وقتی که دانشجو وزیر امور خارجه میشود!
۱۳۸۷ بهمن ۲۵, جمعهتال هَریس (Tal Harris)، بیست و پنج ساله و دانشجوی روابط بینالملل در اسراییل است، اما امسال (۲۰۰۸ - ۲۰۰۹) در دانشگاه کُنستانتس در جنوب آلمان درس میخواند. در کنفرانس شبیهسازی امسال بُن - BIMUN - که در محل پیشین پارلمان آلمان فدرال برگزار میشود، تال نقش وزیر خارجه پرتغال را بازی میکند. نخستین موضوع در دستور کار کارگاهی که شورای اتحادیه اروپا را شبیهسازی میکند، برنامه هستهای ایران است و خیلی کنجکاوم که ببینم احساس و علاقه شخصی و ملیاش چه تاثیری در این ایفای نقش میگذارد.
پس از مراسم بازگشایی، شرکتکنندگان خود را معرفی میکنند. رییس جلسه، مارسِل، دانشجوی اسلامشناسی در هایدِلبرگ آلمان است و از یک سو با کت و شلوار و کراوات و از سویی با موهای بلند طنابی به سبک "راستافاری" هیبت عجیبی دارد! گویا آگاه از این ناهمگونی میخواهد میخش را محکم بکوبد و فوری تذکر میدهد که ادب دیپلماتیک حکم میکند که شرکتکنندگان باید حتی هنگام مشورتهایِ غیررسمیِ بیرون از صحن جلسه نیز، انگلیسی صحبت کنند!
سپس نشست آغاز میشود وهمه به درخواست فرانسه یک دقیقه به یاد قربانیان حملات تروریستی بمبئی سکوت میکنند. مثل همیشه، شرکتکنندگان ترکیبی از دانشجویان کارکشته و کمتجربه هستند. در حالیکه تازهکارها جَو را میسنجند و جملههای خود را، پیش از به زبان آوردنشان، سبک و سنگین میکنند، مجربها نطقهای تند و تیزشان را آغاز میکنند.
راه مدارا با تهران از پرتغال میگذرد!
راج، آلمانی هندیتبار، که نقش وزیر خارجه بریتانیا را بازی میکند، به انگلیسی فصیح تخلفات ایران را مورد به مورد برمیشمارد. فرانسه نیز، که دانشجویی از ایتالیاست، در سایه اظهارات اخیر دولتمردان پاریس، میتواند موضع قاطعانهتری علیه تهران اتخاذ کند و با بریتانیا همصدا میشود.
به نظر میرسد که این دو وزنه بزرگ اتحادیه، سَمت و سوی بحث را از همینجا تعیین کردهاند اما تال یا همان وزیر پرتغال در یک چشم به هم زدن، با نطقهایش ائتلافی از دانشجویانِ – ببخشید وزیرانِ! – خواهانِ نرمش بیشتر در برابر تهران دست و پا میکند! محور اصلی سخنانش بحران اقتصادی کنونی است و ترس از آن که گسترش تحریمها بر ضد ایران «به بیکاری شهروندان اروپایی بیانجامد!»
آلمان، یا اِِِنریکو از میلان، بر حجم مبادلات تجاری بر ایران تأکید میکند (که البته از برلین انتظار دیگری هم نمیرفت). ایرلند پا را از این فراتر میگذارد و پیشنهاد میکند که در صورت از سرگیری همکاری با آژانس بینالمللی انرژی هستهای، ایران بتواند به عضویت سازمان تجارت جهانی درآید. چند کشور دیگر نیز به کلی میخواهند بحث تحریمها را کنار بگذارند.
پس از آنکه موضوع وابستگی به نفت ایران چند بار مطرح میشود وزیر فرانسه، که انگلیسی آمیخته با لهجه فرانسویاش محبوبیت خاصی پیدا کرده است، از رییس جلسه میخواهد که به دلیل حساسیت موضوع اعلام کند که آیا خبرنگاران حاضر وابسته به رسانههای دولتی ایران هستند یا نه! رییس جلسه در میان خنده حاضران از آنها میخواهد که خود را معرفی کنند و معلوم میشود که آن دو خبرنگار دیگر، یکی ازسرویس آلمانی دویچه وله است و دیگری دانشجوی ارتباطات و فرستاده "BIMUN News" ، روزنامه مجازی کنفرانس.
به هر حال، فرانسه از درخواست نشست پشت درهای بسته صرفنظر میکند و بحث دوباره جدی میشود. در گیرودار مذاکره بر سر سیاست "چماق و هویج" به نظر میرسد "چماقگرایان" در اقلیت قرار گرفته باشند. هرچند رومانی، کارولین از بُن، با مطرحکردن راه حل نظامی، خلاف جریان شنا میکند، بریتانیا و فرانسه هنوز در موضع خود منزوی هستند. استونی درخواست تعلیق نشست را برای صرف قهوه مطرح میکند که به اتفاق آرا به تصویب میرسد!
چماق یا هویج؟ مسئله این است!
پس از آغاز دوباره نشست، موضوع پیروزی باراک اوباما نیز به مشکلات بریتانیا و فرانسه افزوده میشود: دانمارک و پرتغال در راستای جَو "نسیم دگرگونی" حاکم بر جهان، خواستار مدارای بیشتر با تهران میشوند. لهستان تا آنجا پیش میرود که خواستار توقف بحث تا مشخصشدن سیاست اوباما میشود!
اینجاست که فرانسه از کوره در میرود و در حالی که تلاش میکند لهجه فرانسویاش را حفظ کند "جبهه هویج" را میکوبد: «آیا این است سیاست خارجی واحد اروپا؟! دست روی دست گذاشتن تا مشخصشدن سیاست اوباما؟! من در طول چهل سال خدمتم چنین چیزی نشنیده بودم! (خنده حاضران) از این گذشته، موضع خود آقای اوباما در برابر ایران قاطعانهتر از بسیاری همتایان محترم حاضر در جلسه است!»
راج، با خونسردی و متانت بریتانیاییاش به کمک فرانسه میآید: «اگر دورنمایی از تحریمهای جدیتر در کار نباشد، با چه پشتوانهای میخواهیم با تهران مذاکره کنیم؟» ناخرسندی فرانسه از نو همه را به خنده میاندازد: «از بس که صحبت از هویج میشود به نظرم برخی وزیران محترم خارجه گویا اینجا را با شورای وزیران کشاورزی اشتباه گرفتهاند!»
غایب بزرگ بحث، ایتالیاست که نقش وزیرش را ساشا، دختری از دانشگاه لانگبیچ کالیفرنیا، بازی میکند. کمی سرما خورده است یا شاید بهخاطر خستگی پرواز و با وجود اظهارات اخیر دولت برلوسکونی، به کمک فرانسه و بریتانیا نمیآید. یونان و هلند اما گویا قانع شدهاند که اتکای صرف به موضع دولت آمریکا، برای اتحادیه اروپا مایه سرشگستگی است. استونی این بار درخواست تعلیق نشست را برای صرف ناهار مطرح میکند که به اتفاق آرا به تصویب میرسد!
در تلاش برای جلب رأی "نخودیها"
پس از ناهار که البته خود فرصتی است برای متقاعدکردن همکاران و کسب حمایت برای پیشنویسها، رایزنیهای غیررسمی ادامه مییابند. بدین معنی که بیرون از صحن جلسه، شرکتکنندگان به همتایانی که حدس میزنند با موضعشان همسو باشند، نزدیک میشوند و هماهنگی میکنند، یا با مخالفانشان رودررو مذاکره میکنند تا سعی کنند دیدگاههایشان را در پیشنویسشان لحاظ کنند.
این به ویژه در مورد شورای وزیران امور خارجه، از حساسیت خاصی برخوردار است، زیرا تصمیمات پایانی این شورا به اتفاق آرا به تصویب میرسند و بنابراین، حتا جمهوری کوچک مالت یا پرنسنشین لوکزامبورگ نیز در عمل از حق وتو برخوردار میشوند.
هنگامیکه نشست دوباره رسمی میشود، پرتغال، بلژیک و استونی، پیشنویس بیانیهای را آماده میکنند که «نقش رهبری ایران را در صحنه سیاسی و اقتصادی جهان به رسمیت میشناسد، در را برای ایفای نقش رهبری ایران در بازار انرژی باز میگذارد، و خواهان برگزاری کنفرانسی در بروکسل با شرکت ایران، برای بررسی آینده بازار انرژی میشود.» کوچکترین اشارهای به تخلفات هستهای ایران نشده و خلاصه اگر این بیانیه در دنیای حقیقی به تصویب برسد، از قند و عسل نیز به کام مقامات تهران شیرینتر است!
پرتغال - یا همان جوان اسراییلی زیر ذرهبین ما - برای معرفی پیشنویس، رشته سخن را به دست میگیرد: «در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در ایران بهتر است صبر کنیم که رییس جمهور جدید مشخص شود. باید از اصلاحطلبان ایران حمایت کنیم. هدف ایران ساختن بمب نیست بلکه کسب عزت و احترام است. باید به ایران اجازه داد نقش مثبت خود را در منطقه ایفا کند.»
بریتانیا و فرانسه: «دُم خروس را ببینیم یا . . . ؟»
هنگامی که نوبت به نطق جبهه مخالف میرسد، فرانسه که "کارد بزنی خونش در نمیآید" به پرتغال پاسخ میدهد: «همتای محترم من فراموش کردهاند که نیروهای مسلح ایران اصلا زیر فرمان رییس جمهور نیستند؟! فراموش کردهاند که این به اصطلاح اصلاحطلبان، ۸ سال ریاست جمهوری و پارلمان را در دست داشتند، که ما در کاخ اِلیزه از آقای خاتمی پذیرایی کردیم؟ (خنده حاضران) و نتیجهاش کدام نقش مثبت است؟ اینکه جانشین ایشان میخواهد اسراییل را از نقشه جهان محو کند!»
بریتانیا تایید میکند: «چگونه میتوان از نقشِ منطقهایِ مثبتِ کشوری صحبت کرد که بزرگترین مانع صلح اعراب و اسراییل است؟ چرا این بیانیه شما به تخلفات ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای کوچکترین اشارهای نمیکند؟»
پرتغال یا تال که اگر از پیش او را نشناسی اصلا به تصورت خطور نمیکند که اسراییلی باشد، جا نمیزند: «پیمان منع گسترش خواستار خلع سلاح قدرتهای هستهای نیز هست!» فرانسه اما دوباره پاسخ میدهد: «شرایط خلع سلاح باید فراهم شود. چگونه میشود باشگاه اتمی را منحل کرد، اگر هر روز عضو جدیدی به آن افزوده شود؟! دولت فرانسه متحیر است که چگونه کشوری که از تعهدات خود در برابر پیمان منع گسترش سرباز زده، سازمانهای بینالمللی را تحقیر کرده و زیر تحریم شورای امنیت قرار گرفته، شما میخواهید به آن جایزه بدهید و برایش کنفرانس جهانی انرژی ترتیب دهید؟»
وقتی ورق برمیگردد؛ اینترنت در خدمت وزیران تازهکار!
خلاصه بحث همچنان داغ است و در این گیرودار دانمارک و ایرلند گروه "۳+۳" (بریتانیا، فرانسه، آلمان به علاوه روسیه، چین و آمریکا) را متهم میکنند که در مهار ایران ناموفق بوده است و از فرانسه و بریتانیا میخواهند که اگر راهحل بهتری سراغ دارند، به صورت مکتوب برای بحث ارائه کنند.
سه عضو اروپایی گروه "۳+۳" که فشار "افکار عمومی" را بر خود حس میکنند، به ناچار درخواست رایزنی غیررسمی میکنند. سپس به همراه رومانی، لیتوانی و هلند، که هر سه از دانشجویان آلمانی هستند، مشغول تنظیم بیانیهای تُندتر در برابر تهران میشوند.
آنچه به یکباره کفه ترازو را به سود "چماقگرایان" سنگین میکند، کشف دو بیانیه دست اول بر روی اینترنت است: فرانسه از سایت "فرانس۲۴" بیانیهای از سوی سه عضو اروپایی گروه "۳+۳" کشف میکند که همراه با البرادعی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رفتار ایران را در برابر این سازمان «توهین محض» میخواند. تاریخ این بیانیه که از خبرگزاری رویترز نقل شده، ۲۷ نوامبر ۲۰۰۸ است.
از سوی دیگر و محض محکمکاری!، فرانسه و متحدان، بیانیهی دو گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل، سِکاگیا (Sekaggya) و اِرتورک (Ertürk) را هم در پیشنویسشان میگنجانند. این بیانیه که در ۲۷ نوامبر ۲۰۰۸ در ژنو منتشر شده، از ادامه سرکوب فعالان حقوق زنان در ایران عمیقا ابراز نگرانی میکند.
دو کلمه هم از ایتالیا: تحریمها را گسترش دهید!
با پشتوانه این دو بیانیه و با توپ پُر فرانسه، بریتانیا، رومانی، لیتوانی و هلند نشست رسمی را از سر میگیرند. فرانسه نسبت به تزلزل و بیارادگی در برابر ایران به «وزیران محترم» هشدار میدهد و یادآوری میکند که نرمش در برابر ایران به منزله پیغامی به اسراییل خواهد بود که برای تامین امنیت خود باید به تنهایی اقدام کند. بریتانیا نیز میگوید که بیانیه نهایی شورای وزیران اتحادیه اروپا، باید بازتاب رویدادهای اخیر و واکنشی به تخلفات تهران باشد.
از سوی دیگر ایتالیا، یا ساشا دانشجوی آمریکایی، که گویا سرماخوردگیاش بهتر شده، همراه با مجارستان، یا رابین از هند، اصلاحیهای را مطرح میکنند که خواهان منع صدور هرگونه مادهای به ایران است که بتواند برای ساخت حتا سلاحهای متعارف به کار رود. هر چند این اصلاحیه با رای مخالف آلمان و یونان به تصویب نمیرسد، به نظر میآید که بریتانیا و فرانسه موفق شده باشند همتایان نرمشخواهشان را متقاعد کنند که موضع خود را تغییر دهند.
وقتی بیانیه برای رای به طور رسمی در صحن شورا مطرح میشود، خواستار آن است که «ایران در چارچوب پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، به بازرسان آژانس اجازه دهد تا به تاسیسات و اشخاص مورد نظرشان دسترسی یابند، به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل تن در دهد، با اتحادیه اروپا در مبارزه با تروریسم همکاری کند و "وضعیت بحرانی حقوق بشر" در داخل را بهبود بخشد.» علاوه بر این از تهران درخواست میشود که «به مسئولیتهای خود در سطح منطقهای و جهانی عمل کند.»
از آنجا که برای تصویب این بیانیه به رأی مساعد همه اعضا نیاز است، هیجان همچنان بالاست و هیچکس نمیخواهد که حاصل ساعتها مطالعه و چانهزنی بر باد رود! سرانجام تنها یونان و بلژیک رأی ممتنع میدهند و با رأی موافقِ دیگران، بیانیه به تصویب میرسد تا همه نفس راحتی بکشند و برای موضوع دوم دستور کار آماده شوند: سیاست کشاورزی مشترک اروپا که شاید باور نکنید ولی از موضوع ایران بسیار پیچیدهتر و جنجالآفرین تر است!
برای شنیدن گفتوگو با تال هریس، به لینک زیر مراجعه کنید.