مترجم اوستا و کارشناس ایران باستان
۱۳۹۹ بهمن ۲۰, دوشنبهپدر ابراهیم پورداوود از زمینداران و بازرگانان نوخواه زادگاهش بود: «در مکتب اندکی خواندن و نوشتن آموختم. مرثیه میگفتم. کلمات را چندی به هم پیوسته و وزن و قافیه میدادم و میپنداشتم شعر است. پدرم میل داشت که چیزی بیاموزم، ناگزیر مرا به مدرسه حاجی حسن فرستاد. سالها در آنجا صرف و نحو خواندم و چیزی یاد نگرفتم. فقط یقین داشتم لغات دارای حروف"پ" و "چ" و "ژ" و "گ" پارسی است. شاید توجه من به ایران باستان که عمرم را به خود مصروف داشته، از همین لغات سرچشمه گرفته باشد.»
۲۰ ساله بود که به تهران رفت، طب قدیم خواند و سه سال بعد به بیروت رفت و زبان و ادبیات فرانسه آموخت.
۲۵ ساله بود که نخست به پاریس و سپس به برلین و اِرلانگِن در جنوب آلمان رفت: «حقوق خواندم اما نمیدانستم که این تحصیل به چه کارم خواهد آمد. در دل حس میکردم که عشق و علاقهام تحصیلی است که به ایران باستان مربوط باشد.»
او در همکاری با ملیگرایان آلماننشین به ایران بازگشت و چندی یک روزنامه انتقادی به نام "رستاخیز" منتشر کرد: «این روزنامه همه ایرانیان را بدون تمایل به فرقه مخصوص از توانگر و بیتوان به سوی اتحاد و اتفاق میخواند.»
در آلمان و فرانسه با خاورشناسان بنام آن زمان مانند یوزف مارکوارت همنشین شد و زبان اوستایی را فرا گرفت و از آن پس به پژوهش و ترجمه اوستا به فارسی پرداخت و از ناشناس ماندن آن در میان هممیهنانش نالید:
"ز زرتشت هم نام نشنیدهاند
ز اوستا نه یک واژهای خواندهاند"
۴۰ ساله بود که به هند رفت و در کنار تدریس زبان اوستایی و فارسی امروز در دانشگاه های آنجا، نخستین بخش اوستا را به فارسی کنونی گرداند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
نزدیک به ۳۰ سال در کشورهای گوناگون به تدریس زبان اوستایی پرداخت و سرانجام در ۵۵ سالگی به ایران بازگشت و استاد زبان اوستایی و تاریخ ایران باستان در دانشگاه تهران شد.
او به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسه و آلمانی آشنایی کامل داشت و از این زبانها آثار پژوهشی به فارسی گردانده است.
تألیفها و ترجمههای او که مهمترین آنها مجموعه شش جلدی اوستا به فارسی کنونی است، نزدیک به ۵۰۰۰ صفحه است و زمینههای گوناگون ایرانشناسی مانند "جشن سده" و "فرهنگ ایران باستان" را دربر میگیرد.
ابراهیم پورداوود در ۸۳ سالگی در تهران درگذشت.