كشتكار افغان: بدون كشت خشخاش چگونه امرار معاش كنم؟
۱۳۸۵ اردیبهشت ۲۵, دوشنبهيب مىشود و دولت در ارائهى جايگزينهاى اقتصادى مناسب ناتوان است.
افغانستان، كشور پيچيدگىها و مشكلات بیشمار در يك زمينه نامآور شده، كشورى است با مزارع خشخاش بسيار كه در توليد ترياك و هروئين گوى سبقت را از ديگر كشورها ربوده است؛ سه ميليارد دلار يعنى قريب نيمى از درآمد ناخالص ملى كشور نصيب كشتكاران و بيش از همه سوداگران مواد مخدر مىشود و مردم اگرچه سعى در تبعيت از دين اسلام دارند، باز هم به كشت خشخاش ادامه مىدهند و در برابر تعرض نيروهاى مسلح مقاومت مىكنند. علت در ريشههاى مشكل نهفته است، علت آن است كه كشت خشخاش پولساز و درآمدآور است و اگر از ميان برداشته شود، جايگزين مناسب ديگرى وجود ندارد.
بىدليل نيست كه برخى از خشخاشكاران در برابر يورش نيروهاى مسلح مقاومت مىكنند. همين چندى پيش بود كه در تبادل آتش با مأموران دو كشتكار جان خود را از دست دادند.
ولايت بلخ در شمال افغانستان واقع است، در دهكدهاى در اين خطه مزرعهى خشخاشكارى بنام غلام رسول به تمامى، توسط مأموران دولت از بين رفته است. كشتكار ۶۲ سالهى افغان احساس درماندگى مىكند و مىگويد: حالا خرج خانوادهام را چگونه بدهم؟ ملك ندارم، جايى ندارم، مزدور مردم هستم، اينطرفها كار ديگرى هم پيدا نمىشود، هفت تا بچه دارم كه سه تاى آنها به مكتب مىروند، لباس ندارند، به كفشهاى پارهى خود من نگاه كنيد.
غلام رسول مىگويد كه زمينش را اجاره كرده و تاكنون با قسمتى از درآمد حاصل از كشت خشخاش زندگى مىكرده، مىگويد كه نمىتواند با كاشتن گندم يا سبزيجات خرج زندگىاش را درآورد، چرا كه براى كاشت و برداشتى پردرآمد بايد بذر در دسترس باشد و بازار فروش هم تضمين شود. او از دولت انتقاد مىكند و مىگويد: دولت نمىپرسد، چرا ما خشخاش مىكاريم و يا اينكه به چه چيزى نياز داريم؟ ما پول مىخواهيم و دولت بايد به ما كمك كند.
پليس، ارتش و بويژه واليان ولايتهاى زير كشت خشخاش در سال جارى قاطعانهتر از سال پيش با اين موضوع به مبارزه پرداختهاند، ولى دوريس بودنبرگ (Doris Buddenbberg) رييس دفتر مبارز با مواد مخدر سازمان ملل در افغانستان معتقد است كه با وجود همهى اينها مزارع بيشترى در سال جارى نسبت به سال گذشته به زير كشت رفتهاند.
كشت خشخاش منبع درآمد بسيارى از جمله رشوههاى داده شده به مأموران پليس و دولت است و درست به همين دليل است كه با اين معضل مبارزهى كافى صورت نمىگيرد. بودنبرگ با همين ريشهيابىها مبارزه با اشاعهى مواد مخدر را در درجهى دوم اهميت قرار مىدهد و مىگويد كه در ابتدا بايد جايگزينهاى مناسب را به مردم عرضه كرد. او بر اين باور است كه گامهاى برداشته شده در جهت فقرزدايى و شكوفايى اقتصاد كافى نيست و اقدامات نيروهاى بينالمللى هم در اين خصوص ناكافى و ناهماهنگ بوده است.
عبدالحميد كشتكار ديگرى است كه مىگويد، از كشت خشخاش متنفر است و مىداند كه اين كار خوب نيست، اما نه دولت و نه هيچ كس ديگرى چيز ديگرى براى كشت نمىدهد، پس مىشود چه كار كرد؟