نشست اتحادیه اروپا و آمریکای جنوبی، گامی کوچک در جهتی درست
۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۹, یکشنبهمبارزه با فقر، فرصتهای اقتصادی بیشتر برای اقشار مختلف مردم، حفاظت از آب و هوا و همچنین حفظ جنگلهای بارانی: این از جمله اهدف مهمی بود که رهبران و سران کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکای جنوبی در نشست مشترک خود در لیما، بر سر رسیدن به آن توافق نظر داشتند.
البته این نخستین بار نبود که چنین توافق نظری حاصل میشد، چرا که این اهداف، گذشته از افزوده شدن شماری جزئیات تکمیلی، در همان نشست نخست اتحادیه اروپا و آمریکای لاتین در سال ۱۹۹۹، یعنی نه سال پیش، فرمولبندی شده و در مورد ضرورت تحقق آن توافق به دست آمده بود. در مقابل، از اقداماتی مشخص برای رسیدن به این اهداف نشانی به چشم نمیخورد.
باید اذعان داشت که مصالح و علائق دو قاره اروپا و آمریکای جنوبی کاملا متفاوت است. افزون بر آن، خود کشورهای آمریکای جنوبی اختلافات زیادی دارند که از تفاوت میان فقیر و غنی و همچنین مشاجره میان حکومتهای چپگرا و راستگرا سرچشمه میگیرد. رهبران آمریکای جنوبی یکدیگر را به جنگطلبی و همچنین طمع و زیادهخواهی متهم میکنند. از این رو، از همکاری و همزیستی مشابه اتحادیه اروپا، خبری نیست.
اگر موارد نادر استثنایی را به کنار بگذاریم، میبینیم که ساختارهای دولتی ضعیف هستند و تغییر و تحولات اجتماعی و اقتصادی سریعتر از آنچه که دولتها قوه درک آن را دارند، پیش میروند. شماری از این کشورها چون برزیل، مکزیک و شیلی ارتباطات و مناسباتی استوار با اتحادیه اروپا برقرار کردهاند، اما چنین چیزی در مورد مجموع کشورهای آمریکای جنوبی صادق نیست.
این در حالیست که به نفع آمریکای جنوبی میبود، علائق و خواستهای خود را به عنوان گروه و مجموعه به تحقق برساند. اتحادیه اروپا در جستوجوی شریکی جدید است تا به معضلات و مشکلاتی جهانی چون تغییرات اقلیمی، تامین انرژی و همچنین مسائل بازرگانی بپردازد.
هر دو قاره اروپا و آمریکایی جنوبی، روابطی کهن، ریشهای مشترک و زبانی مشترک دارند و همپیانی آنها میتوانست بستری طبیعی داشته باشد. کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید بشتابند، تا چین و هند نتوانند، پیش از آنها به منابع طبیعی آمریکای جنوبی دسترسی یابند، نفوذ بیشتری کسب کنند و در بازارهای این قاره حاکم شوند.
در مجموع میتوان گفت که نشست رهبران دو قاره در لیما، گامی کوچک، اما در جهتی درست بود. چنین نشستی در کوتاه مدت نمیتواند، به آن ۵۰ میلیون نفر از جمعیت آمریکای جنوبی که علیرغم رشد اقتصادی در این قاره، در فقر مطلق زندگی میکنند، کمک کند، اما میتواند به تدریج در ذهن دولتهایی آمریکای جنوبی که در پی انتخاباتی آزاد روی كار آمدهاند، این آگاهی را پدید آورد که از راه همکاریای واقعی میتوان مشکلات موجود را آسانتر حل کرد.
برند ریگرت، مفسر و گزارشگر دویچه وله در بروکسل