عکسهایی جاری "در رود زمان"
۱۳۹۱ بهمن ۶, جمعهدرونمایه کارهای مککاری خطر و کشف است. گرفتن یک عکس پرارزش برای او به سان زیارت و مکاشفه است که زحمت و رنج آن را به جان میخرد.
او در سال ۱۹۷۹ جامهافغانی به تن کرد، همراه مجاهدان در کوه و کمر پنهان شد تا پایداری آنها را در برابر ارتش روسیه ثبت کند. استیو مککاری، نگاتیو عکسها را زیر لباس خود پنهان کرد، آنها را با ترس و لرز از مرز گذراند و اولین تصاویر را از تراژدی جنگ افغانستان را در برابر دنیای غرب قرار داد.
با این عکسها توجه جهان به پیکار مردمی جلب شد که چیزی نمیخواهند جز آن که به شیوه دلخواه خود زندگی کنند. او با شناختی که از افغانستان به دست آورده، از تصورات غرب درباره این کشور و فرهنگ آن حیرت میکند. زمانی روسها گمان میکردند که میتوانند در کوهپایههای هندوکش کشوری کمونیستی به پا کنند، و امروز امریکا و اروپا قصد دارند در آنجا نظام دموکراسی را مطابق الگوی غرب پیاده کنند.
به نظر مککاری جامعهای مانند افغانستان با فرهنگی دیرین و سنتهای کهن، آکنده از تضادهایی است که برای انسان غربی غیرقابل تصور است، اما باید بکوشد که آن را بشناسد و درک کند. او تلاش میکند در تصاویر گویا و فشردهخود گوشهای از تضادهای نمایان را نشان دهد.
مککاری در نیویورک شاهد فاجعهانفجارهای یازدهم سپتامبر بود و بعد با سربازانی همراه شد و به افغانستان رفت که خیال میکردند میتوانند تروریسم را مثل یک سوسک زیر پا له کنند. راه واقعی اما سخت ناهموار و دشوار بود و به بهای بسیار سنگینی تمام شد که درد و رنج آن هنوز ادامه دارد.
دختری با چشمان سبز
شناختهترین عکس مککاری عکسی است که او در سال ۱۹۸۴ از یک دختر ۱۲ ساله افغان منتشر کرد. این عکس توجه جهانیان را به جایی جلب کرد که مردم آن با اندوه، خشم، ترس، واهمه و تردید به دنیا مینگرند. مککاری تصویر دختری با چشمان سبز و روسری قرمز را در یک اردوگاه پناهندگان افغان در پیشاور ثبت کرد.
مککاری را نمیتوان عکاس جنگی خواند. او خود را عکاس "حواشی جنگ" توصیف کرده است. نه خود برخوردها و درگیری ها، بلکه تأثیر وحشت و خشونت جنگ بر انسانهای عادی است که نظر او را جلب میکند.
تنها افغانستان در میدان دوربین مککاری قرار نگرفته است؛ هرجا که بحران و کشمکش باشد، او با دوربیناش حضور دارد. او از عراق، یوگسلاوی، لبنان و سایر کشورهای بحرانزده تصاویری به همراه آورده که گواهی هستند بر شناعتهای دوران ما که دنیا رفته رفته به دیدن آنها عادت کرده است. تصاویری که دنیا آنها را نمیبیند یا وانمود میکند که نمیبیند.
زیباییشناسی محرومیت
استیو مککاری عکاس مردم اقلیمهای محروم و دورافتاده است. در طول بیش از سی سال او دهها بار به کشورهای جهان سوم سفر کرده و از کشمکشهای هولناک و بحرانهای مهیب عکس گرفته است.
در عین حال مککاری کاشف زیباییهای آسیا با تمام رنگهای وحشی و نورهای درخشان آن است. از افغانستان که زمین کوههای بلند و بیابانهای فراخ دانسته میشود، او شادابترین رنگها را به ارمغان آورد. در هند، سرزمین فاصله هولناک فقر و ثروت، دلبستگی محرومان را به رنگهای تند و شاداب به تماشا گذاشت.
مککاری را با ترکیب سنجیده و گاه پیچیدهعکسهایش نمیتوان عکاس صرف دانست، کار او بیشتر به نقاشی شبیه است، که سوژه، کادر و ترکیب عکس خود را به دقت انتخاب میکند و رنگها و طرحهای آن را با دقت و هارمونی کنار هم میچیند. او میکوشد در بطن محرومیت و عمق نکبت چیزی زیبا و ستودنی بیابد که بیننده را تکان میدهد. بسیاری بر او ایراد گرفتهاند که دوربین او زشتیها را زیر جامهای زیبا از دید بیننده پنهان میکند.
از سوی دیگر او در زندگی ساده و سیمای مهجور و افسردهانسان شرقی، چیزی استوار و پرشکوه کشف میکند که دیگران آن را ندیده و نفهمیدهاند. او بیننده غربی را وا میدارد با نگاهی تازه به شرق بنگرد.
نمایشگاه بزرگی از آثار مککاری زیر عنوان "در رود زمان" که در "موزه هنر" شهر وولفسبورگ، در شمال آلمان برگزار شده است، تا نیمه ماه ژوئن امسال ادامه دارد.