پايان سفر اشتاينماير به كشورهاى حوزهى خليج فارس / يك تفسير
۱۳۸۵ خرداد ۴, پنجشنبهمعمول است كه در سفرهاى خارجى سياستمداران آلمانى مسائل دوجانبه در كانون گفتگوها قرار گيرند، همانند مناسبات تجارى دوجانبه؛ بويژه زمانى كه سفر به كشورهايى با قدرت مالى قابل توجه صورت گيرد، همانند كشورهاى نفتى و عربى حوزهى خيلج فارس. از اين رو نمايندگان عرصهى اقتصاد آلمان نيز وزير امور خارجهى كشورشان را در اين سفر شش روزه به منطقهى خليج فارس مشايعت كردند. ولى در صدر گفتگوهاى سياسى ديگر تأسيسات گاز مايع آلمان و يا مجمتعهاى صنعتى كه در تخصص اقتصاد آلمان است، قرار نداشتند، بلكه موضوع سياست اتمى ايران، به مثابهى يك معضل بينالمللى در صدر گفتگوها بود.
بايد گفت كه وزير خارجه اشتاينماير زيادى خوشبين بوده اگر فكر مىكرده كه مىتواند كشورهاى حوزهى خيلج فارس را نسبت به موضع ايالات متحدهى آمريكا و اروپا در قبال ايران متقاعد كند. هر چه باشد اميرنشينهاى كوچك حاشيهى ساحلى شبهجزيرهى عربستان زير سايهى ايران بسر مىبرند و اكثريت جمعيت برخى از اين امارات را شيعيان تشكيل مىدهند. از اين رو قدرت گرفتن ايران براى حكام اين كشورهاى اميرنشين چندان مطبوع نيست.
ولى از اين احساس نگرانى تا همگامى با غرب راه درازى است. و اشتاينماير مىبايستى اين واقعيت را طى چند روز گذشته تجربه مىكرد. بارزترين اين كشورها قطر، آخرين محل ديدار وزير خارجهى آلمان بود. همتاى قطرى وى، بن جاسم، مجبور بود با ميهمان خود از آلمان مخالفت ورزد و گفته بود كه قطر در برنامهى اتمى ايران خطرى براى خود نمىبيند و ايراد فشار بر ايران را رد مىكند. و آنهم بهحق، زيرا كه سندى دال بر تلاش ايران براى دستيابى به سلاح اتمى در دست نيست.
اشتاينماير در ديگر كشورهاى عربى هرچند كه تأييد دوستانه دريافت كرد كه ايران نبايد به يك قدرت اتمى بدل گردد، ولى هيچيك از اين كشورها حاضر به همراهى با آمريكا و اروپا در برابر ايران نشدند. شوراى همكارى كشورهاى حوزهى خليج فارس بيشتر قصد دارد هيأتى به تهران اعزام دارد تا با مقامات ايران مستقيما وارد گفتگو شود.
بنابراين، اين سفر غير از مراودات دوستانه نتيجهى ديگرى در بر نداشته است. مناسبات اقتصادى آلمان با كشورهاى حوزه خليج خوب است، ولى فرصت رقابت با بريتانيا و آمريكا را نخواهد يافت؛ و از نظر سياسى نيز مىتوان گفت كه آلمان در اين منطقه نقش چندانى ايفا نمىكند: نه در مسئلهى عراق و نه در مناقشهى اسرائيل و فلسطين كه آنهم توافق وجود دارد، اگر كشورى بخواهد وارد اين معضل شود، آن كشور ايالات متحدهى آمريكا خواهد بود. و اين واقعيت را فرانك والتر اشتاينماير مىبايستى به وضوح تجربه مىكرده است.
و در موضوع سوم كه در منطقه حائز اهميت است، يعنى سياست اتمى ايران، همسايگان ايران حاضر نبودند با مواضع بيش از اندازهی تهاجمى غرب همپيوندى نشان دهند.