شاغل فرودست و هنرمند بلندپايه
۱۳۹۸ آذر ۲۲, جمعهگرنما موسِس Grandma Moses در گرينويچ در شمال شرقی آمريكا در يك خانواده كشاورز بسيار تنگدست زاده شد و رشد كرد اما همواره كودكیاش را بهترين سالهای زندگی میشمرد:
"از صبح تا شب با برادران و خواهرانم بازی میكردم".
۱۲ ساله بود كه كلفت يك خانواده روستايی شد و پنج سال در آن خانه بيگاری كشيد.
۱۷ ساله بود كه ازدواج كرد، ۱۰ فرزند آورد كه از آنها پنجتاشان به بزرگسالی رسيدند.
با اندك پولی كه پسانداز كرده بود يك دامپروری كوچك راه انداخت و با همسرش به دور و بريها شير و كره و مربا و كمپوت میفروخت و چنان كوشا و كارآمد بود كه آرام آرام مزرعه بزرگی را اداره ميكرد.
۶۷ ساله بود كه همسرش درگذشت و تنها اداره كشتزار و دامپروری را به عهده گرفت.
۷۰ ساله بود كه اداره مِلكش را به فرزندانش واگذاشت اما میگفت:
"داشتم از بيكاری میمردم. يك تخته برداشتم، رويش را روغن تخم كتان ماليدم بعد رنگ سفيد زدم و شروع كردم به نقاشی كه بيكار نباشم".
نگاره های او زندگی ساده روستايی در آمريكای شمالی را به شيوه نقاشی كودكانه بازتاب میدهند و شايد اسقبال از آنها به خاطر سادگی آثار باشد.
او نماد زندگی بیدردسر روستايی و طبيعی شد كه در آن خبری از ابرشهرها، بحرانها و جنگ نيست. گويی منظرههای ساده طبيعی او بيننده را به ديار آرزوهای افسانه ای آمريكايی میبرد.
۸۰ ساله بود كه لوئيس كالدور كه دست بلندی در گردآوری نگارهها داشت سه تابلوی او را به موزه هنرهای مدرن نيويورك برد و از آن پس كارهايش با اقبال بسيار روبرو شدند. دو رئيس جمهور آمريكا ترومن و آيزِنهاور با او ديدار كردند و نقاشیهايی برای كاخ سفيد به او سفارش دادند.
در پاسخ خردههايی كه به او میگرفتند میگفت: "آزادی بيان يعنی هرچه میخواهند بگويند. وقتی كسی اينقدر موفق میشود، حسادت را تحريك میكند. تا حالا كه ۹۰ سالم است، مردم از من و كارهايم خرسند بودهاند".
گرنما موسس در ۱۰۱ سالگی در شمال شرقی آمريكا درگذشت.