موقعيت نوين پارلمان اروپا
۱۳۸۵ بهمن ۲, دوشنبهتصميمهای جّدی در اتحاديهی اروپا، در حال حاضر در اختيار اتحاديه سران است. اما نهاد ويژهی قانونگذاری فراكشوری در اتحاديه، در اصل پارلمان اروپا است. انديشه برپايی اتحاديه اروپا، با استفاده از الگوى ايالات متحده آمريكا، از ديرباز در سر سياستمداران و انديشمندان اروپايی بوده است. وينستن چرچيل نخست وزير توانمند بريتانيا پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۶ در يك سخنرانی تاريخی در زوريخ بر لزوم تشكيل نهادهای فراكشوری و قانونگذاری در اروپا تاكيد كرده و گفته بود:
” زمان تشكيل يك خانوادهی گستردهی اروپايی فرا رسيده است. ما بايد كاری كنيم كه مردم اروپا تا آنجا كه ممكن است در اين چارچوب با آزادی و صلح و امنيت در كنار هم زندگی كنند”.
در پی همين انديشه بود كه در سال ۱۹۵۲ اتحاديهی مشهور به مونتان، لزوم تشكيل نهادهای قانونگذاری فراكشوری را در اساسنامهی خود درج كرد. در سال ۱۹۵۷ مجمع بينالمجالس اروپا در چارچوب قرارداد رم تشكيل شد كه به تأسيس پارلمان اروپا در سال ۱۹۶۲ ميلادی انجاميد.
تا سال ۱۹۷۹ نمايندگان پارلمان اروپا از سوی حكومتها منصوب میشدند. ولی در حال حاضر هر ۵ سال يكبار ۴۵۰ ميليون اروپايی از ۲۷ كشور مستقيماً ۷۸۸ نماينده انتخاب میكنند. نشستهای اين پارلمان اغلب در استراسبورگ فرانسه برگزار میشود ولی همهی موسسات پارلمان و كميتههای گوناگون آن در يك جا جمع نيستند. برخی از آنها و بخشی از نمايندگان پارلمان در بروكسل و لوكزامبورگ انجام وظيفه میكنند.
دست اندركاران اتحاديه انتظار داشتند كه با گزينش مستقيم نمايندگان اين مجلس، مردم هربار با علاقهی بيشتر پای صندوقهای رأی بروند، ولی آمار نشان میدهد كه از سال ۱۹۷۹ تا كنون تعداد اين رأی دهندگان پيوسته كم شده است. دليل اين كاستی را نخست بايد در محدوديت اختيارات پارلمان اروپا جست. هرچند سياست گذاران اتحاديه در قراردادهای ماستريخت و آمستردام در زمينهی افزايش اختيارات اين مجلس گامهايی برداشتهاند و دست اندركاران تهيهی قانون اساسی اروپا نيز میكوشند اين مجلس مشورتی را به يك مجلس قانونگذاری به معنای واقعی كلمه تبديل كنند، ولی همگان میدانند كه تا آن زمان پارلمان اروپا اختيار چندانی در وضع قوانين و نظارت بر آنها ندارد.
ژيسكاردستن رئيس جمهور پيشين فرانسه و طراح اصلی پيش نويس قانون اساسی اروپا، بارها بر لزوم اعطای اختيارات بيشتر به پارلمان اروپا تأكيد كرده و گفته است: ” وقت تنگ است و ما نبايد فرصت را برای ايجاد اصلاحات و ثبت آنها در يك قانون اساسی از دست بدهيم”.
به نظر ژيسكار دستن پارلمان اروپا بايد به همراهی شورای عالی سران اتحاديه، قوهی مقننه اصلی در اين قاره باشد. هر كشور بايد بنا بر جمعيت خود دست كم سه نماينده به اين مجلس بفرستد.
با آغاز رياست هانس پوترينگ دگرگونىهايی در كار پارلمان پديد خواهد آمد. هشت زبان اداری ديگر به يازده زبان اداری متداول در پارلمان افزوده میشود و اگر وحدت قبرس نيز به نتيجه برسد، تركی هم جزو آنها خواهد شد. از اين مهمتر، حقوق ماهانهی نمايندگان است كه هم اكنون نيز باعث تنشهايی در كار حسابرسی و حسابداری پارلمان شده است. نمايندگان ايتاليا حقوقی بالغ بر يازده هزار يورو دارند در صورتی كه همكاران اسپانيايى آنها بايد با ۳۰۰۰ يورو خرسند باشند. قرار است حقوق واحدی برای نمايندگان منظور شود. جالب است بدانيم كه برای نمونه يك نمايندهی لهستانی در حال حاضر با ۵۶۴ يورو در ماه زندگی میكند.
از مسائل مالی و اداری كه بگذريم، گفتنی است كه احزاب محافظه كار با اين كه با گسترش اتحاديه به سمت شرق مخالف بودهاند، با ورود ۱۲ عضو نوپا تقويت شدهاند و به همين دليل پوترينگ كه نمايندهی دمكرات مسيحىها است توانسته به مقام رياست پارلمان دست يابد. ۶۹ نفر از نمايندگان جديد، از سياستهای محافظه كاران دفاع و پيروی میكنند، در صورتی كه تنها يك نفر هوادار سياست احزاب مدافع بهداشت و محيط زيست است.
يكی از مشكلات ديگری كه دست اندركاران پارلمان اروپا با آن مشغولند، تمركز نهادهای گوناگون اين مجلس در يك محل است. بر پايهی قرارداد ۱۹۹۷ آمستردام، مركز اصلی پارلمان اروپا در استراسبورگ است ولی نشستهای آن در بروكسل برگزار میشود. با اين حال، ادارات خدماتی مجلس در لوكزامبورگ مستقرند. كارشناسان میگويند اگر همهی نهادهای پارلمان اروپا در يك جا متمركز شوند، میتوان سالانه بيش از ۲۰۰ ميليون يورو صرفه جويی كرد.
هانس پوترينگ از هواداران تمركز نهادهای اتحاديه در بروكسل است. البته میتوان تصور كرد كه اگر طبق خواستهی بسياری از سياستمداران، بروكسل پايتخت اروپا باشد و پارلمان اروپا نيز در آنجا متمركز شود، فرانسويها سخت مخالفت خواهند كرد. وجود پارلمان اروپا در شهر استراسبورگ افزون بر اين كه به اعتلای وجههی بينالمللی فرانسه كمك میكند، سبب رونق اقتصادی و صنعت گردشگرى اين شهر نيز شده است.
در پايان، ببينيم هانس پوترينگ كيست؟
هانس گرت پوترينگ ۶۲ ساله است و اهل برزنبروك Bersenbrueck از ايالت نيدرساكسن. در ۲۹ سالگی پس از پايان تحصيلات دانشگاهی در رشتههای تاريخ و علوم سياسی دكترای حقوق قضايی گرفت. از نوجوانی با حزب دمكرات مسيحی آلمان همكاری داشت و از سوی اين حزب نيز يك دوره نمايندهی مجلس شد. از سال ۱۹۷۹ با رأی مستقيم مردم به پارلمان اروپا راه يافت و از آن پس همواره در اين پارلمان باقی مانده است. از پوترينگ تاكنون چند كتاب دربارهی سياستهای امنيتی آلمان و اروپا و همچنين دربارهی چگونگی آميزش سياستهای منطقهای با سياستهای سراسری اتحاديهی اروپا منتشر شده است.
در آخرين انتخابات پارلمان اروپا حزب دمكرات مسيحی بيشترين رأی و نماينده را از آن خود كرد و پوترينگ را به عنوان رئيس جناح محافظه كار برگزيد. به دليل عدم تناسب قوا در پارلمان، حزب نامبرده نتوانست پوترينگ را به عنوان رئيس پارلمان اروپا بپذيراند. بدين ترتيب قرار شد كه نخست خوزه بورل Borrel سوسياليست اسپانيولی در نيمهی نخست اين دورهی پارلمانی رئيس اين نهاد باشد و پس از آن پوترينگ به مقام رياست برسد. گويی ائتلاف بزرگی كه در آلمان دولت كنونی را بدست دارد، در پارلمان اروپا نيز بازتاب يافته است. هرچه هست، پوترينگ عليرغم ديدگاههای حزبيش با گسترش اروپا به سمت شرق موافق است و ورود تركيه به اتحاديهی اروپا را هم رد نمیكند.