"من جلاد نیستم"؛ گفتوگوی "اشپیگل" با فرمانده زندانی داعش
۱۳۹۴ تیر ۲۷, شنبهبه ندرت ممکن است اعضای کلیدی و بلندپایهی گروههای تروریستی مثل "دولت اسلامی" زنده به دست نیروهای امنیتی بیفتند. آنها معمولا یا در بمباران و درگیری کشته میشوند، یا لحظاتی قبل از بازداشت با جویدن قرص سیانور خودکشی میکنند.
اما ابوعبدالله، مرد جوانی که مسئول کل عملیاتهای گروه تروریستی "دولت اسلامی"(داعش) در شهر بغداد بود، آنقدر سریع به دست نیروهای امنیتی دولت عراق بازداشت شد که فرصت نکرد خودکشی کند. او حالا یکی از مهمترین زندانیان عراق محسوب میشود.
سرویس انگلیسی نشریهی آلمانی "اشپیگل" موفق شده با ابوعبدالله، در سلولی در زندان ملاقات و با او گفتوگو کند. مقامات عراقی به دلایل امنیتی حاضر نیستند اعلام کنند که این عضو "دولت اسلامی" در کدام زندان محصور است و "اشپیگل" نیز اجازه نداشته تا محل حصر ابوعبدالله را ذکر کند.
بیشتر بخوانید:اطلاعات تازه درباره ابوبکر بغدادی و جانشین احتمالی او
"اشپیگل" نوشت که محل نگهداری او سلولی کوچک و گرم است که ساعات زیادی از روز، برق این زندان نیز مثل بسیاری دیگر از مناطق عراق قطع است و زندانیان در تاریکی و گرمای طاقتفرسا بهسر میبرند.
به گزارش این نشریه در دوران ریاستجمهوری نوری مالکی، رئیسجمهور پیشین عراق، فساد مالی و اداری آنچنان شدید بود که حتا بیشتر زندانیانی هم که عضو "دولت اسلامی" بودند، بهراحتی با پرداخت رشوه به قضات یا ماموران زندان فرار میکردند. این نشریه به نقل از مقامات و شاهدان عینی متعددی در عراق گفت که وضعیت در حالحاضر بهتر شده و از حجم فساد مالی و اداری کاسته شده است.
شیعهای که سنی و تندرو شد
ابوعبدالله مرد جوانی اهل بغداد است که در خانوادهای شیعهمذهب بهدنیا آمد و رشد کرد. او در اولین سالهای جوانی تحتتاثیر منبرهای روحانیای تندرو و سنیمذهب در یکی از مساجد بغداد، سنیمذهب شد و به دشمن شیعیان تبدیل شد.
خیلی زود راهش به گروههای تندرو باز شد و از اولین روزهای شکلگیری گروه "دولت اسلامی" پایش به گروه باز شد. او به دلیل اینکه بومی بغداد بود و شهر بغداد را خیلی خوب میشناخت، به سرعت در ساختار سلسله مراتبی "دولت اسلامی" بالا رفت و خیلی زود مسئول کل اجرایی این گروه در بغداد شد.
بیشتر بخوانید:جزئیات تازهای از زندگی خصوصی "ولی امر مسلمین جهان"
ابوعبدالله به "اشپیگل" گفت که از کودکی خود در بغداد خاطرات خوبی دارد. پارک سرسبزی را در بغداد بهیاد میآورد که با خانوادهاش برای بازی به آنجا میرفت و پدرش برای او بستنی میخرید.
ابوعبدالله در برابر این سوال "اشپیگل" که چرا مسلمانان دیگر را میکشید، میگوید "شیعیان کافر و دشمنخدا هستند" و "جهاد علیه شیعیان" را وظیفهی شرعی میداند.
کارگاه تعمیرات خودرو که پوشش اقدامات تروریستی بود
ابوعبدالله در بغداد کارگاه تعمیرات خودرو داشت. او میگوید افرادی که برای انجام عملیاتهای انتحاری در بغداد انتخاب شده بودند، نزد او فرستاده میشدند. ابوعبدالله باید آنها را برای انجام عملیات انتحاری آماده میکرد.
از روزها قبل هر حمله سایز و اندازهی دور کمر هر بمبگذار انتحاری به اطلاع او میرسد. او برای بمبگذار کمربندی که کاملا قالب و اندازهاش باشد، سفارش میداد. ابوعبدالله به اشپیگل گفت که همیشه برای محکمکاری چندین کمربند در سایزهای مختلف سفارش میداد.
ابوعبدالله بمبگذاران انتحاری را آموزش میداد، آنها را سوار بر ماشین به محل عملیات میبرد و بمبگذار زیر نظر او و با هدایت او خود و دیگران را منفجر میکرد.
او به اشپیگل گفت: «همیشه مناطق پرازدحام را انتخاب میکردیم. هدف این بود که شمار کشتهشدگان زیاد باشد. بازارها، مساجد و گذرگاههای پلیس بهترین گزینهها برای عملیات انتحاری است. اما دقت میکردیم همیشه این انفجارها در مناطقی باشد که ساکنان شیعه زیاد دارد یا محل رفتوآمد شیعیان است.»
او در برابر این سوال که هدفاش از این همه کشتار همشهریان خود چه بود، گفت:«شیعیان کافرند. میخواستم آنقدر به کشتار ادامه دهیم تا شیعیان یا به راه راست هدایت شوند و سنی شوند یا بغداد را که شهر اجدادی من است، ترک کنند.»
نیروهای انتحاری از ملیتهای مختلف
ابوعبدالله در این گفتوگو میگوید که بمبگذاران انتحاری بین ۲۱ تا ۳۰ سال سن داشتند و بیشتر آنها اهل عربستان سعودی، تونس و الجزیره بودند. او میگوید از هر ۱۰ بمبگذار انتحاری، تنها ۱ نفر عراقی بود.
بیشتر بخوانید:کارنامهی سیاه "دولت اسلامی": بیش از ۲۰۰۰ قربانی در ۶ ماه
این چهرهی کلیدی داعش مدعی است که او در روند انتخاب انتحاریها نقشی نداشت و تنها مسئول تحویل گرفتن و آموزش آنها و هدایت عملیات انفجار بود.
ابوعبدالله در پاسخ به این سوال که آیا هیچکدام نیروهای انتحاری هیچوقت تردیدی هم داشتند یا ترسیده بودند، پاسخ منفی داده و تاکید میکند همهی آنها به آنچه انجام میدادند، باور داشتند.
او اما در پاسخ به این سوال که آیا خودش هیچوقت به حملهی انتحاری فکر کرده، میگوید: «من جلاد نبودم. من مسئول اجرایی و استراتژیست بودم. کار من چیز دیگر بود.»
مقامات عراقی مدعیاند که ابوعبدالله را شکنجه نکردند و او تحت تاثیر شکنجه نیست که حاضر به گفتوگو شده است. آنها به "اشپیگل" گفتند: «ابوعبدالله به خوبی میداند تنها راه زنده ماندناش این است که حرف بزند و اطلاعات دهد. در غیر این صورت دادگاه فوری حکم اعدام او را صادر میکند.»