میراث دینی اتحادیهی اروپا چیست؟
۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعهاتحادیهی اروپا در آغاز مجمعی اقتصادی با بازاری مشترک میان چند کشور بود. در این میان ۲۷ کشور عضو این اتحادیه هستند که به اتحادیهای سیاسی نیز تبدیل شده است. اما چه چیز از درون، این اتحادیه را پابرجا نگاه میدارد؟ اساس این خانهی اروپایی چیست؟
اغلب گفته میشود که ارزشهای مشترک پایهی این خانه را میسازند. برنارد کمپن، استاد حقوق بینالملل در دانشگاه کلن، در این باره میگوید: «نخست سویهی نهادینه شدهی حکومتی اتحادیهی اروپاست که در آن ضمانت احترام به شان انسانی، حقوق بشر و آزادیهای اساسی در عالیترین درجه قرار دارد. اما آزادی مذهب هم جایگاه خود را دارد. برای من جامعهای بدون خدا قابل تصور نیست. بدیهی است که ما بایست پیوند متعالی جامعه را حفظ کنیم، وگرنه جامعه از درون فرومیپاشد.»
مفهوم خدا به قانون اساسی اروپا راه نیافته است. بجای آن از میراث دینی اروپا سخن در میان است که گفته میشود، اتحادیهی اروپا از آن در کنار میراث انسانی و فرهنگی خود نشأت میگیرد. چنین چیزی در مقدمهی قرارداد اتحادیه نیز که به آن قرارداد لیسبون هم میگویند، آمده است. باید صبر کرد و دید که آیا آنچه در این قرارداد تقریر شده است، تنها سخنپردازی است یا نه.
مفهوم میراث دینی آن چنان نامتعین است که میتواند هیچ چیز را دربرنگیرد یا همه چیز را دربرگیرد: کاتولیسم رومی، کلیساهای رفرماسیون، تاثیر یهودیان و تاثیر اسلام. افزون بر آن، بسیاری از مسیحیان ناراضیاند. آنها دوست داشتند که نه تنها از رابطه با خدا، بلکه از میراث مسیحی اروپا به صراحت در قرارداد نام برده میشد. روزگاری پاپ فقید ژان پل دوم گفته بود که مسیحیت زبان مادری اروپاست.
پرفسور اشتفان موکل، استاد حقوق کلیسا در دانشگاه کلن، در این باره میگوید: «مقدمهی قرارداد جدید اروپا به صراحت در بارهی آنچه از دیدگاه مسیحی انتظار میرود، سخن نمیگوید. از سوی دیگر میتوان دید که طبق قرارداد لیسبون، مقررات گوناگونی در حقوق جدید اروپا وجود دارد که جایگاه حقوقی کلیساها و جوامع مذهبی و نیز تک تک افراد مؤمن را حفظ میکند و این حفاظت بسی بیشتر از آن است که تاکنون در حقوق اروپا پیشبینی شده است.»
کلیساها و جوامع مذهبی به عنوان شریکان لازم برای اتحادیهی اروپا به رسمیت شناخته شدهاند، بخصوص آنجا که موضوع بر سر یکپارچگی اروپاست. قرارداد لیسبون حتی مقرر میدارد که اتحادیهی اروپا با کلیساها و جوامع مذهبی گفتوگویی شفاف و دائم داشته باشد. البته این موضوع بیشتر از این شکافته نشده است.
دانشمند علوم دینی کریستوف ماندری از دانشگاه ارفورت به این مسئله از دیدی عملگرایانه مینگرد و میگوید: «این تنها پرسشی تاریخی نیست که بگوییم چه چیز به اروپا و میراث دینی آن تعلق دارد، بلکه این در حال حاضر بیش از هر چیز پرسشی سیاسی است که چه چیز بایست به اروپا تعلق داشته باشد. برای همین برای من کاملا قابل درک است وقتی میبینم که یکپارچگی در آگاهی اروپا و در جامعهی سیاسی چیزی است که مسلمانانی را هم دربرمیگیرد که در اینجا زندگی میکنند، و باید کاری کرد که آنها هم بتوانند امکان تعریف هویت خود را در اروپا داشته باشند.»
میراث دینیای که مقدمهی قرارداد لیسبون از آن نام میبرد، هنوز تدقیق نشده و بدین ترتیب خانهی اروپا بر روی پایههایی شناور قرار گرفته است.
نویسنده: پترا نیکلیس / کیواندخت قهاری
تحریریه: فرید وحیدی