودک یک بیگانه قلمداد شود.
بسیاری از مردان بر غیرمنطقی بودن اینگونه احساسات واقفاند. به اعتقاد دکتر آیگنر حسادت ممکن است نشانه ناامنی وعدم اطمینان از توانایی در برخورد با تغییرات باشد، بنابراین صحبت درباره آن حائز اهمیت است.
رابطه جنسی پس از تولد نوزاد
با تولد فرزند ممکن است وضعیت زوج بحرانیتر شود. روانشناسان بر این عقیدهاند که نیازهای کودک باعث برقراری رابطهای نزدیک و تنگاتنگ میان مادر و فرزند میشود. همه پدران قادر نیستند تغییرات همسرشان را با دید مثبت نگاه کنند.
امکان دارد روابط جنسی طی چند هفته پس از تولد کاهش یابد یا به طور کل متوقف شود. همچنین ممکن است مراقبت ۲۴ ساعته مادر از فرزند سبب شود که او اغلب احساس خستگی کند.
این احتمال نیز وجود دارد که نیاز زن به نزدیکی و برقراری رابطه جنسی به دلیل حسی که از نوازش و رسیدگی دائمی به کودک میگیرد، موقتا فروکش کند.
از طرف دیگر زن پس از زایمان نیاز به تجدید نیرو دارد. در هر صورت مرد باید تا زمان ابراز تمایل دوباره زن به رابطه جنسی شکیبایی به خرج دهد. روانشناسان معتقدند که در این شرایط مردان نیز باید خود را با موقعیت جدید تطبیق دهند.
دورههای آموزشی مراقبت از کودک میتوانند اطلاعات اولیه را در اختیار والدین آینده قرار دهند تا در برابر این پرسشها که چه تغییراتی پدید میآیند و تولد کودک چه تاثیری بر تغییر نقش آنها دارد، بهتر واکنش نشان دهند.
مردانی که پیش از تولد فرزند به این موضوع فکر کردهاند، با موقعیت جدید راحتتر کنار میآیند.
نکته مهم این است که زن باید مرد را تا حد امکان در امور مربوط به فرزندداری دخالت دهد. شاید پدر نتواند کودکش را آرام کند، اما میتواند از راههای گوناگون دیگر به او نزدیکتر شود: حمام بردن کودک، نوازشهای پیش از خواب، گردش روزانه.
هر چقدر پدر وقت بیشتری را با فرزند بگذراند و هر چقدر مرد بیشتر احساس مفید بودن بکند، امکان برانگیخته شدن حس حسادت او نسبت به فرزند کمتر میشود.
اهمیت وقتگذرانی بدون حضور فرزند
دکتر آیگنر میگوید: «مرد باید در مورد حس حسادتش به فرزند، حتی اگر غیرمنطقی هم به نظر آید، با همسرش صحبت کند. وقتی مادر تمام وقتش را صرف فرزند کند، پدر حق دارد که مرزبندیهایی را طلب کند. بنابراین برنامهریزی برای گذراندن وقت با هم بسیار اهمیت دارد.»
زوجی که صاحب فرزند شدهاند، باید دستکم یک بار در هفته بدون حضور فرزند یا فرزندانشان با یکدیگر وقتگذرانی کنند. بهترین اقدام این است که در طول دوره بارداری امکاناتی برای نگهداری کودک بعد از تولد برنامهریزی شود.
هنگامی که کودک بزرگتر میشود این دغدغه وجود دارد که از زمان خواب فرزند در اتاقش برای صرف وقت با هم استفاده شود. تعداد کودکانی که اصرار دارند در کنار والدین خود بخوابند، کم نیست.
به نظر روانشناسان یکی از موقعیتهایی که ممکن است موجب شود مادر یا پدر احساس وانهادگی کند زمانی است که فرزند فقط با مادر درددل کند و یا اینکه رازهایش را تنها با پدر در میان بگذارد. در چنین شرایطی باید علت را بررسی کرد. ممکن است این دوران گذرا باشد یا ناشی از سوءتفاهمی که زمانی رفع خواهد شد.
شاید یکی از والدین از قدرت درک و ظرفیت بیشتری برخوردار باشد یا شاید قادر باشد زمان بیشتری را صرف فرزندش کند. در این صورت میتوان کمبودها را کشف و بررسی کرد و درصدد جبران کم و کاستیها برآمد. پدران شاغلی که در طول هفته دیر به خانه برمیگردند، میتوانند تعطیلات آخر هفته را فقط به فرزندشان اختصاص دهند تا رابطه دوباره مستحکم شود.
دکتر آیگنر معتقد است که در اغلب موارد اینکه فرزند برای مدتی تمایل بیشتری به پدر یا مادر نشان دهد طبیعی است. نکته حائز اهمیت این است که نباید یکی از والدین همیشه نقش فردی را ایفا کند که به همه خواستهها پاسخ منفی میدهد و دیگری نقش کسی را بازی کند که همیشه همه چیز را مجاز میداند.
حس حسادت ممکن است در اثر عدم تعادل در امور تربیتی و یا ارزشگذاریها برانگیخته شود. او میگوید: «کودکان همیشه سادهترین راه را انتخاب میکنند.»
برای مثال پدری که شبها پس از کار به خانه برمیگردد و از جیبهایش شکلات و آبنبات بیرون میآورد، محبوب کودک است و خشمی که با دیدن این صحنه در دل مادری که همواره مراقب تغذیه فرزندش است به جوش میآید، نوعی حسادت است.
کسی که از حسادت رنج میبرد باید در این باره با شریک زندگیاش صحبت کند. روانشناسان معتقدند که بیان نیازها و احتیاجات بسیار حائز اهمیت است، زیرا از بروز مشکلات حادتر جلوگیری میکند.