قدرت موسیقی
۱۳۸۷ شهریور ۲۰, چهارشنبهدر ایران موسیقی یا "مجاز" است یا "غیر مجاز". طیف "غیر مجاز" گسترده است و تعریف مشخصی ندارد. مسئولان کشور در هر زمانی به فراخور نیاز و هدف خود تعریفش میکنند. انگ "غیر مجاز" گاهی به خاطر "صدای خواننده"، گاه "مضمون شعر"، گاه "سبک موسیقی" و گاهی به دلیل دسته آدمهایی که به آن گوش میدهند، روی یک ترانه میخورد. وجه مشترک همهی غیر مجازها اما این است که باید "پنهانی" گوششان کرد.
نتیجه: تبدیل شدن موسیقی یا استفاده از موسیقی در ایران به عنوان ابزاری برای مخالفت و مقابله با قدرت.
دویچه وله درست روی همین موضوع دست گذاشته است، یعنی رابطهی "قدرت و موسیقی" و به همین مناسبت میهمانی میدهد، "میهمانی زیر زمینی" به یاد جوانان ایرانی. موسیقیای که در این میهمانی در روز ۱۲ سپتامبر طنین خواهد انداخت، موسیقیای است که جوان ایرانی "پنهانی" میسازدش یا "پنهانی" گوشش میدهد.
"میهمانی زیرزمینی" دویچه وله در چارچوب "جشنوارهی بتهوون" برگزار میشود. امسال هم از ۲۹ ماه اوت جشنوارهی بتهوون در شهر بن آغاز بهکار کرده است. نوازندگان مشهور، ارکسترهای نامدار و آهنگسازان جوان از سراسر جهان برای شرکت در "جشنوارهی بتهوون" به بن آمدهاند.
در جشنوارهی امسال، آثار و برنامههای میهمانان و میزبان همه دور یک موضوع چرخ میزند؛ پیام سیاسی آثار بتهوون. "شعار" جشنوارهی امسال، "قدرت. موسیقی" است.
موسیقی بتهوون، موسیقی قدرت
بتهوون در جوانی یکی از سرسپردگان انقلاب فرانسه بود. بازتاب علاقهی او به افکار انقلابی را میتوان در سمفونی شماره ۳ او، "ارویکا" دید، سمفونی که بتهوون قصد داشت به ناپلئون تقدیم کند. به اعتقاد بتهوون ناپلئون اما با تکیه زدن برتخت، به ایدهآلهای انقلابی خیانت کرد. از سوی دیگر فرانسه پس از انقلاب در خشونت و ترور فرو رفت. بتهوون هر چند از ناپلئون و روشنفکران مأیوس شد، اما تغییری در سمفونی خود از نظر موسیقی نداد؛ نشانهای از امید او به آینده؟ آیندهای که در آن "آزادی، برابری و برادری" به حقیقت میپیوندند؟
مشهورترین اثر بتهوون، سمفونی شمارهی ۹ اوست. با شعر "در ستایش شادی" از شیلر. این سمفونی یکی از نمونههای بارز حضور یک اثر هنری در صحنههای سیاسیست. سمفونی شمارهی ۹ در لحظات تاریخی بسیاری طنین انداخته است؛ در جنگ جهانی دوم با هر پیروزی آلمان نازی، به هنگام اتحاد آلمان و آخرین جملهی آن به عنوان سرود واحد اتحادیهی اروپا برگزیده شد. "در ستایش شادی" این چنین آغاز میشود:
O Freunde, nicht diese Töne
Sondern laßt uns angenehmere
anstimmen und freudenvollere
Freude! Freude!
موسیقی از بازداشتگاههای نازیها
یکی از بخشهای جالب "جشنوارهی بتهوون" امسال، پروژهای است که رهبری آن را ویلونیست مشهور انگلیسی، دانیل هوپ (Daniel Hope)، به عهده دارد. پروژهای که به بررسی آثار گیدون کلین (Gidon Klein) میپردازد. کلین، پیانیست و آهنگساز چک، از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ در اسارت نازیها بود. او که با سن بیست سالگی به اسارت درآمده بود، همیشه به زندانیان انگیزه میداد و از آنها میخواست که به اسارت نیندیشند. به اعتقاد هوپ، این بهترین مثال برای تقابل قدرت و موسیقی است. او با عنوان "موسیقی روزی امید بود"، برنامهای ارائه میدهد که به تمام هنرمندانی تقدیم شدهاست که در بازداشتگاه "ترزین اشتات" نازیها بودند.
جشنی برای همهی سبکها
اجرای تمام ۹ سمفونی بتهوون به رهبری کورت مازور (Kurt Masur) با ارکستر ملی فرانسه، یکی از جالبترین بخشهای جشنوارهی امسال است. جشنواره اما تنها صحنهی هنرنمایی موسیقی کلاسیک نیست. به سبکهای دیگر هم میدان دادهاند؛ "با ما بیا" نام یک سری کنسرتهایی است که در آن هنرمندان جوان از دنیای پاپ، جاز و شانسان دنبال مخاطبان جوان میگردند.
جشنواره تنها به اجرای موسیقی اکتفا نمی کند، هنرمندانی از عرصههای دیگر هنری هم با ویدیوکلیپ، فیلم کوتاه٬ پرفورمانس و چیدمان با موضوع بتهوون، در این جشنواره حضور دارند.