موسوی: «به نام دینداری جنایت میکنند»
۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبهدر انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ که همهی مراحل آن، از اجرا تا نظارت، در دست خود حکومت بود، محمود احمدینژاد با ۲۴ میلیون رای برنده اعلام شد. این نتیجه از سوی ۲ نامزد ریاست جمهوری، یعنی آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و از سوی بخشهایی از مردم، پذیرفته نشد.
میرحسین موسوی در یادداشت خود که در وبسایت «کلمه» منتشر شده، مینویسد: «اقتدارگرایان که با تمامی امکانات و رسانهها در مقابل خواست اکثریت صفآرایی کرده بودند، زهرآگینترین تیرهای تهمت و افترا را به سینهی مردمی که خواهان تغییر بودند، رها کردند، هنگامی که به علت استقبال و حضور بیسابقهی مردم از شیوههای معمولشان برای تقلب و تخلف در روند رأیگیری طرفی نبستند، چاره را در کودتای انتخاباتی دیدند: شمارش آرا را کنار نهادند، پیروزیشان را اعلام و ابلاغ کردند، به ستادهای مخالفانشان یورش بردند و به دستگیری چهرههای فعال پرداختند.»
اما آنچه که موسوی آن را «کودتای انتخاباتی» مینامد تنها دستکاری در نتایج آرای مردم نبود. به گفتهی وی «آنگاه که مردم خشمگین و سرخورده برای اعتراضی آرام و مسالمتجویانه به خیابانها ریختند تا مطالبهی حق مسلمشان در احترام به رأیهایشان کنند، ریختن خونشان را مباح دانستند و ماجراهای خونین کوی دانشگاه و کهریزک و مانند آن را آفریدند.»
میرحسین موسوی سپس به حوادث عاشورای سال گذشته اشاره کرده و مینویسد: «به یاد دارید که در عاشورای سال گذشته با عزاداران معترض چه کردند: آنها را از پلها به پایین انداختند، با ماشین از روی پیکر بیدفاع آنان گذشتند، سینه مالامال از عشقشان را هدف گلوله قرار دادند، و آنگاه بیشرمانه عکسالعمل مردم خشمگین را با نمایش ناقص و گزینشی در رسانههایشان، شورش دستنشاندههای استکبار نامیدند و فریاد وا اسلاما سر دادند.»
اشاره موسوی به دو حادثهی عاشورای سال گذشته در پل کریمخان زند و میدان ولی عصر تهران است. در پل کریمخان نیروهای لباس شخصی جوانان معترض را از روی پل پائین میانداختند و در میدان ولی عصر یک خودرو نیروی انتظامی دوبار از روی یکی از تظاهرکنندگان گذشت و او را کشت.
تصاویر ویدیویی حادثه میدان ولی عصر از طریق اینترنت در سرتاسر دنیا منتشر شد. لیلا توسلی، دختر مهندس محمد توسلی از رهبران نهضت آزادی ایران که به عنوان شاهد عینی مشاهدات خود را از این حادثه برای رسانهها تعریف کرده بود، اخیرا به دو سال زندان محکوم شده است.
موسوی در ادامه یادداشت خود به دلایل گسترش «دینگریزی» در میان شهروندان اشاره کرده و مینویسد: «دینگریزی هنگامی زمینهی گسترش پیدا میکند که دینی که ترویج میشود با بدیهیترین اصول اخلاقی مثل صداقت و پرهیز از دروغ در تضاد باشد، به نام دینداری دست به جنایات هولناک زده شود، تهمت و دروغ برای از میدان بهدر کردن معترضین از تریبونهای مقدس نماز جمعه، نه تنها مجاز که مستحب تلقی شود، با بخشنامه همهی منابر و مساجد برای رواج تهمت و دروغ بر ضد معترضین بسیج شود و چشم به احقاق حقوق کارگران و معلمان در همین مکانهای مقدس بسته شود و شکافهای طبقاتی و فساد و فحشای بیسابقه ناشی از فقر و طلاق و بیکاری، پدیدههای عادی تلقی شوند.»
موسوی در یادداشت خود به سرانجام حکومت شاه نیز اشاره دارد و یادآوری میکند که «آنچنان در حلقهی محدود متملقان و ثناگویان خود محصور بودند که بجای آن که صدای ترکخوردنهای فزایندهی مشروعیت حاکمیت خود را بشنوند، در اوهام خویش به دنبال شنیدن صدای حمایت از قدرتهای ماورایی بودند، غافل از آن که بزرگترین سرمایهی هر کشور، پشتیبانی مردم آن از دولتمردان از طریق مشارکت آزادانه و آگاهانهی آنهاست.»
MM/KG