مزروعی: آقای وزیر در کار خود درمانده است
۱۳۹۰ فروردین ۱۹, جمعهبه نظر میرسد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با همان مشکلی روبروست که بسیاری وزارتخانههای دیگر، از جمله وزارت علوم: مشکل مسلط نشدن «فرهنگ اسلامی»، البته آن طور که حکومت میخواهد. برخی صاحبنظران میگویند «این مشکل برای وزارتخانهای مثل علوم و فناوری زیاد عجیب نیست، چون در آنجا سروکار با دانشجو و علم است».
ولی تکلیف وزارتی که خود را عهدهدار اشاعه فرهنگ اسلامی و «ارشاد» جامعه میداند چیست، وقتی که وزیرش از بودجهای سخن بگوید که به اخراج بخشی از کارمندان این وزارتخانه اختصاص یافته است: کارمندانی که به گفته او نماز نمیخوانند و به اسلام اعتقادی ندارند. این کارمندان در وزارت ارشاد چه میکنند؟
این سوال را از کسی پرسیدیم که در دوره حضورش در ایران از نزدیک با این وزارتخانه سروکار داشت: رجبعلی مزروعی، رییس «انجمن صنفی روزنامهنگاران»
دویچهوله: آقای مزروعی، محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به ایجاد فضای غیراسلامی در این وزارتخانه هشدار داده است. با آشناییای که شما به عنوان رییس "انجمن صنفی روزنامهنگاران" با این وزارتخانه دارید، چه برداشتی از این سخنان دارید؟ فکر میکنید در این وزارتخانه، آنطور که آقای وزیر گفته، چه طیفی نماز نمیخوانند یا علاقهای به گسترش فرهنگ اسلامی ندارند؟
علی مزروعی: این از عجایب وزرای دولت آقای احمدینژاد است که این حرفها را میزنند. برای اینکه با گذشت ۳۲ سال از پیروزی انقلاب اسلامی و گزینشهای سختی که اعمال میشده و نسلی که کاملاً عوض شدهاند و در شرایطی که دیگر هیچکسی از دوران پیش از انقلاب در این وزارتخانهها نیست، گفتن این سخنان نوعی اعتراف به شکست است در اینکه اینها توانسته باشند فضای مورد دلخواه خود را در این وزارتخانهها پیدا کنند.
البته اسلامی که آقای حسینی و دولت مستقر فعلی میگویند، قرائت خاصی است. اسلامی است که تعداد بسیار قلیلی از افراد جامعه در آن جا میگیرند و حتی اگر در وزارت ارشاد هم بخواهند این اسلام را با شدت و غلظتی که آقای حسینی گفته پیاده کنند، فکر نمیکنم تعداد زیادی آنجا بمانند. بهخصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که طیف متنوعی از کارهای فرهنگی، هنری و اجتماعی را انجام میدهد که نوعاً آدمهایی که در این حرفهها مشغول بهکار هستند و در ارشاد حضور دارند، با آن اسلامی که این آقایان در نظر دارند و خیلی سر موافقتی با فرهنگ و هنر ندارد، طبعاً سازگار نخواهند بود و احتمالاً وزارت ارشاد اسلامی اگر بخواهد با سبکی که آقایان گفتهاند عمل کند، بیشتر رو به تعطیلی میرود. البته الان هم تا حدودی تعطیل است. برای اینکه در بخش کتاب، مطبوعات، سینما، تئاتر و… سانسور بسیار شدیدی وجود دارد. در واقع، میتوان گفت که آقای وزیر توی کار خودش درمانده است، حال خواسته است چنین توجیهی برای آن داشته باشد.
گفتید وزیر ارشاد در اسلامی کردن وزارتخانهاش، آنطور که خودش میخواهد، موفق نبوده است. به نظر شما، وزیر علوم، آقای کامران دانشجو، تا چه اندازه در اسلامی کردن دانشگاهها موفق بوده و یا موفق خواهد شد؟
عین همین مشکلی که آقای وزیر ارشاد گفته، در وزارت علوم و در وزارتخانههای دیگر هم وجود دارد. منتها وزارت علوم چون با دانشگاهها سروکار دارد، هم بسیاری از اساتید و هم دانشجوها، با قرائتی که این آقایان از اسلام دارند، سازگاری ندارند. دولت احمدینژاد از سال ۸۴ و از وقتی که روی کار آمده است، شعار اسلامی کردن دانشگاهها را مرتب داده است. ولی وزیر کنونی ارشاد، آقای دانشجو، که نقش مؤثری هم در انجام کودتای انتخاباتی داشت، به وزارت علوم آمده و میخواهد این نقش را برای خود ایفا کند و روی آن تاکید کند که میخواهد دانشگاهها را اسلامی کند.
الان هم شاهدیم هر استادی را که فکر میکنند با قرائت آنها موافق نیست، دارند بازنشست یا اخراج میکنند. در مورد دانشجوها هم به همین سختگیریها روی آوردهاند، اما با توجه به اینکه سالهاست این بحث اسلامی کردن دانشگاهها در هر مقطعی داده شده، ولی عملاً موفق نبوده، فکر میکنم الان هم این بیشتر یک شعار است و در عمل نمیتواند موفق باشد. بهخصوص در دانشگاهها که بحثهای علمی و عقلانی جاری است و کسی نمیتواند آنجا را مانند یک پادگان اداره کند.
برگردیم به وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی؛ شما رییس انجمن صنفی روزنامهنگاران هستید. ارزیابیتان از وضعیت روزنامهها چیست؟ روند تعطیلی روزنامهها و خبرنگارانی که اخراج میشوند، ادامه دارد. روزنامههایی که متعلق به اپوزیسون هم نیستند و ارگان مسئولان بلندپایه حکومتیهستند. مثلا روزنامه «خبر» متعلق به علی لاریجانی و بسیاری دیگر. یا آیا این تعطیلیها و اخراجها، علت مالی دارند یا سیاسی؟
در زمینهی مطبوعات هم میشود گفت که تا کنون بیشتر مطبوعاتی که توقیف و یا تعطیل شدهاند، دلایل سیاسی داشته است. بهخصوص روزنامهها و مطبوعات منتقد و مستقل که عمدتاً به طیف اصلاحطلب نزدیک بودند. اما اخیراً بیشتر این روزنامهها و وبسایتها به دلیل مسائل مالی دارند تعطیل میشوند. البته بخشی از آن به دلیل عملکرد ارشاد است که یارانههایی را که قرار بود به این رسانهها بدهد، به صورت تبعیضآمیز در اختیار برخی از آنان میگذارد و به برخی دیگر، یارانهای نمیدهد.
شرایط کل اقتصادی در جامعه هم به گونهای شده که مردم زیاد روزنامه نمیخرند. ضمن اینکه بخشی از خبرها و نیازهای خبری شهروندان، از طریق اینترنت تأمین میشود و دیگر انگیزهی آنچنانی برای رفتن به سراغ مطبوعات ندارند. این است که مثلاً روزنامهی "خبرآنلاین" توجیه کرده که چون وبسایتشان بیشتر خواننده دارد، دیگر روزنامهی کاغذیشان چون هزینهاش هم زیاد است، چاپ نمیشود.
بههرحال من فکر میکنم در حال حاضر، روزنامهها و وبسایتهایی که فعال هستند و اعلام کردهاند تعطیل میشوند، بیشتر به دلایل شرایط اقتصادی است. برای اینکه اینها به لحاظ سیاسی، خیلی مسئلهای نداشتند.
مریم انصاری
تحریریه: عباس کوشک جلالی